شب قبل فرمانده براش غذا برد
اما چیزی نخورد....
صبحش براش صبحانه آوردند، نخورد، فرمانده دست گذاشت روی شانه
یوسف، گفت: چرا چیزی نمیخوری؟
گفت: حاجی خیلی غصه شکم من رو نخور، میترسم موقع غذا خوردن، دشمن متوجه بشه، بیاد بچه ها رو از بین ببره....
چون
یوسف تک تیر انداز بود و با دوربین مخصوص، دشمن رو رصد میکرد لحظه پر کشیدن فرا رسید، صدای انفجاری اومد و بچه ها داد میزدند: "
یوسف شهید شد..."
اومدند و دیدند که
#یوسف توی سنگرش مجروح شده...
هیچ داد و بیدادی، هیچ ضجه ای از
یوسف بلند نمی شد خیلی آروم گردنش رو به سمت چپ خم کرده بود و به شدت خونریزی داشت پودر انعقاد خون هم خونش رو بند نیاورد و
یوسف لبخند زنان با ذکر یا زهرا(س) آسمانی شد
یوسف رو به بیمارستان صحرایی منتقل کردند اما کار از کار گذشته بود...
#شهید_یوسف_فدایی_نژاد #شهدای_صابرین شهادت: ۱۳۹۰ در درگیری با گروهک تروریستی پژاک
@shohada72_313