زندگی به سبک شهدا

#زندگینامه
Канал
Логотип телеграм канала زندگی به سبک شهدا
@Shohada72_313Продвигать
643
подписчика
32,4 тыс.
фото
32,4 тыс.
видео
2,4 тыс.
ссылок
کانال زندگی به سبک شهدا آیدی کانال: @shohada72_313 ارتباط بامدیرکانال: @Ahmadgholamii ادمین تبادلات: @faramarzaghaei کانال مادرسروش: http://sapp.ir/shohada72_313 کانال مادر ایتا: eitaa.com/shohada72_313
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه
💠سرلشکر شهید سید محمد حجازی

🖍قسمت دوم(پایانی)

🔹شهید #سید__محمد_حجازی فصل زرّینی را در کارنامه خدمتی خود در نظام جمهوری اسلامی ایران با سازماندهی بسیج ثبت کرد. ایجاد پایگاه‌های مقاومت بسیج در سراسر کشور یادگار ارزشمند این سردار رشید اسلام در راستای تقویت ریشه این شجره طیّبه است. این ذخیره تمام‌ناشدنی از اقدامات جانشین فرمانده قدس سپاه در بسیج، باقیات الصالحاتی برای خود در آخرت ثبت و ضبط کرد.

🔸سردار حجازی از اعضای هیئت علمی دانشگاه امام حسین علیه‌السلام بود که توانست مدارک کارشناسی ارشد مدیریت دولتی را از دانشگاه تهران و دکترای مدیریت استراتژیک را از دانشکده عالی دفاع ملی أخذ کند. اتحادیه اروپا در تصمیمی مورخ ۱۸ مهر۱۳۹۰، ۲۹مقام ایرانی از جمله شهید سید محمد حجازی را به دلایلی که از طرف آنها نقشی که در نقض گسترده و شدید حقوق شهروندان ایرانی خوانده می‌شد، از ورود به کشورهای این اتحادیه محروم و تمامی دارایی‌های احتمالی وی در اروپا را نیز توقیف کرد.

🔹این سردار اسلام پس از آغاز فتنه‌ی تکفیری‌ها در سوریه و عراق، تجارب ارزنده خود را برای یاری‌بخشی به مدافعین حرم و کمک به جبهه مقاومت اسلامی در عرصه مقابله با داعش و تروریسم تکفیری به کار گرفت. شهید حجازی، فرمانده فرزانه و مجاهدی که در سال‌های سخت و سرنوشت ساز، یاور و همرزم مخلص شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی در دفاع از ملت‌های منطقه و مقاومت بود. نقش‌آفرینی شهید حجازی در تقویت حزب‌الله لبنان و جبهه مقاومت از درخشان‌ترین نقاط کارنامه این شهید بزرگوار است.

🔸سردار حجازی، در سال۲۰۱۹ توسط اسرائیل به عنوان یکی از افراد مسئول پروژه دقت موشکی حزب‌الله و تقویت حزب‌الله در لبنان شناخته شد. در آگوست سال۲۰۱۹، ارتش اسرائیل فاش کرد که سردار حجازی به عنوان فرمانده تیپ لبنان در نیروی قدس سپاه پاسداران فعال است. نام وی به عنوان کسی ذکر شده بود که به همراه دو افسر ایرانی دیگر در پروژه دقت موشکی حزب‌الله شرکت کرده بود. نقل است که از زمان حضور وی در لبنان، تعداد موشک‌های حزب‌الله به بیش از ۱۵۰هزار فروند افزایش یافت.

🔹سردار حجازی پس از شهادت سپهبد حاج قاسم سلیمانی در دی‌ماه۱۳۹۸، به پیشنهاد سردار اسماعیل قاآنی، فرمانده نیروی قدس سپاه با حکم سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه، به سمت جانشینی فرماندهی این نیرو منصوب و خدمات ارزنده‌ای از خود به یادگار گذاشت. رشادت‌های او در جبهه‌ی مقاومت اسلامی از جمله لبنان موجب شده بود تا طی سال‌های اخیر صهیونیست‌ها برنامه ترور وی را در دستور کار خود داشته باشند. سرانجام، این سردار پرافتخار اسلام، ۲۹ فروردین‌ سال۱۴۰۰ به شهادت رسید و پیکرش، پس از تشییعی باشکوه، در گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد. یازدهم خردادماه ۱۴۰۰ نیز طی حکمی توسط رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، درجه «سرلشکر» به خانواده‌ی این سردار پُرافتخار اسلام اهدا شد.

◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
◼️ @shohada72_313
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه خودگفته
💠شهید مدافع‌حرم
#جواد_دوربین

🖍قسمت سوم(پایانی)

🔹جمع‌آوری وجوهات نقدی ماهیانه از خیّرین قرآنی به عنوان رابط مالی خانه‌ی قرآن انزلی و همکاری با هیئت فوتبال، خصوصاً در از سرگیری برگزاری جام رمضان و مسابقات محلات هم شد از برنامه‌های من در دوران به اصطلاح بازنشستگی. پرداختن به هیئت عاشقان ثارالله(رزمندگان اسلام) هم که از ابتدا در رأس فعالیت‌هایم جا داشت و به طور مستمر به عنوان خادم امام حسین و اهل بیت علیهم‌السلام بدان توجه داشتم.

🔸پس از بازنشستگی، برای اولین‌بار همراه همسرم به سفر رفتیم و روز عرفه در کربلای معلی و زیر قبّه‌ی سیدالشهدا علیه‌السلام بودیم. در سال‌های بعد به همّت جمعی از دوستان همرزم، کاروان پیاده چهل‌نفره تشکیل دادیم و توفیق داشتیم در سیل میلیونی زائران اربعین سیدالشهدا حضور داشته باشیم.

🔹ایّام سپری شد. پسرها و دخترم صاحب همسر و فرزند شدند و خانه‌ی ما شلوغ‌تر شد. بازی با دو نوه‌ی دختر، آن هم در سن سه و چهارساله برایم بسیار لذت‌بخش بود؛ از این رو گاهی کتاب‌های تربیتی کودکان را مطالعه می‌کردم و از نکات جالب در خصوص نوع ارتباط با فرزندان یادداشت برمی‌داشتم. نوروز۱۳۹۵ هم طبق تمام سال‌های قبل، هنگام سال تحویل در کنار مزار شهدا بودم و بعد از آن به خانه آمدم. یکی از بچه‌ها گفت که بابا انشاءالله امسال، سال زیارتیِ کربلا و مکّـه شما باشد. با خنده جواب دادم: و انشاءالله سوریه!

🔸مدّتی قبل به عیادت حاج اسماعیل، جزو فاتحان آزادسازی نبل و اَلزّهرا و از دوستانی که تازه از جبهه‌های مقاومت بازگشته بود، رفته بودم و به او گفتم که دیگر نمی‌توانم بمانم و باید بروم. فقط همسرم می‌دانست که دوره‌های بازآموزی نظامی را آغاز کرده‌ام؛ با رژیم غذایی اندکی وزنم را کاهش دادم تا چابک‌تر شوم. نقشه‌ی سوریه و مناطق تحت اشغال را بررسی کردم و از دوستان مطلّع در جغرافیای نظامی هم اطلاعاتی راجع به وضعیت فعلی سوریه و نوع مبارزه در آن کسب شد.

🔹خانواده در سال‌های قبل به دوری من عادت کرده بودند؛ خصوصاً در چهارسال اخیر که با کاروان پیاده حدود یک ماه از خانه دور بودم و این امر باعث آمادگی ذهنی برایشان شده بود. شب پانزدهم فروردین۱۳۹۵ بود و بچه‌ها برای شام منزل ما بودند. ماه آینده، نوه‌ی سوّمم به دنیا می‌آید؛ از طرفی همه در تدارک برگزاری مراسم ازدواج آخرین فرزندم، مجتبی هستند. تلفنم زنگ خورد؛ اعلام کردند که اگر آمادگی داری تا ۳۶ساعت دیگر اعزام خواهیم داشت. گفتم: انشاءالله آماده‌ام. من دعوت شدم به ضیافت حضرت زینب کبری علیهاالسلام.

🔸و این طور بود که فصل جدیدی در زندگی‌ام آغاز شد. هفدهم فروردین۱۳۹۵ عازم سوریه شدم. پس از یک ماه مبارزه با تکفیری‌هایی که مزدوران اسرائیل و آمریکا بودند، سرانجام، هفدهم اردیبهشت‌ماه مصادف با مبعث حضرت محمدﷺ در خان‌طومان سوریه به آرزوی خودم رسیدم و به همراه تعدادی دیگر از رزمندگان مدافع‌حرم به شهادت رسیدیم. پیکرم نیز سه‌روز بعد به ایران بازگشت و پس از تشییعی باشکوه بر روی دستان مردم شهیدپرور زادگاهم، بندرانزلی، در گلزار شهدای این شهر به خاک سپرده شد.
◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
◼️ @shohada72_313
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه خودگفته
💠شهید مدافع‌حرم
#جواد_دوربین

🖍قسمت دوم

🔸سوت پایان جنگ تحمیلی که به صدا درآمد، همه چشم به راه برادر کوچکم جمال بودیم اما او از من شایسته‌تر بود؛ جمال سیزدهم خرداد۱۳۶۷ در زبیدات عراق شهید شد و پیکرش، سال۱۳۷۵ به آغوش ما برگشت. در اواخر دهه‌ی شصت، جدایی از برادر کوچکم و بهترین دوستانم و بعد هم عروج ملکوتی حضرت امام برایم خیلی سخت گذشت. به شهر برگشتم. شرایط به سرعت در حال تغییر بود. حسرت به دل ماندم از اینکه مانده‌ام و بازگشته‌ام.

🔹من ماندم و همسر و چهار فرزند و خانه‌ی مستأجری و تألّمات بعد از جنگ و خاطرات زیبای دوران دفاع مقدس که به یاد مانده‌های من از سال‌های ابتدایی دهه هفتاد را تشکیل می‌دهند. در اولین سالگرد رحلت امام خمینی، با جمعی از دوستان بسیجی عازم مرقد مطهر امام شدیم که حال و هوای جبهه را زنده می‌کرد. توفیق زیارت پیر جماران و همراهی با دوستان همرزم در کاروان پیاده سال‌ها نصیبم شد.

🔸به برکت انقلاب و سپاه، امکان ادامه تحصیلات عالیه را پیدا کردم اما حقوقم کفاف هزینه‌های اضافه و حاشیه‌ای را نمی‌داد. حتی مدت زیادی طول کشید تا توانستم خانه‌ی نیمه‌کاره را مجهّز به یک حمّام کنم. از این رو، سه‌روز آخر هفته که از دانشگاه برمی‌گشتم انزلی، به شیلات می‌رفتم و به صورت روزمزد کار می‌کردم. گاهی هم می‌شدم شاگرد اوستا، یاورِ بنا، تا بالاخره از این طریق، هزینه‌ی ایاب ذهاب و مخارج تحصیل و پولِ تو جیبی‌ام رو تأمین کنم.

🔹اوستا یاور می‌گفت آقاجواد! من خجالت می‌کشم که به شما بگویم ملات بگیر، سنگ بده ولی من به او می‌گفتم اوستا شما کمک بزرگی به من می‌کنید. آغاز دوره‌ی دانشگاه یعنی تنها گذاشتنِ مجدد خانواده. از سی و چند سال زندگی مشترک، بی‌شک نیمی از آن را یا در جبهه بودم یا مأموریت و آموزش و رزمایش و... و این شد که از چهار فرزند، تنها هنگام تولد مهدی در کنار همسرم باشم. فاطمه هم که به دنیا آمد، علیی‌رغم اینکه در بندرانزلی بودم ولی به خاطر وضعیت فوق‌العاده، تا ۷روز اول نتوانستم تنها فرزند دخترم را ببینم.

🔸حقیقت اینست که من لحظات شیرین و تلخ دوران طفولیّت فرزندان را شاهد نبودم و بارِ تمام زندگی، از تغییر منزل کرایه‌ای و اسباب‌کشی تا بزرگ‌کردن سه پسر و یک دختر، مشکلات خانه‌ی نیمه‌کاره و کاستی‌های بسیار ناشی از مسائل مالی برعهده‌ی همسرم بود. ایشان صبورانه و مقاوم از من حمایت کرد و در عین حال، پای ثابت مجالس و راهپیمایی‌های ملی و مذهبی بود و هست.

🔹یکی از بزرگترین انگیزه‌های خدمت در دهه‌ی هفتاد و هشتاد ضمن پاسداری از حریم ولایت فقیه و کیان نظام مقدس اسلامی، حشر و نشر با بسیجی‌های عزیز بود. خصوصاً ارتباط با جوانان و نوجوانان. وظیفه داشتم برایشان از شهدا و جبهه و جنگ بگویم تا متوجه امنیت و آرامش و رفاهی که از آن بهره‌مند هستند، بشوند. از دوره‌های آموزشی و رزمایش‌ها تا جلسات پایگاه‌های مقاومت، سعی کردم فرصت را برای انتقال خاطرات و تجربیاتم مغتنم بشمارم.

🔸به پایان دوره‌ی خدمت موظّفی در سپاه رسیدم و با مو و محاسنی سپید، درحالیکه چند روزی از تولد اولین نوه‌ام گذشته بود، لوح بازنشستگی به دستم رسید. دوستان گفتند که جوادجان بازنشسته شده‌ای، راحت شدی، برو استراحت کن. گفتم از سپاه بازنشسته شدم، از انقلاب که بازنشسته نشده‌ام. بلافاصله به دعوت آموزش و پرورش و با همکاری بسیج دانش‌آموزی به عنوان سرمربی آموزش دفاعی مدارس انزلی مشغول به فعالیت شدم. ارتباط با دانش‌آموزان که غالباً متولدین دهه هفتاد و هشتاد بودند، برایم بسیار لذت‌بخش بود.

◼️ #انتشار_حداکثری_با_شما👇
◼️ @shohada72_313
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه
💠شهید مدافع‌حرم #ابراهیم_عشریه

🖍قسمت دوم

🔹حاصل پژوهش و تحقیقات او در قامت یک استاد نظامی، تألیف کتاب مرجع تکنیک‌ها و تاکتیک‌های عمومی‌رزم، جزوات آرام‌سازی و کنترل اغتشاشات، اصول و قواعد رزم، رزم انفرادی، نیازمندی‌های آموزشی_عملیاتی منطقه سیستان و بلوچستان، آیات کاربردی_تربیتی قرآن کریم، مشارکت در تحقیقات پیرامون آشنایی و بررسی تاکتیک‌های جنگ۱۹۹۱ و ۲۰۰۳آمریکا و متحدین علیه عراق، جهاد نظامی در قرآن کریم، تدبر در آیات۱۴۰ تا ۱۴۸ سوره آل‌عمران، دکترین ندسا، نقش انگیزش در مربیان، بررسی الگوی آموزشی دروس تاکتیک و عملیات دوره‌های عمومی افسری، طرح‌نامه تألیف کتاب تاکتیک‌های نبرد در خلیج فارس، برنامه درسی پنهان و… بود.

🔸اما این خصوصیات، بالاخره برایش باعث دردسر شد و در سال۱۳۸۹ به منظور ادامه خدمت مؤثرتر به دانشگاه امام حسین علیه‌السلام منتقل گردید. از آن جایی که زندگی در محیط شهر تهران و دور از قم با روحیات این خانواده سازگار نبود، لذا پس از گذشت حدود ۱۸ماه مجدداً به همان محل قبلی خدمت بازگشت. او در شهر قم تا سال۱۳۹۱ اجاره‌نشین بود و علی‌رغم حقوق کم و داشتن سه فرزند، زندگی بسیار موفق و شیرینی را سپری می‌کرد.

🔹منزل شخصی‌اش را  که از طریق تعاونی مسکن سپاه آماده شده بود، در ابتدای شهریور سال۱۳۹۱ تحویل گرفت که اقساط آن را ماهانه باید پرداخت می‌کرد. دوران زندگی و خدمت ابراهیم همواره با فراز و نشیب و سختی‌های فراوانی مواجه بود اما هیچکدام از این مشکلات نتوانست همّت والای او و خانواده‌اش را در هم بشکند.

🔸علاقه‌ی او به مباحث طلبگی باعث شد که شب‌ها در کلاس‌های یکی از مدارس حوزه‌ی علمیه مشغول علم‌آموزی در این زمینه نیز گردد. او با وجود تمام مشغله‌هایی که داشت، هیچگاه کلاس‌های رزمی جودو را در شهر قم تعطیل نکرد. در همین زمان بود که حفظ قرآن را نیز به همراه همسرش آغاز نمود. او برای این مهم در کلاس‌های حفظ قرآن حرم مطهر حضرت معصومه سلام‌الله‌علیها شرکت می‌جست اما پس از حفظ چهار جزء اتفاق دیگری افتاد.

🔹او به منظور ارتقاء تحصیلی از مهرماه ۱۳۹۳ تا تابستان۱۳۹۴ مشغول تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکده دافوس سپاه شد. این دوره بصورت شبانه‌روزی برگزار می‌شد و بنابراین، ابراهیم تنها در روزهای پنجشنبه و جمعه می‌توانست در کنار خانواده‌اش در قم باشد. در تمام طول این مدت از ادامه‌ی حفظ قرآن و انس با آن غافل نشد و به جد آن را دنبال می‌کرد اما این دوره او را از شرکت در کلاس‌های طلبگی بازداشت و نتوانست ادامه دهد.

🔸در مهرماه ۱۳۹۴ و با پایان مقطع فوق لیسانس و پیگیری فرمانده دانشگاه امام حسین علیه‌السلام، برای بار دوم و با شرط سکونت خانواده در شهر قم، مجدداً موافقت کرد تا برای ادامه خدمت به دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام در شهر تهران منتقل شود. به این ترتیب شنبه‌ها به تهران عزیمت می‌کرد و چهارشنبه غروب به قم برمی‌گشت. شهید عشریه برای اعزام به مأموریت نبرد با دشمنان تکفیری، بسیار پیگیر بود تا اینکه با عزیمت او در اسفندماه۱۳۹۴ موافقت به عمل آمد و در بیستم اسفند همان سال به کشور سوریه عازم گشت. او در این مأموریت به عنوان فرمانده گردان نخبگان مجاهدین عراقی فعالیت مستشاری_رزمی می‌نمود.

🔹سرانجام پس از ۳۵ روز مجاهدت و نبرد همراه با اخلاص و شجاعت مقابل دشمن در ۲۴ فروردین ۱۳۹۵، حین عملیات خط‌شکنی به منظور بازپس‌گیری منطقه العیس که در جنوب غربی شهر حلب قرار دارد، به شهادت رسید. پس از شهادت ایشان امکان بازگرداندن او وجود نداشت و پیکر مطهرش بیش از سه‌سال در همان موقعیت شهادتش باقی ماند. سرانجام پس از پیگیری طرفین و مبادله اجساد و شهدا در اوایل تیرماه۱۳۹۸ به آغوش وطن و خانواده خویش بازگشت. شهید ابراهیم عشریه پس از تشییع باشکوهی در شهرهای تهران، قم و مازندران، در نهایت گلزار شهدای شهرستان نکا را معطر نمود و برای همیشه میعادگاه تمام عاشقان راهش شد.

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه
💠شهید مدافع‌حرم #ابراهیم_عشریه

🖍قسمت اول

🔹یکم شهریور سال۱۳۵۶ در شهر نکاء، کودکی از تبار مازندران، پا به عرصه گیتی گذاشت. پدرش او را ابراهیم نامید. او فرزند سوم از خانواده‌ای شش‌نفره بود. خانواده‌ای که با درآمد حاصل از شغل حلبی‌سازی پدر امرار معاش می‌کرد. دوران ابتدایی را در دبستان شهید اشجعی، راهنمایی را در مدرسه امام موسی صدر و سپس دوران متوسطه را در دبیرستان شهید بهشتی و در رشته ریاضی و فیزیک در شهر نکا به پایان رسانید.

🔸از کودکی بانشاط، شجاع و پُر انرژی بود و به رشته‌های ورزشی و فعالیت‌های اجتماعی علاقه داشت. از همان دوران، شروع به یادگیری قرآن کرد. او در سال تحصیلی ۱۳۷۵-۱۳۷۴ موفق به أخذ دیپلم شد. خدمت مقدس سربازی‌اش را در معاونت عقیدتی سیاسی ستاد مشترک ارتش جمهوری اسلامی ایران در شهر تهران (خیابان جمالزاده) طی نمود و در سال۱۳۷۷ به زادگاهش بازگشت. گرایش جدی شهید عشریه به تذهیب نفس و اخلاق از همان دوران مقدس آغاز گشت و پس از آن در تمام طول عمرش هیچگاه شرکت در جلسات اخلاق اساتید مختلف را رها نکرد.

🔹به دلیل اُنسی که با قرآن داشت، در کانون قرآنی نکا شروع به فعالیت نمود. همان سال هم در آزمون سراسری رشته ریاضی محض دانشگاه پیام نور بهشهر پذیرفته شد و شروع به تحصیل کرد. واقعه‌ی سیل سال۱۳۷۸ همه چیز را در نکا به ویرانی کشاند تا ابراهیم و خانواده‌اش را مجبور به ترک شهر و تغییر محل زندگی‌شان کند. این جابجایی اجباری، تحصیل او را در دانشگاه با دشواری زیادی روبرو کرد.

🔸در سال ۱۳۷۹ با خانواده‌ای از شهر نکا وصلت نمود و مراسم عقد بسیار ساده‌ای را برگزار نمودند. کمتر از یک‌ماه بعد، به دلیل علاقه به نظام و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و ‌پس از قبولی در آزمون ورودی و طی مراحل گزینشی، وارد دانشگاه افسری که آن زمان در شهر اصفهان واقع بود گردید تا دوران آموزشی افسری‌اش را به مدت ۴سال سپری کند. او با نوع تفکر، علم، آگاهی و اعتقادی که کسب کرده بود وارد این سازمان مقدس شد و گفت: با شناخت صحیح و پیروی از اندیشه امام خمینی در به اهتزاز درآوردن پرچم توحید در این مسیر قرار گرفتم.

🔹در اردیبهشت سال ۱۳۸۲ و مصادف با میلاد پیامبر اکرم، مراسم عروسی‌اش را در نکا برگزار و پس از مدت کوتاهی برای ادامه زندگی مشترک در منطقه دُرچه اصفهان، منزلی در نزدیکی مسجد اجاره نمودند. اینکه منزلش در همسایگی مسجد باشد برایش بسیار اهمیت داشت. در طول دوران آموزش افسری باید از صبح زود تا حدود ۵ و ۶ بعدازظهر در دانشکده افسری حضور می‌یافت. این وضعیت در ابتدای زندگی مشترک، خیلی برای او و همسرش سخت بود اما با صبوری و مهربانی طرفین، این مشکلات گذشت تا اینکه در تابستان سال۱۳۸۴ دوران افسری به اتمام رسید.

🔸حاصل زندگی مشترک‌شان، سه دختر به نام‌های زهرا، زینب و فاطمه معصومه بود. او با وجود تمام این مشکلات، هیچگاه ورزش جودو را ترک نکرد؛ ورزش جودو را از سال۱۳۷۳ شروع کرده بود و نهایتاً در این رشته به درجه استادی دان۳ رسید. بلافاصله با درخواست شخصی و علاقه و استعدادی که از خودش نسبت به علوم نظامی ‌در دوران آموزشی نشان داده بود، برای ادامه‌ی خدمت به مرکز آموزش افسری علویون که در شهر مقدس قم واقع شده بود معرفی گردید.

🔹امکان حضور در محضر کریمه اهل‌بیت حضرت فاطمه معصومه سلام‌الله‌علیها از آرزوهای دیرینه او بود. ابراهیم استعداد و توانمندی ویژه‌ای در امر فرماندهی و مربی‌گری داشت و لذا پس از مدت کوتاهی ابتدا در کسوت مربیگری تاکتیک و سپس در امر فرماندهی یگان آموزشی به سرعت رشد نمود. تلاش‌های بی‌وقفه شهید عشریه در کسب تجربه و مطالعه‌های بی‌امان، نظم و انضباط، اطاعت پذیری و برخورداری از هوش و استعداد خدادادی، ایمان، اخلاص و اعتقاد به هدف الهی، از او یک مربی ممتاز و متمایزی نسبت به سایر همکاران ساخته بود.

🔸شهید عشریه در کسوت مربیگری دروس رشته‌ی تاکتیک و عملیات مانند رزم انفرادی، رزم تیم و گروه، راپل، آرامسازی و کنترل اغتشاشات، نقشه خوانی، زندگی در شرایط سخت، پاکسازی ساختمان و جنگ شهری، اصول و قواعد رزم، تخصص داشت. او مربی‌گری‌اش را در رشته‌های تجوید قرآن، جودو و دفاع شخصی تکمیل نمود. علاوه بر این استعدادها، او از صدای خوشی نیز برخوردار بود؛ فلذا قاری قرآن و مدّاح قابلی نیز بود و حقیقتاً به صورت عملی شکر این استعداد و نعمت‌های خداوند را با تمام وجود و توان به جای می‌آورد.

📡 #انتشار_حداکثری_با_شما👇
📡 @shohada72_313
🍃🌸🌻🌹
🍃🌸🌻🌹
🌸🌻🌹
🌻🌹
🌹
🌹
📜#زندگینامه
شهید مدافع‌حرم حسنعلی شمس آبادی

🔹شهید #حسنعلی_شمس_آبادی دهم تیرماه ۱۳۴۷ در روستای شمس‌آباد سبزوار دیده به جهان گشود. قبل از ورود به دبستان، در مکتب‌خانه روستا با قرآن و احادیث آشنا شد. وی پس از گذراندن دوره مکتب، وارد مدرسه ابتدایی روستا شد و تا سوم راهنمایی ادامه تحصیل داد.

🔸پس از اتمام سال سوم راهنمایی، به دلیل فقر و محرومیت خانواده، با تحصیل خداحافظی کرد و مشغول به کار گشت؛ پس از چندماه فعالیت در یک لوازم‌فروشی اتومبیل در شهر نقاب، وارد جهاد سازندگی آنجا شد و بیش از ۲سال با عنوان تعمیرکار تراکتور و ادوات کشاورزی به صورت افتخاری و رایگان خدمت نمود.

🔹شهید شمس‌آبادی در تابستان سال۱۳۶۵ و در سن ۱۸سالگی، برای اولین‌بار عازم جبهه‌های دفاع مقدس در منطقه عملیاتی مهران شد و در همانجا به صورت پاسدار افتخاری، به ادامه نبرد علیه متجاوزان بعثی عراق پرداخت و اینگونه مرحله جدیدی از زندگی او به عنوان پاسدار انقلاب اسلامی در سال۱۳۶۵ شکل گرفت. حسنعلی پس از ازدواج در دوران جوانی، در ادامه خدمت خود بعنوان مسئول تسلیحات گردان عبدالله در منطقه عملیاتی جنوب کشور مشغول گشت و تا پایان دوران دفاع مقدس، بعنوان پاسدار توپخانه لرزه بر تن متجاوزان بعثی عراق می‌انداخت.

🔸با پایان‌یافتن جنگ تحمیلی در سال۱۳۶۷، دیده‌بان حسنعلی شمس‌آبادی از دیده‌بانی میدان‌های رزم و شهادت فارغ شد و پس از آن، حدود ۲۸سال عمـّـــارگونه در سپاه پاسداران از جمله سپاه امام‌رضــــا علیه‌السلام مشهدمقدس، سپاه‌ نیشابور، هرمزگان و اصفهان به پاسداری از نظام انقلاب اسلامی پرداخت و در سال۱۳۹۴ بازنشسته شد.

🔹سردار شمس‌آبادی با وجود اینکه هنوز تازه بازنشسته شده بود اما پس از جسارت تکفیری‌ها به حریم آل‌الله، تاب نیاورد و برای اعزام به سوریه ثبت‌نام کرد و برای اولین‌بار در سوم اسفند۱۳۹۴ به مناطق عملیاتی سوریه اعزام شد. او در آنجا با درجه سردار دیده‌بان، با هدایت دقیق گلوله‌های توپخانه ضربات مُهلکی بر پیکره‌‌ی تکفیری‌ها وارد ساخت.

🔸سرانجام در غروب روز هفدهم اسفندماه ۱۳۹۴ در منطقه سوق‌الجیشی شهرک العیس حومه حلب سوریه، پس از ۴ساعت نبرد بی‌امان با خوارج النصره و هلاکت بیش از ۲۰۰نفر از تکفیری‌ها و دفع حمله‌ی آنها، با نفوذ یکی از عوامل النصره به سنگرش به رگبار بسته شد و به شهادت رسید. پیکر پاک شهید حسنعلی شمس‌آبادی پس از تشییعی باشکوه در گلزار شهدای روستای شمس‌آباد جوین از توابع شهرستان سبزوار آرام گرفت.

#کانال_زندگی_به_سبک_شهـــــدا
📡 @shohada72_313👈
#زندگینامه_شهدا📜

🍃شهید حیدر ابراهیم‌ خانی در دی‌ماه سال ۱۳۶۵ در شهرستان ملایر متولد شد، دوران ابتدایی را در همان محله‌ای که اکنون به نام ایشان نامگذاری شده گذراند.

🍃شهید ابراهیم‌خانی در یک هفته پس از عقد در ۱۸ آذر‌ماه سال ۸۸ به سفر کربلا اعزام و در اردیبهشت‌ ماه سال۹۱ برای شروع زندگی مشترک به سفر حج مشرف شدند، وی تحصیلات خود را تا فوق دیپلم نظامی و پس از آن تا لیسانس حقوق ادامه داد و در تیر‌ماه ۹۴ در رشته حقوق از دانشگاه پیام نور ملایر فارغ‌التحصیل شد.

🍃شهید حیدر ابراهیم‌خانی از پاسداران گروه مهندسی رزمی ۴۳ امام علی(ع) ملایر و مدافعان حرم، ساعت ۷ صبح روز شنبه، ۱۴ فروردین‌ ماه سال ۱۳۹۵ در عملیات مستشاری در حفظ و حراست از حرم حضرت زینب(س) و کمک و تقویت جبهه مقاومت اسلامی در سوریه به‌دست تروریست‌های تکفیری داعشی توسط اصابت موشک کرونت در فاصله ۲۰۰ متری دشمن لحظه‌ای که مشغول خاکریز زدن بودند به فیض شهادت نائل شد.
#شهید_حیدر_ابراهیم_خانی
#سالروز_شهادت
📜#زندگینامه
🦋شهید مدافع‌حرم
#ابوالفضل_سرابیان

🔹شهید مدافع حرم ابوالفضل سرابیان متولد سال ۱۳۵۴ در کرمانشاه و از نیروهای مستشاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که در عملیات‌های متعدد برون‌مرزی در عراق حضور داشت. او پس از مجاهدت‌های بسیار، سرانجام ۲۸ تیر سال ۱۳۹۸ در حمله هوایی پهپادهای اسرائیل به پادگان شهدای حشدالشعبی در آمرلی عراق به شهادت رسید.

🔹وی از خانواده‌ای بزرگ و مذهبی در کرمانشاه و از عشّاق راستین اهل‌بیت علیهم‌السلام بود که جهت رضای دل مادر سادات، حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها راهی میدان نبرد با لشکر کفّار و داعشیان ملعون گردید و سرانجام در آغوش سید و سرور شهیدان، شهد شیرین شهادت را نوشید تا با خون خود بار دیگر ثابت کند که تا آخرین قطره خونمان در خدمت اهل بیت خواهیم بود و تا خون در رگهایمان می‌جوشد، مدافع حرم اهل‌بیت عليهم‌السلام هستیم. شهید سرابیان شانزدهمین شهید والامقام مدافع‌حرم استان کرمانشاه می باشد.

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌👇👇
#نشرمطالب_صدقه_جاریه_است
📡 @shohada72_313
*#زندگینامه*🌻
*#شهید_محسن_حججی*
*شهید محسن حججی در سال ۱۳۷۰ در شهر نجف‌آباد اصفهان به دنیا آمد و از جمله رزمندگان دلاور مدافع حرم بود که در خاک سوریه به شهادت رسید.*😔

*محسن حججی از جهادگران و اعضای فعال مؤسسه شهید احمد کاظمی بود که در عملیاتی مستشاری نزدیک مرز سوریه با عراق به اسارت گروه تروریستی داعش درآمد و پس از دو رو به‌دست تروریست‌های تکفیری در سوریه به شهادت رسید.*
*شهيد حججي دهمین عضو از لشکر زرهی ۸ نجف اشرف است که طی جنگ در خاک سوریه به شهادت رسيده‌اند*♥️

*این جهادگر فرهنگی از فعالان ترویج و تبلیغ کتاب بود و اقدامات جهادی را در اردوهای سازندگی برای خدمت به مناطق محروم انجام داده و از خادمین راهیان نور در مناطق عملیاتی دوران دفاع مقدس بود.💚*

*شهید محسن حججی در سال 1391 ازدواج کرد، ثمر ازدواج وی پسری به‌نام علی است. وي روز دوشنبه 16 مرداد 1396 به اسارت دشمن درآمد و در روز چهارشنبه 18 مرداد 1396 در سوریه به درجه رفیع #شهادت نائل شد😔*

*_سالروز_شهادت*💝
*روحمان_بایادش_شاد*🌷

@shohada72_313
سه وعده‌ای که آیت‌الله خامنه‌ای، قبل از انقلاب به فرزندانشان دادند....

رهبرانقلاب:
«بنده قبل از انقلاب به خانواده‌مان گفتم که اگر انقلاب شد - حالا فکر انقلاب هم به ذهن کسی نمی‌گذشت- سه تا کار برايتان می‌کنم:

🔽يکی اين که می‌برمتان #سينما‌. ‌
🔽يکی اين که يک تفنگ برای بچه‌ها می‌خرم؛ تفنگ بادی آن وقت معمول شده بود بچه‌ها می‌خريدند، بچه‌ها می‌گفتند بابا تفنگ، ما هم تعليق به محال کرديم. ‌
🔽يکی هم گفتم می‌برمتان مصر برای اينکه اين قراء را، #مصطفی_اسماعيل را ببينيد. آن وقت خيلی نوار [قرآن] توی خانه‌ی ما [بود]. ‌
خانواده‌ی ما همين طور می‌گويند اين مصر، نشد؟ سينما هم نبردمشان، البته خودشان رفتند.» ۷۹/۳/۴ ‌

۵ دی ۵۷: درگذشت شیخ مصطفی اسماعیل، قاری بزرگ مصری
#زندگینامه_رهبر_انقلاب

@shohada72_313
#سردار
#شهید_منوچهر_رضایی_زنگنه
🔺مسؤول اطلاعات سپاه سقز
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#زندگینامه

🔴مأموریت یک «سرباز گمنام» در «حزب دموکرات»

◽️با شروع در درگیری‌ها در کردستان، عازم آنجا شد و توانست ضربات مهلکی بر پیکر ضد انقلابیون وارد نماید.

◽️او با هدایت شهید محمد بروجردی توانست به داخل تشکیلات ضد انقلابیون نفوذ نماید و اطمینان حزب دموکرات را جلب کند. او حتی توانست هدایت یکی از مراکز عملیاتی تیپ حزب دمکرات را هم به عهده بگیرد. حضور او در این تشکیلات، باعث شد که سپاه اسلام اطلاعات با ارزشی از آنان به دست آورد و در این راه ضربات مهلکی بر پیکر ضد انقلابیون وارد کند و شکست‌های سنگینی به آنان تحمیل نماید.

◽️وقتی منافقین به عامل شکست‌های پی در پی‌شان آگاه شدند، قبل از اقدامات آنان منوچهر رضایی از منطقه گریخت و خود را به نیروهای خودی رساند.

◽️درآن زمان به علت داشتن کارت حزب توسط نیروهای خودی دستگیر شد که شهید بروجردی با شنیدن خبر دستگیری وی در محل حاضر شد و او را آزاد نمود و او را به فرماندهی عملیات سقز منصوب کرد.

◽️او با اطلاعات کاملی از ضد انقلابیون به دست آورده بود، توانست ضربات قاطع دیگری را به ضد انقلاب وارد کرده و تعدادی از آنان را به هلاکت رسانده و یا دستگیر نماید و همچنین به همراه شهید شیرودی و دیگر خلبانان هوانیروز حملات شدیدی را علیه ضد انقلاب سازمان داد و باعث هلاکت جمعی دیگر از آنان گردید.

@shohada72_313
#زندگینامه

#شهید_محسن_حججی🕊❤️

شهید محسن حججی در ۲۱ تیر ۷۰ در شهر نجف‌آباد در خاندان حججی که در منطقه اصفهان معروف هستند، متولد شد.

جد پدری شهید حججی وی آیت‌الله حججی در زمان رضا خان بیشترین خدمت را به منطقه اصفهان داشت و زمانی که حجاب از سر زنان و عمامه از سر علما بر می‌داشتند این عالم ربانی در گوشه و کنار دست افراد مستعد را می‌گرفت و به حوزه می‌برد.

ازدواج محسن حججی

داستان آشنایی محسن با همسرش بر می گردد به نمایشگاه دفاع مقدسی که در نجف‌آباد برپا شده بود.

محسن با زهرا عباسی همکار می‌شود و همین آغازی می‌شود برای آشنایی و ازدواج؛ به قول همسر محسن، شهدا واسطه آشنایی این دو بودند، ۱۱ آبان ۹۱ خطبه عقد جاری و محسن در ۲۱ سالگی داماد می‌شود؛ دو سال بعد در مرداد ۹۳ مراسم عروسی برگزار می‌شود.

اولین و آخرین فرزند محسن ۲۴ فروردین ۹۵ به دنیا می‌آید، اسمش نوزاد را عشق مولایش امیرالمومنین، علی می‌گذارند.

محسن در فایل صوتی وصیتش که در انتهای این مطلب می توانید آن را گوش دهید، این گونه به تنها بچه‌اش خطاب می‌کند:

سلام علی آقا، سلام باباجان، سلام پسر گلم، چند کلمه‌ای هم می‌خواستم با تو حرف بزنم، ببخشید که باباجان در سن کودکی رهایت کردم و رفتم!… اسمت را گذاشتم علی تا مولا و پیشوایت، الگویت علی (ع) شود!… می‌خواهم طوری علی‌وار (ع) زندگی کنی که یکی از سربازان امام زمان (عج) شوی…🕊


🌹 #کانال_زندگی_به_سبک_شهدا🌹

@shohada72_313