💠 نقد ادیان و مذاهب (
#صوفیه)
🔻نقدی بر رقص
صوفیه🔸 شیخ حر عاملی در کتاب نقد جامعی بر
#تصوف در بابی جداگانه به نکوهش این عمل صوفیان پرداخته است.
🔻 رقص و پايكوبي
🔸 در اين باب بر اعمالي نظير
#رقص و دست افشاني و عربده كشيدن
#صوفيان كه آن را نيز از برترين عبادات شمرده اند خط بطلان كشيده و بيشتر مواردي كه قبلاً يادآوري شد بر اين معنا نيز دلالت دارند و اكنون موارد ديگري از كتاب و سنت بر آن مي افزاييم:
🔸 آياتي كه از قرآن بر اين معنا دلالت دارند نظير: «و ما كان صلوتهم عند البيت الاّ مكاءًو تصدية فذوقوا العذاب»، یعنی: نماز آن ها در كنار خانه خدا جز سوت كشيدن و كف زدن، چيز ديگري نبود، بنابراين، به جهت كفرتان عذاب الهي بچشيد.
🔸 خدای متعال، كفار را به واسطه اين كار مورد انتقاد و نكوهش قرار داده و آن عمل را يكي از علل و اسباب سزاواري عذاب دانسته است. علامه اين موضوع را در كتاب «نهج الحق و كشف الصدق» در مبحث حلول و رد بر صوفیگري آورده و گفته است: عبادت آنان رقص وپايكوبي و كف زدن و آواز خواني ست و و خداوند نابخردان و كفار را بر اين كار نكوهش كرده و فرموده است: «و ما كان صلوتهم عند البيت الاّ مكاءً و تصدية» بنابراين، كدام گمراهي بالاتر از اين گمراهي است كه فردي با آنكه خدا را پرستش مي كند به گونه اي تبرك جويد كه خدا بدان وسيله كفار مورد نكوهش قرار داده است.
🔸 صاحب «كشّاف» مي گويد: «مُكا بر وزن تُفا و رُعا از ماده مُكا يمكُو، به معناي سوت كشيدن است و "المُكا" نيز از همين ماده است و گويي به جهت سوت كشيدن زياد بدين اسم ناميده شده و تصديه بر وزن تفعله يعني تصفيق از ماده صدا و يا از صدّ يصّد است و معنايش اين است كه كفار، سوت كشيدن و كف زدن را جايگزين نماز كرده بودند.»
🔸 از جمله رواياتي كه بر اين معنا دلالت دارد مي توان به روايتي كه كليني آن را در باب غنا از امام صادق علیه السلام از رسول خدا صلی الله علیه و آله روايت كرده، استناد جست. رسول اكرم صلی الله علیه و آله فرمود: «أنها كم عن الزفن و المزمار و عن الكوبات و الكبرا» شما از انجام رقص و پايكوبي و دف و دايره و نواختن طبل نهي مي كنم.
🔸 بنابه نقل عامه و خاصه، در جلساتي كه نبي مكرم اسلام و يادانش در
#مسجد داشتند چنان سكوتي بر مجلس حاكم بود كه گويي پرنده بر سر افراد نشسته است. ولي آن حالت كجا و كارهايي كه صوفي ها اختراع كردند كجا؟
🔸 روايت ديگري را طبرسي در مجمع البيان در ذيل آيه شريفه «ادعوا رّبكم تضرعاً و خفيةً» یعنی: پروردگار خود را با تضرع و زاري و در پنهاني بخوانيد» از رسول اكرم صلی الله علیه و آله نقل كرده كه در يكي از جنگها آن گاه كه با سپاهيانش وارد دره اي شدند، مردم بانگ تكبير و تهليل سردادند رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: «ايها الناس اربعوا علي انفسكم اما انّكم لا تدعون الأصمّ و لا غائباً انّكم تدعون سميعاً بصيراً» یعنی: مردم! از بلند كردن صدايتان خوداري كنيد زيرا شما كسي را فرامي خوانيد كه نه كر است و نه غايب، بلكه خدايي را مي خوانيد كه شنونده و نزديك است.
🔸 روايات متعدد ديگري را علما و دانشمندان ما در مورد نهي از بلند كردن صدا در مسجد نقل كرده اند با اين كه صوفي ها بيشتر اين كار ها را در مسجد انجام مي دهند. نهي از اين قبيل امور يا جنبه تحريم دارد يا كراهت، به هر حال، دليل بر ناشايست بودن اين امر است با اين كه صوفيان به رجحان آن قائل اند و اين عمل صريحاً مخالف با شرع است و اصل مشروعيت آن ثابت نگشته تا حكمش حكم عبادت مكروه باشد؛ با اين كه زشتي و ناپسندي و ناشايستگي آن كاملاً روشن است. شاعر در اين باره چه زيبا سروده است:
أيا جيل التصوف شرّ جيل لقـد جئتـم بشـيء مستحيـل
أفي القرآن قال لكم الهي كلوا مثل البهائم و ارقصوا لي
🔸 يعني: اي نسل تصوف كه بدترين نسل ايد، در حقيقت مسلك و راه و رسم محالي را به ارمغان آورديد، آيا خدا در قرآن به شما دستور داد كه مانند حيوانات بخوريد و برايم رقص و پايكوبي كنيد؟
🔸 ديگري گفته است:
لو كان مولانا يحبّ الغني ارسل مع كل نبيّ رباب
او كان بالرقص ينال المُني ما دخل الجنّة غير دباب
🔸 يعني: اگر خداي ما آواز و موسقي را دوست داشت همراه با هر پيامبري كمانچه اي مي فرستاد و اگر آدمي به واسطه رقص و پايكوبي به خواسته هايش دست مي افت غير از خرس كسي وارد بهشت نمي شد.
▪️ [منبع: نقدی جامع بر تصوف صفحه ی ۱۶۵]
.................................
🌐 @shobhe_net