بورژوازی ملی و سرمایه انسانی
چه کسی بیسوادتر و نادانتر است از آنکه گمان میکند «خودکشی ملی ۵۷» و سرنگونی شاه تنها برکناری «یک فرد» بود؟ کسی که این همه خاماندیش و نادان باشد، به واقع هیچ از تاریخ ایران نفهمیده است.
نگاهی به فهرست مدیران و رجالی که در همان ماهها/سالهای نخستین انقلاب به دست
#پنجاه_و_هفتیها اعدام/ترور شدند بیاندازید (هویدا، جهانبانی، اویسی...). میبینید که بسیاری از آنها از خانوادههای اصیل و بزرگی بودند که از پیش از پهلوی، از زمان قاجار یا حتی افشار و صفویه بدنه نیروهای متخصص کشور را تشکیل میدادند. به اینها بیافزایید هزاران متخصص دیگر را که همان زمان از ایران تبعید شدند یا کوچیدند و چه بسا فرزندان و نوادگانشان هرگز فرصت خدمت به ایران را نیابند (نفیسیها، فرمانفرماها، مینباشیانها، متیندفتریها و...).
شمار یهودیان ایران در سال ۵۷ نزدیک به صدهزار نفر بود. امروز با اینکه جمعیت ایران بیش از دو برابر شده، کمتر از ۳۰هزار یهودی در ایران مانده که اغلب پیر و ناتوان هستند و جوانانشان رفتهاند. بیراه نیست بگوییم که فاجعه ۵۷ ترکیب جمعیتی ایران را عوض کرد.
اینکه پیاپی میگویم «خودکشی ملی ۵۷»، نه از سر نوستالژی دوران پهلوی است، نه از عقده از دست دادن ثروت/قدرت. نه پیش از انقلاب زاده شده بودم که آن را تجربه کنم، نه خانوادهام درباری بودند.
«خودکشی ملی» یعنی سرمایه انسانی که ایران در این فاجعه از دست داد تنها با حمله اعراب و مغول قابل مقایسه است. بیگزافه خودکشی ملی ۵۷ کمر بورژوازی ملی را در ایران شکست. آن «هزار فامیل» که پیش از انقلاب، کمونیستها و اسلامگرایان (همان
#ارتجاع_سرخ_و_سیاه کذایی) عامل بدبختی کشور جا میزدند، بورژوازی ملی ایران و از سرمایههای انسانی ایران بودند که (شاید برای همیشه) از دست رفت. بازسازی این سرمایه انسانی، چه بسا قرنها زمان ببرد.
دکتر شروان فشندی
عضو
#فرشگرد@FarashgardFDN