شورای بازنشستگان ایران

#آموزش_نوین_فارغ_از_مناسبات_کنترلی
Канал
Политика
Новости и СМИ
Социальные сети
Другое
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала شورای بازنشستگان ایران
@ShbazneshasteganirПродвигать
4,38 тыс.
подписчиков
16,7 тыс.
фото
8,64 тыс.
видео
1,69 тыс.
ссылок
شورا را باید زندگی کرد!
💠 #بیانیه

#بیانیه_کانون_صنفی_معلمان_ایران(تهران) در محکومیت فشارهای امنیتی و صدور احکام قضایی برای #لطیف_روزیخواه و #ابوالفضل_رحیمی‌شاد از معلمان و فعالان صنفی و رسانه ای

به نام خداوند جان و خرد

در طول نه ماه گذشته بارها شاهد تجمعات مکرر فرهنگیان شاغل و بازنشسته در اعتراض به وضعیت معیشتی خود و اعتراض به شرایط اسفناک آموزش عمومی در کشور بوده‌ایم. خواسته ها و مطالبات و تجمعات فرهنگیان منطبق بر معیارهای انسانی و اخلاقی جهان شمول بوده و حتی، تضادی با قانون اساسی جمهوری اسلامی نیز ندارد. با این همه همچنان شاهد برخوردهای امنیتی و فشار بر معلمان و بویژه فعالین صنفی و رسانه‌ای می‌باشیم. از نظر کانون صنفی معلمان، صدور احکام قضایی و مجازات حبس و محرومیت از فعالیت اجتماعی برای لطیف روزیخواه عضو کانون صنفی معلمان آذربایجان شرقی و ابوالفضل رحیمی شاد فعال رسانه‌ای معلمان، در همین راستا است؛ در حالی‌ که حتی مروری بر اخبار رسانه‌های رسمی حکومت در سال‌های اخیر، به وضوح نشان می‌دهد که ریشه‌های این اعتراضات و تجمعات در ضعف‌ها، ناکارآمدی‌ها و فساد سازمان‌یافته حاکم بر دستگاه‌های حاکمیتی و دولتی است. همانگونه که فشارهای امنیتی و تحمیل مجازات‌های سنگین زندان بر دیگر فعالین صنفی معلم، نتوانست مانع از مطالبه‌گری و پیشتازی معلمان در عرصه های اجتماعی و مدنی شود، صدور این احکام جدید هم تاثیری بر عزم و اراده فرهنگیان شاغل و بازنشسته نخواهد داشت.
کانون صنفی معلمان ضمن محکومیت صدور احکام قضایی و فشار های امنیتی بر لطیف روزیخواه و ابوالفضل رحیمی شاد، تاکید می نماید که دفاع از حقوق معلمان و بویژه فعالان صنفی و رسانه‌ای از وظایف ذاتی کانون‌ها و انجمن های صنفی معلمان در سراسر کشور می باشد.
از آن‌جا که به نظر می‌رسد در شرایط عادی در میان تصمیم‌گیران حاکمیتی و دولتی در ایران تمایلی برای شنیدن صدای منتقدین وجود ندارد، ما از همکاران‌ مان می‌خواهیم با تداوم اعتراضات خود به صورت مسالمت‌آمیز و مدنی، نادرستی رویه حاکم شده برای خاموش نمودن هرگونه انتقاد و اعتراض را به آن‌ها که جز فشارهای امنیتی و قضایی راه دیگری نمی‌شناسند، یادآور شوند.

کانون صنفی معلمان ایران(تهران)
۱۴۰۰/۹/۱۴

#آموزش_نوین_فارغ_از_مناسبات_کنترلی
#تهدید_زندان_ممنوع

شورای بازنشستگان ایران


@Shbazneshasteganir
آموزش نوین!

پیشرویهای نظری و مترقی دهه های اخیر در زمینه حقوق کودک و امر آموزش باعث تغییر و تحول فکری زیادی شد. اصلیترین تحول فکری، در باره همین کلمه «آموزش» است. یکی از تفاوتهادر باره نحوه رویکرد به همین کلمه است. الان سالهاست که معتقدند کسی قرار نیست کودک را « آموزش» بدهد. کودک خودش عنصر فعاله آموزش خودش هست.
این تصویری که معلم در جایی نشسته، کودکان جلویش به ردیف نشسته اند و پای تخته سیاه « آموزش میدهد» دیگر یک تصویر قدیمی و سنتی است. با این پیشروی نه فقط نقش کودک، مضمون آموزش، که کار مربیان کودکستان و معلمان یک دور دیگر باز تعریف شد.
ترجمه این پیشرویهای حقوقی، سیاسی و تعلیمی در کار و شغل روزمره این است که دیگر برای هیچ بچه ای تکلیف تعیین نکنیم که بطور مثال در زمینه ورزش چه بکند. باید امکانات مختلف را فراهم کنیم، اینکه کودک علاقمند است چه بکند را خودش تعیین میکند. کارما این است به دقت نحوه تحرک و علاقمندیهای کودکان را زیر نظر بگیریم، ایده های آنها را بررسی و بدل به یک امکان عمومی کنیم
دومین اصلی که ما به آن در کار التزام داریم این است که بزرگسال باید خودش الگو باشد. لازم نیست کسی به کودک آموزش دهد، بزرگسال باید خودش همان کاری را بکند که از کودک انتظار دارد. بچه ها به الگوی رفتار بزرگسال نگاه میکنند، تفسیر میکنند و بسته به توانایی خود ان را انجام میدهند. مثلن شما نمیتوانید در سالن ورزش با بچه ها کار کنید، خودتان یک گوشه منفعل بنشینید یا نظاره گر باشید. مثل این است که خانواده کودکان شکایت میکنند که فرزندشان زیاد فحش میدهد. وقتی به دیالوگهای افراد بزرگسال خانواده دقت میکنید می بینید این خانواده برای بیان نارضایتی خودش فقط فحش دادن بلد است. راه دیگری برای بیان خشم خودشان ندارند.

بچه ها وقتی یاد میگیرند تحرک داشته باشند، بدن خودشان را به دست ورزش بسپارند که ببینند دور و بر خودشان بزرگسالان مشغول ورزشند.

روش کار با عکس و فیلم هم مهم است. عکس و تصویر به واقع همراهی صامت آموزش کودک است. بطور مثال عکس دونده های زن و مرد دنیا، سیاهپوست و سفید پوست و غیره. طوری که بچه ها ببینند، رویا داشته باشند و خودشان را انجا تصور کنند. بخصوص بچه های خانواده های فقیر و کارگر و مهاجر که رویاهایی ندارند یا ارتفاع رویاهایشان کوتاه است.
بچه هایی را می بینیم که میمانند. از اینکه بلافاصله توانایی انجام حرکتی را نداشتند، ناراحت نمی شوند. تلاش مجدد میکنند. بچه هایی را هم می بینم که مثل بسیاری از بزرگسالان دور و برمان بلافاصله تا سخت شد، دست میکشند، یواشکی فرار میکنند. کار ما این است با این بچه ها وارد دیالوگ شویم. بدون اینکه به رویشان بیاوریم یک حرکتی را پیشنهاد کنیم که امکان موفقیتش وجود دارد. کار ما در عین حال این است فرار از شکست را با بچه ها بحث کنیم. اینکه نتوانستن عیب نیست و چکار باید بکنیم وقتی نمی توانیم؟ با چه احساسی در درون خودمان باید روبرو شویم.
کارآموزش این است که تجربه زندگی شادمانه تر را امکانپذیر نماید و نه کودکان را تبدیل به موجوداتی نا امید و افسرده و مطیع و منفعت طلب کند.

مشخص است‌ که آموزش و پرورش موجود، صرفاً بخشی از تربیت و مهارت نیروی کار است و لاغیر. وگرنه اساساً قرار نیست آموزشی در کار باشد.
فرایند "یادگیری و تجربه اندوزی جمعی" با ارزش است و نه معلم و شاگردی!

برداشتی از نوشته مهرنوش موسوی

#آموزش_نوین_فارغ_از_مناسبات_کنترلی

شورای بازنشستگان ایران

@Shbazneshasteganir