🔆کویر در کار شریعتی نیز اسم رمز دنیای درونی، باطنی و مخفی اوست. دنیایی که در آن، “خود “در برابر کل “مردم” قرار می گیرد. در عین حال، این مفهوم زمانی که در حوزه ی دین به کار گرفته می شود، به دنیای ممنوع و جریان اصلاح دینی اشاره دارد که همواره در معرض تعقیب و تکفیر است. شواهد این ادعا بسیارست. اشاره ی شریعتی به ریشه های پروتستانی شاندل: ” پدرش از خانواده علماي روحاني فرقه پروتستان بود”(گفت و گوها ص 27)، تقابلی که در کویریات وی میان نوع آرمانی پیامبری در تقابل با نوع نهادینه و دین رسمی قائل است: “در پاسخ به این سوال که “تازگي عليه کوير هياهو بپا کردهاند که شما در اين کتاب ادعاي پيغمبري کردهايد!”، پاسخ می دهد: فعلاً که از اين کار منصرف شدهام، چون تاريخ نشان داده است که پيغمبر بودن و امام بودن صرف ندارد، يک عمر رنج و زحمت است و آخرش هم شهادت!
🔆منصفانه از اینرو این است که در خواندن کویر ،با در خواستهای شریعتی ، که با تواضع و گاه با تضرع بیان شده اند، همدلی شود. خواننده کویر باید بیننده باشد تا خواننده. با متن به گونه ای مواجه نشود که گویی “نامه ای را میخواند”، بلکه چنان که گوئی “سرگذشتی را میبیند”. ” و تو، چند گامی از حاشیه به درون آی… تا به بوی سخنم، نه به دلالت الفاظم… راه یابی.” و بدان که “هر دلی عقل خویش را دارد”، و ” بنا به جنس عقلی که دارد دنیا را میبیند.”