🔷🗒شریعتی؛ چپ اسلامگرا یا چپگرای مسلمان؟
🎙🖋عباس برومند اعلم
📌منبع: خبرگزاری ایکنا
🔆تاریخ: ۲۹ خرداد ۱۳۹۸
🔆خبرگزاری ایکنا همزمان با سالگرد شهادت شریعتی، دربارهی مقبولیت آثار او در مصر گفتوگویی با عباس برومند اعلم (کارشناس مسائل شمال آفریقا) ترتیب داده است. این گفتوگو را در ادامه میخوانید.
🔸آقای دکتر لطفاً در ابتدا درباره میزان تأثیر اندیشههای شریعتی در شمال آفریقا توضیح بدهید؟
🔹اگر بخواهیم به تقسیم بندیهای معمولی که اهالی جغرافیای سیاسی بیان میکنند وفادار باشیم، شمال آفریقا از لیبی شروع میشود و مصر جزو خاورمیانه توصیف و دسته بندی میشود. اگر بخواهیم اینطور نگاه کنیم نقش مرحوم دکتر علی شریعتی در شمال آفریقا زیاد نیست یعنی ایشان حداکثر در نزد برخی از نخبگان و روشنفکران و چهرههای شاخص آن منطقه به عنوان یک روشنفکر ایرانی شناخته شدهاند. اینگونه نیست که مثلاً یک نفوذ گستردهای در این منطقه داشته باشند و یک دامنه وسیعی از این منطقه را ایشان تحت سیطره آرای خودش قرار داده باشد. اما اگر بخواهیم مصر را جزو شمال آفریقا حساب کنیم قضیه فرق میکند.
افکار دکتر شریعتی از آن جهت که به افکار مالک بن نبی اندیشمند بزرگ الجزایری نزدیک است، در مقالات و پایان نامههای بسیاری درباره نسبت افکار او و مالک بن نبی سخن گفته شده است.
🔸*یعنی در کشورهایی مثل الجزایر و تونس تفکرات دکتر شریعتی تأثیر چندانی ندارد؟
🔹بله، در این کشورها مرحوم دکتر شریعتی به عنوان یک روشنفکر حضور داشته. به همان مقدار که الان جامعه ما مثلاً ارکون را میشناسد. آن مقدار که الان جامعه ما حداکثر عابد الجابری را میشناسد. حتی من تردید دارم که بگویم عابدالجابری چون تأثیر گذاری او در جامعه ما یک مقدار زیاد بوده است. ولی نگاه به شریعتی آنجا در همین حد است؛ یک روشنفکر صاحب نظر ایرانی که آرایی دارد که قابل عنایت است، اما در مصر نه؛ در مصر ایشان کاملاً شناخته شده است و آثارش کاملاً ترجمه شدهاند. مخاطبان زیادی دارد، خیلیها با علاقه آثارش را میخوانند و مشتاق هم هستند. حتی آن مقداری هم که مغربیها (یعنی شمال آفریقاییها) با آثار دکتر شریعتی آشنا شدند از کانال مصر است. یعنی ترجمههایی است که در مصر انجام شده است. من تقریباً سراغ ندارم که از آثار دکتر شریعتی در خود کشورهای مغربی ترجمه شده باشد. عموماً ترجمهای است که از مصر رفته است.
شاخصترین مترجم آثار شریعتی در مصر هم آقای دکتر الدسوقی است که با آن کتاب معروفِ بازگشت به خویشتنِ مرحوم شریعتی شروع کرد. این کتاب خیلی در مصر مورد استقبال قرار گرفت و از مرزهای مصر فراتر رفت و تا مراکش هم رسید. به خاطر این استقبال بالا، ایشان احساس کرد که مرحوم شریعتی یک نقطه اتکای خوبی است و میشود روی ایشان تمرکز کرد و آثار ایشان را ترجمه کرد. بعد شروع کرد چند تای دیگر از آثار ایشان مثل حسین وارث آدم و پدرو مادر ما متهمیم را یکی یکی ترجمه کرد و اینها مخاطبان زیادی در مصر پیدا کرد و خیلی مطلوب بود.
دو نکته را هم اضافه کنم؛ یکی اینکه در مصر و شمال آفریقا مخاطبان اندیشه مرحوم شریعتی طیف اسلامگرایان سنتی (که نمایندهاش اسلام سنتی الازهر و الزیتونه هستند) یا اسلامگرایان رادیکال و سلفی نیستند. در این منطقه شریعتی را بیشتر نواندیشان دینی و روشنفکران سکولاری که گرایش به هویتهای خودشان دارند و هویت گرا هستند و غرب گرا نیستند، ملی گرا هستند و یا اینکه هویت عربی اسلامی برایشان معتبر است، مورد توجه قرار میدهند. اینها هستند که آرای شریعتی برایشان جذاب است و مطالعه میکنند. البته نه اینکه خواننده نداشته باشد، ما در سلفیها هم کسانی داریم که شریعتی را خواندهاند و میشناسند. ولی اینکه تأثیر پذیرفته باشند یا بین آنها جریان سازی کرده باشد، نه. مگراینکه در یک سری از هستههای مشترکی که ممکن است آرای سلفیها با آرای شریعتی در یک سری از موارد خیلی بنیادین داشته باشند. بنابراین مخاطبان اصلی نواندیشان دینی هستند.
📌ادامه این گفتگو را در لینک زیر مطالعه فرمایید
👇http://drshariati.org/?p=23896 #بازتاب_رسانه#ایکنا#بنیاد_فرهنگی_دکتر_علی_شریعتی🆔 @Shariati_SCF