#زندگينامه به قلم حضرت علامه حسن زاده املي
#قسمت_دوم 💠ورود به مکتب خانه و فوت مادر
سپس بر اساس سیرة حسنه عقلانیه ای که شیخ الرئیس در فصل چهارم از فن سوم تعلیم اول اشاره کرده است:«کودک چون شش ساله گردد لازم است به خدمت مودب و معلم فرستاده شود.» در حالی که شش ساله بودم به مکتب خانه خدمت یک معلم روحانی شرفیاب شدم و پیش او خواندن و نوشتن یاد گرفتم و تعدادی از جزوات متداول در مکتب خانه های آن زمان را خواندم تا این که در خردسالی تمام قرآن کریم را به خوبی فرا گرفتم.
پس از آن وارد دوره ابتدایی مدارس دوره جدید شدم. بیش از دو سال از ورودم به مدرسه نگذشته بود که مادرم (علیها الرضوان) در سن جوانی مخاطب به خطاب «یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه» گشته، وفات نمود.
در سن چهارده سالگی به فضل پروردگارم بارقة مشرقة الهیه و شهاب قبسی به
من رسید که به اقتضای عین ثابته ام مطلوب من بود. پس سرّ من به آنچه که
زبان وحی به آن ناطق است مترنم شد که «انی آنست نارا لعلّی آتیکم منها
بقبس او اجد علی النار هدی». و این بارقه همانند نوری در پیش رویم شتافته
، مرا به کسب معارف الهی راهنمایی و کرّه بعد کرّه به تخلق به اخلاق
ربوبی ترغیب، و مرّه بعد مرّه به تأدب به آداب انسانی تحریص میکرد، و
برهه بعد برهه مرا به فرار و انزجار از مردم زمان و آئین های تباه و
پستشان تحریص می نمود.
#شاخه_طوبي @shakhehtoba