این جمله مرحوم حکیم سبزواری در اصطلاح علم اخلاق آمد و لذا مرحوم جناب ملا احمد نراقی در اول معراج السعاده که مسائل فهم اخلاقی برمعرفت نفس است می گوید نفس همانند حوضی تشیباً است .نفس همانند حوضی است که از راه مجاری حواس 5گانه ظاهری و از راه حواسهای باطنی به این حسن است انگار اینکه از جوی های مختلفی در او آب می ریزد یعنی نفس تور شکاری دارد به وسیله این تورشکارهایش همین جور شبانه روز دارد گانهُ در این حوض نفس ناطقه انسانی از این جدولها و جوی های مختلف آب برایش می آید این از همه طرف دارد تغذیه می شود این ادراکات اگر واقعا این علوم این معارف برای نفس حاصل بشود این ادراکات معلوم می شود ریشه خوبی ها اما وقتی جاهل باشد ادراکات درست نداشته باشد این جهل می بیند در او باعث می شود یک جا سر در می آورد . جوانه ای می زند بخل او در یک جای دیگر جوانه می زند میشود عجب او در جایی دیگر جوانه می زند میشود کبر او، به هرحال این جهل یک ریشه ای می دواند در درون این نفس خیال می کند اگر دیگری دارد کم می آید خوب دیگری دارد چرا حسد می ورزد توهم راه بیفت دارا می شوی وقتی به علمش نرسد آن جهل می آید.
برایش یک ریشه ای می شود کم کم می بینی نسبت به زیبایی دیگران حسود می شود نسبت به دارایی، مال دیگران حسود می شود. یکی مال دارد و سرمایه دارددر پیشگاه خداوند گناهکار نیست دیگری فقیر است بیچاره است اما چون نسبت به دارا حسد دارد گناهکار است و لذا این ریشه جهل کم کم جوانه می زند . همین جوری که علم اگر در درون انسان جا بگیرد جوانه می زند جهل هم جوانه می زند یک ریشه ای می شود که این ریشه یک خصلتی است و از این شجره خبیثه شاخ و برگ های فراوانی به وجود می آید و و لذا می بینی شخص در درونش حسود ، بخیل است . حالا می بینی دنبال غیبت ، دروغ می افتد این اوصاف در او بصورت رذیله پست ریشه می دواند شاخه ها می زند، میوه می دهد. میوه های این ریشه های خبیث تبدیل می شود به اعمال ناشایست . کردار ناپسند گفتار غیر نیکو ، نیت های زشت ، تخیلات بد، موهومات غیر متناسب ، اینها همه می بینید سر در می کند ریشه اش در جهل است. بفرمایید معراج السعاده و جامع السعادات را اساس تمام گناهان جهل است،ریشه تمام خوبی ها علم است .العلم ام الطیبات زود به ذهنتان نرود که تحصیل کردند علم دارند . ما می بینیم گناهکاران صفات رذیله دارند ،حسودند معمولاً این هم در بین همه مرسوم است میگویند حسود در بین عالمان بیشتر است تا در بین عوام مردم خوب برگردیم آن بحث را ادامه بدهیم این نکته ای که این بزرگواران می فرمایند ریشه ای است.اگر جناب حکیم سبزواری می فرماید (اللهم ام الطیبات و الجهل ام الخبثات) این یک اصل است و اگر ملا احمد نراقی و ملا مهدی نراقی کلاهما می فرمایند که ریشه ی تمام صفات رذیله در انسان بالاخره ، یک جوری پایه در جهل دارد اگر پایه هایی دیگر هم داشته باشد به هر حال درش باشد و خوبی ها باشد که از ناحیه نطفه ها گرفته باشد به هر صورتی اما بیایید آن شخص را در غربالش بگذارید می بینید ریشه در جهل دارد برای درمان تمام این صفات رذیله یکی از پایه هایی که برای اشخاصی که این رذایل متصف اند لازم است به آن پایه توجه کنند این است که با آنها صحبت بشود. با حسود صحبت بشود بابخیل صحبت بشود با کسی که کارش غیبت گری است صحبت بشود، با کسی که کارش دروغگویی است و دیگر صفات رذیله با او صحبت بشود بهش آگاهی داده بشود ، نصیحت بشود ،تنبّه بشود، آن وقت در مورد هر یک از این صفات رذیله باید یک صحبتهای مخصوصی با آن شخص بشود . برای کسی که صفت دروغگویی دارد. باید برای او یک سری حرفهای مخصوصی را مطرح کرد. برای کسی که غیبت می کند باید برای او یک سری سخنان خاصی را القا کرد، قرآن می بینیم در مقابل با این گونه رذایل بعضی از لطائف علمی را هم مطرح فرمود که اینها وقتی بیاید در غالب مسائل معرفت نفس کم کم می بینی که آنچه را که باید در مسائل اخلاقی الان می بینید مرحوم خواجه طوسی در کتاب اخلاق ناصری در اوصاف الاشراف مرحوم ملا احمد نراقی در اول معراج پدربزرگوارشان در اول جامع مرحوم جناب علی ابن مسکویه در کتاب طهاره الاعراق که اصلاً ایشان اسم کتابش را طهاره الاعراق گذاشت . اعراق جمع عرق است . یعنی ریشه رگها . مویرگها را طهارت کنیم ، پاک کنیم ، آن عروق ها و شریان های رذایل اخلاقی را برویم از ریشه اینها پیگیری کنیم . بیاییم بالا ببینیم چرا شخص دروغگو بار می آید! چرا فلان صفت در اوست اینها ریشه یابی بشود تمام این آقایان بالاتفاق فرموده اند راه طهاره الاعراق راه طهارت اخلاق است . جناب این مسکویه نگفت تطهیرالاخلاق ، نفرمود طهاره الاخلاق ، گفت طهاره الاعراق . یعنی خوی و صفت که جمع اش می شود اخلاق مفردش می شود .خلق این اخلاق یک ریشه هایی دارد .
منبع :استاد
#صمدي املي حفظه الله
#رمضان ٨٩
#ترك ٦
#پيرامون #اخلاق گردآورنده :
#گروه #شاخه #طوبي