#تازههای_شهرکتابکوندرا در این کتاب ناجی نویسندهگان و شاعران میشود و از آنها در برابر تحریف مترجمان و منتقدان و دوستان دفاع میکند و همزمان نگاهی ژرف به هنر موسیقی و ادبیات میاندازد و این دو پدیده را از لحاظ خویشاوندی بحث میکند.
وصیت خیانت
شده زایش و تعالی رمان را از رابله تا کافکا بررسی میکند و با رفت و برگشتی مدام به لئو تولستوی، یوهان باخ، توماس مان، چاپین، آندره برتون و فردریک نیچه و استراوینسکی خطی موازی میان رمان و موسیقی میکشد.
کوندرا در یکی از بخشهای این کتاب به ترجمه میپردازد و به شدت از حقوق نویسنده و شاعر حمایت میکند. او با به میان آوردن بخشهایی ترجمه
شده از رمانهای کافکا و بررسی پارهای از نوشتههای او بیان میکند که بالاترین مرجع برای یک مترجم «سبک شخصی مولف» است. اما بیشتر مترجمان مرجع دیگری را سرمشق قرار میدهند: «نوع متعارف یک زبان خوب». او معتقد است که هر مولف ارزشمندی از سبک خوب سرپیچی میکند و اصالت هنر او در این سرپیچیست. و مهمترین کار مترجم در ابتدا این است که این سرپیچی را کشف کند و اینجاست که مترجم میتواند به اثر وفادار بماند.
#وصیت_خیانت_شده#میلان_کوندراhttp://bit.ly/2WoVjSm@shahreketab