🔹برای
#سروناز_احمدی نویسنده: شیما وزوائی
سروناز را بهعنوان مددکار اجتماعی حوزه کودکان میشناسم. تعهد، دانش و پختگی
سروناز در کارش و شور و نشاطش در ارتباط گرفتن با کودکان و زنان افغانستانی که با آنها کار میکند الهامبخش بود و تازه. صدای
سروناز را در حین کار که بشنوید میدانید صدایِ همان فردی است که باید باشد، در جایگاهی که باید باشد: دوست دارد و دوستش دارند، اهمیت میدهد و به او اهمیت میدهند، میشنود و شنیده میشود، میداند چه باید کند و میدانند میتوانند به او اعتماد کنند. او را «خانم قند» صدا میکنند.
اگر سازمانهای غیردولتی که با آنها کار میکند به هر دلیلی کودک یا زنی را جواب کنند، کودک پناهجویی در خطر رد مرز باشد یا خانوادهای به اسکان نیاز داشته باشد دست بر نمیدارد. دستبهکار میشود و هرچه در توانش باشد وسط میگذارد و به این در و آن در میزند.
باهم درباره زیست مهاجران در ایران گفتگو کردیم. در اینباره که صداهایی باید شنیده شوند و صداهایی باید بلند شوند و ما در برابر آن مسئولیم. برای یکی از دوستان بازداشتشدهاش نوشته بود: «تو یک اندیشهای، منتشری.» امروز که مردمانی در شهر فریاد میزنند «برای کودکان افغانی»، امروز که پیوند محکمی میان خاست اجتماعی زنان افغانستان و زنان ایران برای طلب کردن زندگی و آزادی وجود دارند، بیشتر میفهمم فعالان اجتماعی مثل
سروناز باید باشند، آزادانه فعالیت کنند، منتشر شوند و نور شادی در چشمانشان برق بزند.
سروناز احمدی روز ۱۵ آبان به همراه همسرش کامیار فکور بازداشت و به بند ۲۰۹ زندان اوین انتقال داده شد. دو هفته قبل عروسیشان بود.
@harasswatch#دیدبان_آزار