شهرِ زنان، شهرِ امن

#تاکسی‌
Канал
Социальные сети
Психология
Семья и дети
Образование
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала شهرِ زنان، شهرِ امن
@Shahr_ZananПродвигать
540
подписчиков
745
фото
146
видео
1,14 тыс.
ссылок
احساس امنیت تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی و روانی‌ست. علاوه بر متولیان، شهروندان به‌ویژه زنان درساختن شهر امن و سالم سهیم‌اند؛ در این کانال برای برابری جنسیتی، امنیت و سلامت در شهر تلاش می‌کنیم. ارتباط: @kvinna_liv_frihet_2022
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن (Zohreh)
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#پادکست #روایت‌های زنان از آزار و اذیت‌های #جنسی در شهر و‌ تاکسی

#تاکسی‌ #شهر و #من

🔻برخی روایت‌ها به صورت متن برای کانال ارسال شدند بنابراین‌ توسط ادمین کانال به شکل صوتی در آمد.

@Shahr_Zanan
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن (Zohreh)
#تجربه #آمریکا
فرم‌های دلایل متلک‌پرانی مردان در آمریکا

در چند دهه اخير، هنرمندان کشورهای مختلف با استفاده از ايده‌های جالب و خلاقانه سعی در آگاهی‌رسانی و به چالش کشيدن #آزار خيابانی داشته‌اند.

🔻گروه هنری «ريوت گرلز» در دهه هشتاد در آمريکا تصميم گرفتند که يک سری فرم درست کنند و آن را به دست زنان مختلف بدهند و از آنها بخواهند تا هروقت در خيابان مورد آزار کلامی يا بدنی يا متلک گويی قرار گرفتند از فرد آزار دهنده بخواهند که این فرم را پر کند.

🔻در اين فرم چند قسمتی، از مردان خواسته می‌شد تا نام و سن خود را بنويسند و دقيقا آن جمله يا کلمه‌ای که به زبان آورده بودند(متلک) را روی کاغذ بی هیچ تغيير بنويسند... سپس در يک
بخش چهار گزينه‌ای از آنها سوال می‌شد که به چه دليلی تصميم گرفتند متلک بگويند.

دلايل مردان:
📍من فکر کردم که با اين کار می‌تونم به اين دختر يادآوری کنم که زن‌ها مِلک مردها هستند.
📍من با اين کار می خواستم ثابت کنم که افکار
قالبی راجع به مردها که اراده ندارند و نمیتواند اميالشان را کنترل کنند درست است.
📍من از اين که با زن‌هايی که نميشناسم اما از آن‌ها خوشم می‌آيد مثل يک تکه گوشت برخورد کنم لذت میبرم و غيره.

اين فرم درواقع قصد داشت تا با استفاده از دلايل ممکن در جامعه که سبب آزار خيابانی ميشود و با تشويق کردن مردان در
پر کردن اين فرمها آنها را به #فکر کردن مجبور کند!

در پروژه #تاکسی نیز که با مدیریت موره‌شین الهیاری، و در تهران توسط زهره رجبی و برخی پژوهشگران دانشگاه تهران در سال ۹۴ انجام شد، هدف اصلی ايجاد فضايی سالم و امن بود که
۱- در آن زنان به راحتی بتوانند درباره تجربه‌های روزانه خود از آزار خيابانی صحبت کنند.
۲- اين صحبت‌ها و تجربه‌ها با مردان به اشتراک گذاشته شود.
۳- زنان و مردان هر دو تشويق شوند که به آزار خيابانی پاسخ دهند و با آن مبارزه کنند.
در اين پروژه‌ها به جای سرزنش زنان به عنوان باعث و بانی اين آزارهای خيابانی تمرکز بر #عاملان و مردانی که آنها را مورد آزار و اذيت قرار می‌دهند سوق داده شده است.
https://t.me/Zananmedia/7
@Shahr_Zanan
Forwarded from شهرِ زنان، شهرِ امن (Zohreh)
#تجربه #آمریکا
فرم‌های دلایل متلک‌پرانی مردان در آمریکا

در چند دهه اخير، هنرمندان کشورهای مختلف با استفاده از ايده‌های جالب و خلاقانه سعی در آگاهی‌رسانی و به چالش کشيدن #آزار خيابانی داشته‌اند.

🔻گروه هنری «ريوت گرلز» در دهه هشتاد در آمريکا تصميم گرفتند که يک سری فرم درست کنند و آن را به دست زنان مختلف بدهند و از آنها بخواهند تا هروقت در خيابان مورد آزار کلامی يا بدنی يا متلک گويی قرار گرفتند از فرد آزار دهنده بخواهند که این فرم را پر کند.

🔻در اين فرم چند قسمتی، از مردان خواسته می‌شد تا نام و سن خود را بنويسند و دقيقا آن جمله يا کلمه‌ای که به زبان آورده بودند(متلک) را روی کاغذ بی هیچ تغيير بنويسند... سپس در يک
بخش چهار گزينه‌ای از آنها سوال می‌شد که به چه دليلی تصميم گرفتند متلک بگويند.

دلايل مردان:
📍من فکر کردم که با اين کار می‌تونم به اين دختر يادآوری کنم که زن‌ها مِلک مردها هستند.
📍من با اين کار می خواستم ثابت کنم که افکار
قالبی راجع به مردها که اراده ندارند و نمیتواند اميالشان را کنترل کنند درست است.
📍من از اين که با زن‌هايی که نميشناسم اما از آن‌ها خوشم می‌آيد مثل يک تکه گوشت برخورد کنم لذت میبرم و غيره.

اين فرم درواقع قصد داشت تا با استفاده از دلايل ممکن در جامعه که سبب آزار خيابانی ميشود و با تشويق کردن مردان در
پر کردن اين فرمها آنها را به #فکر کردن مجبور کند!

در پروژه #تاکسی نیز که با مدیریت موره‌شین الهیاری، و در تهران توسط زهره رجبی و برخی پژوهشگران دانشگاه تهران در سال ۹۴ انجام شد، هدف اصلی ايجاد فضايی سالم و امن بود که
۱- در آن زنان به راحتی بتوانند درباره تجربه‌های روزانه خود از آزار خيابانی صحبت کنند.
۲- اين صحبت‌ها و تجربه‌ها با مردان به اشتراک گذاشته شود.
۳- زنان و مردان هر دو تشويق شوند که به آزار خيابانی پاسخ دهند و با آن مبارزه کنند.
در اين پروژه‌ها به جای سرزنش زنان به عنوان باعث و بانی اين آزارهای خيابانی تمرکز بر #عاملان و مردانی که آنها را مورد آزار و اذيت قرار می‌دهند سوق داده شده است.
https://t.me/Zananmedia/7
@Shahr_Zanan
شهرِ زنان، شهرِ امن
«پروژه تاکسی» ؛ پروژه هنری اجتماعی است که سعی در آگاهی رسانی درباره پدیده آزار خیابانی دارد. در این پروژه هدف اصلی ایجاد فضای سالم و امن است که : …
#تجربه #آمریکا
فرم‌های دلایل متلک‌پرانی مردان در آمریکا

در چند دهه اخير، هنرمندان کشورهای مختلف با استفاده از ايده‌های جالب و خلاقانه سعی در آگاهی‌رسانی و به چالش کشيدن #آزار خيابانی داشته‌اند.

🔻گروه هنری «ريوت گرلز» در دهه هشتاد در آمريکا تصميم گرفتند که يک سری فرم درست کنند و آن را به دست زنان مختلف بدهند و از آنها بخواهند تا هروقت در خيابان مورد آزار کلامی يا بدنی يا متلک گويی قرار گرفتند از فرد آزار دهنده بخواهند که این فرم را پر کند.

🔻در اين فرم چند قسمتی، از مردان خواسته می‌شد تا نام و سن خود را بنويسند و دقيقا آن جمله يا کلمه‌ای که به زبان آورده بودند(متلک) را روی کاغذ بی هیچ تغيير بنويسند... سپس در يک
بخش چهار گزينه‌ای از آنها سوال می‌شد که به چه دليلی تصميم گرفتند متلک بگويند.

دلايل مردان:
📍من فکر کردم که با اين کار می‌تونم به اين دختر يادآوری کنم که زن‌ها مِلک مردها هستند.
📍من با اين کار می خواستم ثابت کنم که افکار
قالبی راجع به مردها که اراده ندارند و نمیتواند اميالشان را کنترل کنند درست است.
📍من از اين که با زن‌هايی که نميشناسم اما از آن‌ها خوشم می‌آيد مثل يک تکه گوشت برخورد کنم لذت میبرم و غيره.

اين فرم درواقع قصد داشت تا با استفاده از دلايل ممکن در جامعه که سبب آزار خيابانی ميشود و با تشويق کردن مردان در
پر کردن اين فرمها آنها را به #فکر کردن مجبور کند!

در پروژه #تاکسی نیز که با مدیریت موره‌شین الهیاری، و در تهران توسط زهره رجبی و برخی پژوهشگران دانشگاه تهران در سال ۹۴ انجام شد، هدف اصلی ايجاد فضايی سالم و امن بود که
۱- در آن زنان به راحتی بتوانند درباره تجربه‌های روزانه خود از آزار خيابانی صحبت کنند.
۲- اين صحبت‌ها و تجربه‌ها با مردان به اشتراک گذاشته شود.
۳- زنان و مردان هر دو تشويق شوند که به آزار خيابانی پاسخ دهند و با آن مبارزه کنند.
در اين پروژه‌ها به جای سرزنش زنان به عنوان باعث و بانی اين آزارهای خيابانی تمرکز بر #عاملان و مردانی که آنها را مورد آزار و اذيت قرار می‌دهند سوق داده شده است.
https://t.me/Zananmedia/7
@Shahr_Zanan
شهرِ زنان، شهرِ امن
#کانال #شهرزنان #شهرامن در نظر دارد در راستای ادامه پروژه تاکسی که سعی در آگاهی‌رسانی درباره آزار خیابانی داشت، از مخاطبان کانال بخواهد تجربیات خود از آزار و اذیت در تاکسی را در قالب #صوت و یا #ویدیو برای ادمین‌های کانال بفرستند. @ZorhrehRajabi @leiliia_m2015…
#تاکسی #شهر و #من
تجربه یکی از مخاطبان کانال
#Shahr_Zanan

🔻دوران دانشجويي خاطرم هست سوار تاكسي شدم راننده تاكسي يه مرد مسن بود براي اينكه راحت تر بشينم مجبور نباشم که صندلي عقب مچاله بشم، نشستم جلو. بعد از اينكه من نشستم راننده تاكسي راه افتاد و در رو قفل كرد من واكنشي نشون ندادم كه يهوو ديدم دستشو گذاشت روي پاي من و شروع كرد به حرف‌هاي سكسي زدن! گفتم نگه دار پياده شم و شروع كردم به بد و بيراه گفتن.
بعد از چند دقيقه نگه داشت وقتي اومدم پياده شم در حالي كه فحش مي‌دادم، موقع رفتنم باز به پشت من دست زد!
#تاکسی #شهر و #من
تجربه یکی از مخاطبان مرد گروه
#Shahr_Zanan
شهرِ زنان، شهرِ امن
https://t.me/Shahr_Zanan
#کانال #شهرزنان #شهرامن
در نظر دارد در راستای ادامه پروژه تاکسی که سعی در آگاهی‌رسانی درباره آزار خیابانی داشت،
از مخاطبان کانال بخواهد تجربیات خود از آزار و اذیت در تاکسی را در قالب #صوت و یا #ویدیو برای ادمین‌های کانال بفرستند.
@ZorhrehRajabi
@leiliia_m2015
🔻با هشتگ
#تاکسی‌ #شهر و #من
در نهایت از محتواها پادکست آموزشی تهیه خواهد شد.
🔻تجربه‌تان در تاکسی و پیشنهادات خود را با ما به اشتراک بگذارید!
https://t.center/Shahr_Zanan
شهرِ زنان، شهرِ امن
#پروژه #تاکسی در پروژه هنری اجتماعی تاکسی ؛ زنان تجربیات خود از آزار و اذیت را روی پست کارت هایی یادداشت کرده و متن آن را نیز می خواندند و پژوهشگران طرح این صداها را ضبط و سپس با ایجاد تغییراتی روی صداها ، سی دی حاوی این فایل ها و بروشورهای آموزشی راه های…
#تجربه #تاکسی
🔻به بهانه اینکه پول از جیب بالای روی پیراهنش در بیاورد، دستش را بالا برد، دست او که بالا رفت، مسافر کناری‌اش خودش را جمع کرد. دختری را می گویم که آخرین نفر کنار پنجره نشسته بود. سرم را کردم توی کتابی که می خواندم:« .... و باران پشت پنجره بیابان را خیس کرده بود...» دیدم به ران سمت چپم فشاری می آید. خودم را کشیدم به سمت در. سرم را برگرداندم به سمت مرد وسطی با نگاهی که سخت و خشن بود. صورت محترمی داشت و خیلی مودبانه عذرخواهی کرد که می تواند و اجازه دارد پایش را کمی اینطرف تر بگذارد.
https://t.center/Shahr_Zanan
جمع تر نشستم و :«...من ایستاده در میانه راهی که گم کرده بودم، به گذشته فکر می کردم که تا به اینجا....» دوباره جمله کتاب با صدای دختر ناتمام ماند:«ببخشید می شه درست بشینین...» و باز همان ادبیات مودبانه.
به نظر می رسید این سوتفاهمی درباره کمبود جا در تاکسی های کوچک پراید است و من برگشتم به کتاب در حالی که جمع تر می نشستم که مرد وسطی در عذاب نباشد اما حرکت چند باره دست هایش عجیب بود. او برای چندمین بار در چند دقیقه آرنجش را تا کرد تا از جیب کناری پولی بردارد، زیر چشمی دیدم که دختر از شدت جمع شدن، مچاله شده، کتاب هایش را سخت به سینه فشرده و هر لحظه است که از شدت فشاری که به در ماشین می آورد، پرت شود وسط خیابان.
مرد مودب این ماجرا ، یک آزارگر جنسی از جنس تاکسی سوارش بود، که سعی می کرد با آرنجش بخشی از بدن دخترک دانشجوی ترسیده کم رویی را لمس کند و به نظر می رسید بارها هم موفق شده بود. دخترک یکی بود شبیه من، همان منی که در سن او توان واکنش نشان دادن به این آزارهای کثیف خیابانی را نداشتم و دقیقا همان واکنشی را نشان می دادم که او می داد.
مرد تمام حواسش به ادامه همان مزاحمت کثیف بود که کیفم را بلند کردم، کوبیدم روی صورتش، یک بار، دوبار و باز هم و بازهم آنقدر که سرش را برد پایین بین دو صندلی. دخترک به گریه افتاد اما راننده به رانندگی اش ادامه می داد، در سکوت. من هر چه ناسزا در دهان داشتم را فریاد می زدم و دختر که کم کم جسارت پیدا کرده بود هم سرش داد می زد. اما آن دو مردی که جلو نشسته بودند، در سکوت، حتی برنگشتند پشت سرشان را نگاه کنند. گاهی راننده از توی آینه سر تکان می داد و من متعجب از این همه بی تفاوتی! باور می کنید که او در نهایت خونسردی، مسافرها را به مقصد رساند و ما هر چه تقاضا کردیم که این مزاحم لعنتی را وسط اتوبان به بیرون پرتاب کند، فایده ای نداشت؟ و آن لعنتی؟ آن مرتیکه لعنتی بعد از پیاده شدن، خنده کثیفی و حرف کثیف تری زد و رفت!
امروز هفتم شهریور در تمام راه بازگشت به این فکر می کردم که آن راننده تاکسی و آن سرنشین جلو چطور بی تفاوت نسبت به این مزاحمت و خشونت آشکار بیخ گوششان نشسته و سکوت کرده بودند وقتی صدای بلند فریادها و اعتراض های ما دو نفر در اتاقک کوچک تاکسی می پیچید؟
می دانید این سوال ها هیچ پاسخی ندارد جز دردی که درون سینه آدم حبس می شود.درد بی تفاوتی این آدم ها یک طرف و درد اینکه ما زنان برای دفاع از خودمان در چنین شرایطی چه ترس هایی داریم و چه آموزش هایی ندیدیم یک طرف دیگر.
منبع:
نوشته مهرناز در #روزمرگی‌های کانال مجله زنان و زندگی zananozendegie@
شهرِ زنان، شهرِ امن
«پروژه تاکسی» ؛ پروژه هنری اجتماعی است که سعی در آگاهی رسانی درباره پدیده آزار خیابانی دارد. در این پروژه هدف اصلی ایجاد فضای سالم و امن است که : …
#پروژه #تاکسی
در پروژه هنری اجتماعی
تاکسی ؛ زنان تجربیات خود از آزار و اذیت را روی پست کارت هایی یادداشت کرده و متن آن را نیز می خواندند و پژوهشگران طرح این صداها را ضبط و سپس با ایجاد تغییراتی روی صداها ، سی دی حاوی این فایل ها و بروشورهای آموزشی راه های مواجهه و مبارزه با آزار و اذیت خیابانی را در اختیار مردم تهران قرار دادند. در کانال محله امن برخی از صداها و پست کارت ها با هدف آگاهی رسانی و انتقال تجربه منتشر خواهد شد.
https://t.center/Shahr_Zanan