این کانال فرصتی است برای بازخوانی اندیشه و گفتار
اسوه صراحت و صداقت و صلابت انقلابی
شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی
امید که برای امروزمان به کار آید
ارتباط با مدیر کانال
@Hamednikoonahad
در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعی رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- می آيد يك #دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ ميگويد: مسئوليتهای اداری جامعه را بهخصوص آنجا كه با سپردن قدرت، بهخصوص قدرت توأم با يك سنگر #نفوذ، به دست كسی بدهيد كه زندگی او نشان دهد كه اين آدم، #پايبندی به #اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگی، مهمتر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روی آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومی است. ... گاهی آن قدر كه به #لياقت اهميت ميدهيم، به #درستی اهميت نمیدهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا
اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «#عدالت» است. در همه كساني كه #قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايی، اداری، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد.
منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134
نام #نظام_سياسى در قانون اساسى جمهورى اسلامى چيست؟ اسم آن را چه نوع نظامى بگذاريم؟ در اين نوعبنديها و ردهبندىها، مقولات سياسى دنيا كدامند؟
حقيقت اين است كه برداشت تشیع راستين از اسلام، مناسبترين نام را براى اين نظام قبلاً پيشبينى كرده است. مىتوانيد با اين اشارهاى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى نظام سياسى اسلام چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «#نظام_امت_و_امامت». نظام سياسى اجتماعى جمهورى اسلامی، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا حقوق اساسى آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار انقلابيون ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از استبداد انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مىدانيد چه جايش بگذاريد؟ #مشروطه. چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود عاريهاى بود و مربوط به فرهنگ اسلام نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مىتوانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز عاريتى همين است. به همين دليل، ما فكر مىكنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى انقلاب، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان شعار اول #حكومت_اسلامى انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى رئيس جمهور هم دارد، آنوقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در رأس اين نظام، اصول عقيدتى و عملى اسلام بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود.
منبع: #شهیدبهشتی مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39
در جامعه مسلكى بايد بگوييم كسانى بايد به #مقام_رهبرى برسند و رهبران جامعه باشند كه قبل از هر چيز همه ابتكارها و استعدادها و لياقتهايشان در خدمت مسلكى قرار بگيرد كه جامعه آن مسلك را به عنوان زيربناى اول پذيرفته است. دقت كنيد كه در اينجا هم حكومت برخلاف خواسته اكثريت بر سر كار نيست؛ اما اكثريت وقتى مىخواهد حكومت را انتخاب كند، با اين ملاك انتخاب مىكند.
انتخاب حكومت با خواست #اكثريت است؛ انتخاب رهبر با خواست اكثريت است؛ اما عمل رهبر ممكن است با خواست و تمايلات اكثريت متناسب نباشد. عمل رهبر در اينجا با #مصلحت اكثريت متناسب است نه با تمايلات اكثريت.
اين است كه حكومت و رهبر در يك جامعه مسلكى در درجه اول #مربى است، در درجه دوم #مدير است. اداره آن جامعه آهنگ تربيت دارد. لذا امام و رهبر در چنين حكومتى مرشد و راهنما نيز هست. مرشد به اصطلاح معروف؛ يعنى افراد را در راهى مىبرد و مىكشاند . اين مسأله اول در مسأله رهبرى، در يك جامعه مسلكى است.
ملت ايران! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش انقلابی كشور ما! هشيار باشيد! از هماكنون بايد حكومتی را انتخاب كنيد كه در آن حكومت عامل زور و عامل تحميل بههيچعنوان براي رسيدن به هيچ سِمتي از سِمتهاي اجتماعي مورد بهرهبرداری احدی قرار نگيرد. اين پايه اساسی است. به نظر ما همه مسائل ديگر، همه مصالح ديگر بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود؛ از طريق دخالت آگاهانه زن و مرد مسلمان متعهد در تعيين سرنوشت خويش و در تعيين فرد يا گروهی به عنوان زمامدار امت. اين يك پايه اساسی است.
خوب هر حكومتی كه بر اساس رأی آزاد مردم سر كار بيايد، ميتواند جمهوری اسلامي باشد؟ نه. اين شرط لازم است ولي شرط كافي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلماناند، اين مسلمانها اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، خودبهخود از اين زمامدار ميخواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در اداره مملكت نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را بر مبنای تعاليم سعادتبخش اسلام اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در حكومت اسلامی هست: اصل تعهد نسبت به تعاليم اسلام.
حقيقت اين است كه برداشت #تشیع_راستين از اسلام، مناسبترين نام را براى اين نظام #قبلاً پيشبينى كرده است. مىتوانيد با اين اشارهاى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى #نظام_سياسى_اسلام چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «#نظام_امت_و_امامت». #نظام_سياسى_اجتماعى_جمهورى_اسلام، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا #حقوق_اساسى آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار #انقلابيون ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از #استبداد انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مىدانيد چه جايش بگذاريد؟ #مشروطه. چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود #عاريهاى بود و مربوط به #فرهنگ_اسلام نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مىتوانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز #عاريتى همين است. به همين دليل، ما فكر مىكنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى #انقلاب، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان #شعار_اول#حكومت_اسلامى انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى #رئيس_جمهور هم دارد، آنوقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام_راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در #رأس اين نظام، #اصول_عقيدتى_و_عملى_اسلام بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود.
منبع: #شهیدبهشتی مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39
#ملت_ايران! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش #انقلابي كشور ما! هشيار باشيد! از هماكنون بايد حكومتي را انتخاب كنيد كه در آن حكومت #عامل_زور و #عامل_تحميل بههيچعنوان براي رسيدن به #هيچ_سِمتي از سِمتهاي اجتماعي مورد بهرهبرداري احدي قرار نگيرد. اين پاية اساسي است. به نظر ما همة مسائل ديگر، #همة_مصالح_ديگر بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود ؛ از طريق #دخالت_آگاهانة زن و مرد #مسلمان_متعهد در #تعيين_سرنوشت خويش و در تعيين فرد يا گروهي به عنوان #زمامدار_امت. اين يك پاية اساسي است. خوب هر حكومتي كه بر اساس رأي آزاد مردم سر كار بيايد، ميتواند #جمهوري_اسلامي باشد؟ نه. اين #شرط_لازم است ولي #شرط_كافي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلماناند، #اين_مسلمانها اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، #خودبهخود از اين زمامدار ميخواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در #ادارة_مملكت نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را #بر_مبناي_تعاليم_سعادتبخش_اسلام اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در #حكومت_اسلامي هست: #اصل_تعهد_نسبت_به_تعاليم_اسلام.
در انتخاب و به كار گماردن #مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از #شيعه و #سنی- مي آيد يك #دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ ميگويد: مسئوليتهاي اداري جامعه را بهخصوص آنجا كه با سپردن قدرت، بهخصوص قدرت توأم با يك سنگر #نفوذ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، #پايبندي به #اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهمتر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به #لياقت اهميت ميدهيم، به #درستي اهميت نميدهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا اين است كه يك #دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «#عدالت» است. در همه كساني كه #قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت #قضايي، #اداري ، #اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد.
اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134
بر طبق مباني اسلامي، در عصر ما حكومت، زمامدار، حاكم صرفا بايد سِمت و قدرت خويش را از آراء مردم بگيرد. كسي حق دارد زمامدار مردم باشد كه برگزيدة مردم يا لااقل پذيرفتة مردم و مورد حمايت مردم باشد هيچ كس حق ندارد بر طبق مباني اسلام كه ولايت ، قدرت ، زمام داري خودش را بر مردم تحميل كند؛ برخلاف رضايت آنها و برخلاف پذيرش و حمايت آنها و بر خلاف انتخاب آنها. چرا؟ براي اين كه اگر كسي آمد برخلاف رأي مردم، بر خلاف انتخاب و پذيرش و خواست مردم ، به آنها گفت من آقابالاسر شما هستم، من حاكم بر شما هستم، مي خواهيد بخواهيد، مي خواهيد نخواهيد، اين آدم يك آدمي است كه با زور و با تحميل و از روي انگيزة تفوق طلبي آمده است سِمتي را براي خودش ادعا كرده و تفوق طلبي و امتيازطلبي و برتري طلبي در منطق قرآن و بر طبق انديشةاسلامي و ايدئولوژي اسلامي مردود، مطرود، و ماية فساد و ماية تيره بختي در دنيا و آخرت است.
#ملت_ايران! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش #انقلابي كشور ما! هشيار باشيد! از هماكنون بايد حكومتي را انتخاب كنيد كه در آن حكومت #عامل_زور و #عامل_تحميل بههيچعنوان براي رسيدن به #هيچ_سِمتي از سِمتهاي اجتماعي مورد بهرهبرداري احدي قرار نگيرد. اين پاية اساسي است. به نظر ما همة مسائل ديگر، #همة_مصالح_ديگر بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود ؛ از طريق #دخالت_آگاهانة زن و مرد #مسلمان_متعهد در #تعيين_سرنوشت خويش و در تعيين فرد يا گروهي به عنوان #زمامدار_امت. اين يك پاية اساسي است. خوب هر حكومتي كه بر اساس رأي آزاد مردم سر كار بيايد، ميتواند #جمهوري_اسلامي باشد؟ نه. اين #شرط_لازم است ولي #شرط_كافي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلماناند، #اين_مسلمانها اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، #خودبهخود از اين زمامدار ميخواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در #ادارة_مملكت نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را #بر_مبناي_تعاليم_سعادتبخش_اسلام اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در #حكومت_اسلامي هست: #اصل_تعهد_نسبت_به_تعاليم_اسلام.
حقيقت اين است كه برداشت #تشیع_راستين از اسلام، مناسبترين نام را براى اين نظام #قبلاً پيشبينى كرده است. مىتوانيد با اين اشارهاى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى #نظام_سياسى_اسلام چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «#نظام_امت_و_امامت». #نظام_سياسى_اجتماعى_جمهورى_اسلام، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا #حقوق_اساسى آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار #انقلابيون ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از #استبداد انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مىدانيد چه جايش بگذاريد؟ #مشروطه. چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود #عاريهاى بود و مربوط به #فرهنگ_اسلام نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مىتوانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز #عاريتى همين است. به همين دليل، ما فكر مىكنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى #انقلاب، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان #شعار_اول#حكومت_اسلامى انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى #رئيس_جمهور هم دارد، آنوقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام_راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در #رأس اين نظام، #اصول_عقيدتى_و_عملى_اسلام بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود.
منبع: #شهیدبهشتی مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39
#شهیدبهشتی: اين يك اصل طبيعى است كه «#الناس_على_دين_ملوكهم» عمل و رفتار #زمامدار و رهبر جامعه بر مردم اثر می گذارد و اين يك اصل طبيعی است. مردم نگاه می كنند ببينند زمامدارها چه جور عمل می كنند و به همان صورت به سوى عمل گرايش پيدا می کنند. اين #يك_اصل_طبيعى است. پس اگر قرار است حركت جامعه به سوى خدا و راه خدا باشد، بايد پيشوايان و پيشتازان و زمامداران جامعه، رفتارشان، بينششان، اعتقاداتشان، عبادتشان، نمازشان، روزه شان، لباسشان، #وضع_خانوده_شان، #وضع_زندگى_شان، صِدقشان، راستی شان، امانتشان، #مردم_دوستی شان، عدالتشان و همه چيزشان، #الگو و نمونه اى از اسلام باشد. اگر نمونۀ صددرصد نه، لااقل نودوپنج درصد يا نود درصد. بر اين اساس، موضع #حزب_جمهورى_اسلامی در مورد ادارۀ مملكت اين است كه مملكت ما و جامعۀ_اسلامی ما در نظام مديريت، #از_بالا_گرفته_تا_پايين بايد به وسيلۀ كسانى اداره شود كه هر عمل آنها نزديك كنندۀ مردم به اسلام باشد.
منبع: #شهیدبهشتی؛ حزب جمهوری اسلامی(1390)؛ صص49-50
در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- مي آيد يك دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ ميگويد: مسئوليتهاي اداري جامعه را بهخصوص آنجا كه با سپردن قدرت، بهخصوص قدرت توأم با يك سنگر #نفوذ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، پايبندي به اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهمتر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به لياقت اهميت ميدهيم، به درستي اهميت نميدهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا
اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «#عدالت» است. در همه كساني كه قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايي، اداري ، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد.
منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134
در انتخاب و به كار گماردن مسئولان مختلف بايد شرايطي قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از شيعه و سنی- مي آيد يك دگم قطعي می دهد و آن اين است؛ ميگويد: مسئوليتهاي اداري جامعه را بهخصوص آنجا كه با سپردن قدرت، بهخصوص قدرت توأم با يك سنگر #نفوذ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، پايبندي به اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهمتر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به لياقت اهميت ميدهيم، به درستي اهميت نميدهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا
اين است كه يك دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «#عدالت» است. در همه كساني كه قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت قضايي، اداري ، اجرايي و هر قدرت كه متمم اينها باشد.
منبع: اتحاديه انجمن هاي اسلامي دانشجويان در اروپا؛ (1386) صص133-134
نظام جديد اجتماعى ايران نظامى است اسلامى، ولى نظامى است كه مردم با #انتخاب و اختيار و گزينش خودشان آن را انتخاب كردند ، نظامى است در راه خدمت به مردم؛ يا به تعبير ديگر #نظامى_است_مردمى_بر_پايه_اسلام. بنابراين نظام اجتماعى آينده ما نظامى است #ايدئولوژيك، نه نظامى فاقد ايدئولوژى؛ #متعهد در برابر اسلام؛ و نظامى است مردمى و اومانيستى؛ نه ملّى و ناسيوناليست، آن هم #اومانيسم_اسلامى كه #انساندوست است نه انسانپرست. و همه اين مفاهيم در نامى كه براى اين نظام انتخاب شد نهفته است. چه نامى انتخاب شد؟ جمهورى اسلامى
منبع: #شهیدبهشتی، مبانی نظری قانون اساسی(۱۳۹۰)، ص64
حقيقت اين است كه برداشت #تشیع_راستين از اسلام، مناسبترين نام را براى اين نظام #قبلاً پيشبينى كرده است. مىتوانيد با اين اشارهاى كه كردم خودتان بگوييد تشيع راستين براى #نظام_سياسى_اسلام چه عنوان گويايى را انتخاب كرده است؟ «#نظام_امت_و_امامت». #نظام_سياسى_اجتماعى_جمهورى_اسلام، نظام امت و امامت است و حق اين است كه با هيچ يك از اين عناوينى كه در كتاب هاى حقوق سياسى يا #حقوق_اساسى آمده قابل تطبيق نيست. اتفاقاً يك بار #انقلابيون ايران اين تجربه را كردند و پاى چشمشان خورد. براى رهايى از #استبداد انقلاب كردند. بعد گفتند حالا مىدانيد چه جايش بگذاريد؟ #مشروطه. چون اين عنوانى كه براى نظام جديد انتخاب شده بود #عاريهاى بود و مربوط به #فرهنگ_اسلام نبود، حتى آن تأثيرى را كه در صاحبان اصلى اين فكر عاريتى مىتوانست داشته باشد براى ما نداشت. خاصيت چيز #عاريتى همين است. به همين دليل، ما فكر مىكنيم عنوان نظام ما بايد نظام امت و امامت باشد. منتها، در اثناى #انقلاب، چون اين عنوان هنوز براى توده مردم روشن نبود، به عنوان #شعار_اول#حكومت_اسلامى انتخاب شد كه بسيار هم خوب و گويا بود و سپس وقتى معلوم شد اين نظام حكومتى #رئيس_جمهور هم دارد، آنوقت گفته شد جمهورى اسلامى. ولى نام_راستين و كامل اين نظام، «نظام امت و امامت» است. در #رأس اين نظام، #اصول_عقيدتى_و_عملى_اسلام بر اساس كتاب و سنّت است. همه چيز بايد از اين قلّه سرازير شود.
منبع: #شهیدبهشتی مبانی نظری قانون اساسی(1390) صص38-39
#ملت_ايران! برادران و خواهران عزيز! بيدار باشيد. اي زنان و مردان پرخروش #انقلابي كشور ما! هشيار باشيد! از هماكنون بايد حكومتي را انتخاب كنيد كه در آن حكومت #عامل_زور و #عامل_تحميل بههيچعنوان براي رسيدن به #هيچ_سِمتي از سِمتهاي اجتماعي مورد بهرهبرداري احدي قرار نگيرد. اين پاية اساسي است. به نظر ما همة مسائل ديگر، #همة_مصالح_ديگر بايد از اينجا مايه بگيرد و از اين طريق تأمين شود ؛ از طريق #دخالت_آگاهانة زن و مرد #مسلمان_متعهد در #تعيين_سرنوشت خويش و در تعيين فرد يا گروهي به عنوان #زمامدار_امت. اين يك پاية اساسي است. خوب هر حكومتي كه بر اساس رأي آزاد مردم سر كار بيايد، ميتواند #جمهوري_اسلامي باشد؟ نه. اين #شرط_لازم است ولي #شرط_كافي نيست. يك شرط دوم هم دارد و آن اين است كه وقتي اكثريت مردم يك كشور مسلماناند، #اين_مسلمانها اگر فردي يا گروهي را با رأي آزاد براي زمامداري انتخاب كردند، #خودبهخود از اين زمامدار ميخواهند كه اين حكومت، اين نظام، اين رژيم خودش را در #ادارة_مملكت نسبت به مقررات و تعاليم اسلامي ملتزم و متعهد بداند. متعهد باشد كه جامعه و كشور را #بر_مبناي_تعاليم_سعادتبخش_اسلام اداره كند. بدين ترتيب، ملاحظه مي كنيد كه يك اصل دوم نيز در #حكومت_اسلامي هست: #اصل_تعهد_نسبت_به_تعاليم_اسلام.
آیا رهبر مجاز است برخلاف #میل اکثریت مردم عمل کند؟
در جامعه مسلكى بايد بگوييم كسانى بايد به #مقام_رهبرى برسند و #رهبران_جامعه باشند كه قبل از هر چيز همه ابتكارها و استعدادها و لياقتهايشان در خدمت مسلكى قرار بگيرد كه جامعه آن مسلك را به عنوان #زيربناى_اول پذيرفته است. دقت كنيد كه در اينجا هم حكومت برخلاف خواسته اكثريت بر سر كار نيست؛ اما اكثريت وقتى مىخواهد حكومت را انتخاب كند #با_اين_ملاك_انتخاب_مىكند.
انتخاب حكومت #با_خواست_اكثريت است؛ #انتخاب_رهبر با خواست اكثريت است؛ اما #عمل_رهبر ممكن است با خواست و تمايلات اكثريت متناسب نباشد. عمل رهبر در اينجا با #مصلحت_اكثريت متناسب است نه با تمايلات اكثريت. اين است كه حكومت و رهبر در يك جامعه مسلكى در درجه اول #مربى است، در درجه دوم #مدير است. اداره آن جامعه #آهنگ_تربيت دارد. لذا امام و رهبر در چنين حكومتى #مرشد و راهنما نيز هست . مرشد به اصطلاح معروف؛ يعنى افراد را در راهى مىبرد و مىكشاند . اين مسأله اول در مسأله رهبرى، در يك جامعه مسلكى است.
چه کسی برای کرسی های حکومتی شایسته است؟ متعهد یا متخصص؟
در انتخاب و به كار گماردن #مسئولان مختلف بايد شرايطي #قطعي رعايت شود. در اين مورد اسلام - اسلام به طور كلي اعم از #شيعه و #سنی- مي آيد يك #دگم_قطعي می دهد و آن اين است؛ ميگويد: مسئوليتهاي اداري جامعه را بهخصوص آنجا كه با سپردن قدرت، بهخصوص قدرت توأم با يك سنگر #نفوذ، به دست كسي بدهيد كه زندگي او نشان دهد كه اين آدم، #پايبندی_به_اسلام برايش از هر مسئله ديگر در زندگي، مهمتر است. ... شكي نيست كه اين افراد بايد لايق و كاردان باشند ... خوب معلوم است كه بايد كاردان و لايق باشند. اين مطلب آمده اما آنقدر روي آن تأكيد نشده است، براي اين كه يك چيز معلومي است. ... گاهي آن قدر كه به #لياقت اهميت ميدهيم، به #درستي اهميت نميدهيم غافل از اينكه: چو دزدي با چراغ آيد گزيده تر برد كالا
اين است كه يك #دگم در اسلام وجود دارد و آن دگم «#عدالت» است. در همه كساني كه #قدرت به آنها سپرده ميشود، بايد اين شرط وجود داشته باشد: قدرت #قضايي، #اداري ، #اجرايي و #هر_قدرت كه متمم اينها باشد.
ما در نظام اجتماعی مان برای #انتخاب_شوندگان در واحدهای اجتماعی، شرط #مسلمان_متعهد بودن را داریم. در شوراها هم همینگونه است. منظور از #شورای_اسلامی آن است که در این شوراها همه می توانند #انتخاب_کننده باشند (مسلمان، #مسیحی، #غیرمسلمان، مقید، غیرمقید ، باتقوا، بی تقوا) اما انتخاب شونده باید مسلمان متعهد مسوول باشد. من این نکته را صریحا در اینجا مطرح می کنم . این از نقطه نظر هایی است که ما از نظر انقلاب اسلامی #پافشاری داریم و معتقدیم که اگر پرفشاری نباشد، #انقلاب_اسلامی، انقلاب #اسلامی نخواهد بود. ... به نظر بنده، در هر جامعه ای که می خواهد #مکتب و #ایدئولوژی در آن محور باشد، این شرط باید وجود داشته باشد. می گوییم انتخاب کنندگان دقت کنند که انتخاب شوندگان شرایط انتخاب را داشته باشند. نظارت دولت را تا این اندازه قبول داریم که فقط ببیند، از روی سهل انگاری، کسانی که #واجد_شرایط انتخاب شدن نیستند انتخاب نشوند.
منبع: #شهیدبهشتی، نظام اقتصادی در اسلام (مباحث کاربردی ) ۱۳۹۷، تهران: انتشارات روزنه ص۲۰۹
#امت از نظر #ایدئولوژی اسلامی و مبانی عقیده و عمل اسلام،#حتما نیاز دارد به #امامت. دقت بفرمائید! یک وقتی مکتبی می گوید امت، بدون اینکه به آن #جهت بدهد که عمل کند اسلام مى خواهد #خطوط_كلى و اصلىِ #سعادت را نشان بدهد. مى گويد اى امت! اگر مى خواهيد در مسير الى اللّه گم نشويد و از "مغضوب عليهم و لاالضّالين" نشويد بايد به #حبل_المتين و #عروةالوثقاى امامت چنگ زنيد. اين امامت تا وقتى كه در حد پيامبر است كه با نشان ويژه و خاص از جانب خدا آمده معين مى شود ، بنابراين گفته مى شود #امامت_ابراهيم، امامت موسى، امامت محمد(ص). اينان امام هستند . در دوره پس از پيامبر اسلام (ص)، #امامان_معصوم منصوص و منصوب اند ولى با اينكه تعيينى است، #تحميلى_نيست.ولى امروز در اين عصر #غيبتِ_امامِ_معصومِ_منصوبِ_منصوص، در اين عصر، امامت، ديگر تعيينى نيست؛ تحميلى هم نيست؛ بلكه #شناختنى و #پذيرفتنى يا #انتخابى است. بنابراين #رابطه_امت_و_امامت در عصر ما يك رابطه مشخص است . دقت بفرماييد! شناختن #آگاهانه و پذيرفتن #نه_تعيين و #نه_تحميل