•|غُلامِحُسَـــــین|•

#مولا
Канал
Логотип телеграм канала •|غُلامِحُسَـــــین|•
@Shahid_saberiПродвигать
136
подписчиков
6,39 тыс.
фото
1,16 тыс.
видео
1,81 тыс.
ссылок
کـانال رسمی شهید مدافع حریم ولایت میـــــرزا مــهدی صابــری "غلامحسین" فرمانده گروهان حضرت علی اکبر(ع) لشکـــــــــر ســـــــــــرافراز فــاطمیـون با مدیریت خانواده شــهید | ارتبـــاط با خادمین @Seyed_meisam76 | @karbala19427
بسم الله الرحمن الرحیم


#شهید_ناصرالدین_باغبانی

من کوچکتر از آن هستم که #عاشق تو شوم
وتو بزرگتر از آن هستی که معشوق من قرار گیری .

فهمیدم در این مدت که فکر می کردم #عاشق تو هستم اشتباه می کرده ام .

این تو بودی که عاشق من بوده ای و من را می کشانده ای ، اگر من عاشق تو بودم باید یکسره به دنبال تو می آمدم .

ولیکن وقتی توجه می کنم می بینم که گاهی اوقات در دام شیطان افتاده ام ولی باز مستقیم آمده ام ، حال می فهمم که این تو بوده ای که به دنبال بنده ات بوده ای .

و هرگاه او صید شیطان شده، تو دام شیطان را پاره کرده ای و هر شب به انتظار او نشسته ای تا بلکه یک شب او را ببینی .

حالا می فهمم که تو #عاشق-صادق بنده ات هستی .

بنده را چه ، که عاشق تو بشود ،
آری تو عاشق من بودی .

و هر شب مرا بیدار می کردی و به انتظار یک صدا از جانب معشوق می نشستی.

اما من بدبخت ناز می کردم و شب خلوت را از دست می دادم و می خوابیدم !

اما تو دست بر نداشتی و انقدر به این کار ادامه دادی تا بالا خره منِ گریز پای را به چنگ آوردی و من فکر می کردم که با پای خود آمده ام

وه چه خیال باطنی !!

این #کمند_عشق تو بود که به گردن من افتاده بود .

مرا که به چنگ آوردی به صحنه ی جهادم آوردی ، تا به دور از هر گونه هیاهو با من نبرد #عشق ببازی من در کار تو حیران بودم و از کرم تو تعجب می کردم .

آخرتو بزرگ بودی و من کوچک !! تو #کریم بودی

و من ل‍ئیم !

تو #جمیل بودی و من قبیح ،

تو #مولا بودی

و من شرمنده از این همه احسان تو بودم .

کمند عشقت را محکمتر کردی و مرا به خط #مقدم_عشق بردی .


بخش هایی از وصیت نامه عاشقانه
#شهید_ناصرالدین_باغبانی

غلامحسین

@shahid_saberi
Forwarded from عکس نگار
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌹

آشنایی من با #شهید_مهدی_صابری 🌸🌸🌸

یک سال هم نمیشه که من با #شهید_مهدی_صابری اشنا شدم واقعا راست میگن که شهیدا زنده اند راستش من اون زمان از بزرگواری و جوانمردی شهیدان چیزی نمی دونستم 😔😔
ولی یک شب خوابی دیدم که زندگیمو دگرگون کرد و فهمیدم که زندگی که رنگ و بوی خدایی داشته باشه یعنی چی 🌷
خواب دیدم که تویه مسجدیم و چادر هم برسرمه (من اون زمان چادری نبودم ) در گوشه ای از مسجد دو تابوت که پارچه سبز رنگ داشت بود وقتی چشمم به تابوت مدافع حرم خورد سریع رفتم به سوی تابوت شهیدان یک از اون تابوت ها رو تو‌بغلم گرفتم زار زار گریه کردم (مثل مادر یا خواهر شهید ) بعد دو نفر اومدن گفتن میخوایم که کفن رو باز کنیم (برای وداع )منم خودمو جمع وجور کردم تا کفن مبارک شهید رو باز کردن چهره زیبایه که مثل #شهید_مهدی_صابری بود رو دیدم که یک دفعه چشمانشون رو باز کردن و گفتن ؛ (من زنده ام من زنده ام ) خیلی شوکه شدم . این شروع اشنایی من با شش‌ شهید بزرگوار شد 🙂🌸🌺🌸🌸🌺
وقتی بیدار شدم رفتم اینترنت عکس شهیدان مدافع حرم رو نگاه کردم وقتی جوانمردی #شهیدان_مدافع_حرم رو دیدم خیلی مشتاق شدم اول با فضایل اخلاقی #سردار_رضا_بخشی اشنا شدم که واقعا فاتح دلهاست
چن روز بعد با برادر دینیم اقا مهدی صابری اشنا شدم و حکمت خوابم رو دریافتم و بعد ها با #فرمانده_ابوحامد و #سید_مصطفی_موسوی و #مولا_قنبری توفیق اشنایی پیدا کردم
اشتیاق زیاد پیدا کردم و توفیق پیدا کردم که نقاشی داداش مهدی و فاتح و مصطفی بکشم .احساس کردم وقتی نقاشی شون رو میکشم خوشحال میشند🌸🌸
شما هم دعا کنید که نقاشی این بزرگوارن در اموزش و پرورش رباط کریم برنده بشه 🌹🌹🌹🌹
خیلی دوست دارم سر مزار برادر مهدی برم وقتی که میبینم توفیق زیاتشون رو ندارم دلم میشکنه 😔😔😔

شما اگه توفیق پیدا کردین سلام منو به داداش مهدی و مصطفی بفرستید 🌷🌹🌷🌹🌷🌹

انشالله شهادت 🌹

#دلنوشته_طراحی_از_اعضا


غلامحسین

@shahid_saberi
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هوا بوے آمدنتان
را می دهد،
واقعا مے ‌آیـید؟

یا بازهمـ پاییز
آمدنتان را
تَوهم زده است؟

#مهربونی کن
#مولا جان برگرد...

@Shahid_saberi
لباس یاس بر تن کرد #زهراس
کنار دست او
بنشست #مولا

#محمد خطبه خواند
#زهرا بلی گفت

غلط گفتم
بلی نه!

#یا_علی گفت .

@shahid_saberi