•|غُلامِحُسَـــــین|•

#قول_میدم_برای_عمه_ام_عباس_باشم.

‌#شب_عملیات،فرمانده بخاطر ڪم سن بودن سید علی اصغر ، دستور میده #پشتیبانی باشہ .

سید علی اصغر به دنبال فرمانده ، اتاق #فرمانده_اصلی میره و بدون هیچ مجالی می گہ ، اسممو خط بزنین من میخوام برگردم ایران .

جواب میدن دلیل #برگشتت رو توضیح بده .‌
سید گفت : اقای فرمانده بہ من گفتن باید تو #خط_پشتیبانی باشم


فرمانده گفت : شما #سنتون_ڪمہ فقط ۱۷سالتونه،جنگ ندیدین،همش چندروزی #اموزش دیدین،لااقل یڪی دوبار تو این پست باشین،تا باجنگ و صدای تیرو تفنگ اشنا بشین .

سید علی اصغر جواب داد : اگه سنم ڪمہ مهم نیست ڪنارم #عمه ام حضرت زینب (س) هستند هوای منو دارن .

دو،اگہ من باصدای تیر رو تفنگ اشنا نیستم بازم همین عمه ام تمام عمرمبارڪشونو بہ این حالت گذراندن، #ڪمڪمون میڪنن .

سوم ، من #ساداتم و از هرڪسی بہ عمه ام محرمم و #غیرتم اجازه نمیده جزء نیروهای پشتیبانی باشم .

چهارم ، پارسال رفتم #ڪربلا در بین الحرمین،با جدم امام حسین علیه السلام #عهد بستم .

گفتم : یا #حسین،ای جد بزرگوارم شما اگه اجازه بدین من برم لیاقت دفاع از حریم ناموس شما رو پیدا ڪنم .

با انگشت #اشاره_ڪردم ب طرف عمویم حضرت #ابوالفضل_العباس ،ع،قول میدم برای عمه ام عباس باشم .

واینڪہ مادرم خیلی ب من افتخار میڪنہ خیلی دوستم داره میخوام پیش #مادرش_حضرت_زهرا_(س) روسفیدش ڪنم .


فرمانده ڪہ شاهد این صحنہ بود بخاطر #شجاعت_و_درڪ و فهم سید علی اصغرنسبت ب سنی ڪہ داشت ، اسمش رو جزء #نیروی_خط_شڪن نوشت .

بہ #نقل_از_دوست_و_همرزم_شـ‌هـید

https://goo.gl/kDYsNY

➖➖➖➖➖➖➖
ڪانال فرمانده شھید«مھدی‌صابری»
telegram.me/joinchat/BsmY8DzPRVKd4da7nNHsGw