کانال رسمی مهندس شهید حسین حریری(تحت نظارت خانواده شهید)
🔰فرازے از وصیتنامه
🥀من حاضرم مثل علے اڪبر امام حسین(ع) #ارباً_اربا بشم...
ولے #حجاب ناموس اسلام
#حفظ بشه ...
#شهیـدمدافعحرمحسیـنحریرے
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀#نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀#نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀#نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀#نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
◾️شهید مهدی عزیزی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیتالله از بین دوستانش، فقط به #مهدی یک دستمال داد و گفتند #اشکهایی که برای #امام_حسین (ع) میریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند!
🌷به دوستانش نیز گفته بود احترام این آقا را خیلی داشته باشید... بار دیگر هم که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض اینکه مهدی را میبیند گریه میکند!
🖤مهدی همیشه به جز روزهای عید لباس مشکی به تن داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت #حضرت_زینب (سلام الله علیها) باید همیشه عزادار بود.
🌹در آخر نیز به توصیه خودش تربت کربلا و دستمال اشکش را در کفنش گذاشتند.
◾️شهید مهدی عزیزی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیتالله از بین دوستانش، فقط به #مهدی یک دستمال داد و گفتند #اشکهایی که برای #امام_حسین (ع) میریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند!
🌷به دوستانش نیز گفته بود احترام این آقا را خیلی داشته باشید... بار دیگر هم که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض اینکه مهدی را میبیند گریه میکند!
🖤مهدی همیشه به جز روزهای عید لباس مشکی به تن داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت #حضرت_زینب (سلام الله علیها) باید همیشه عزادار بود.
🌹در آخر نیز به توصیه خودش تربت کربلا و دستمال اشکش را در کفنش گذاشتند.
💐یه #جوان تو دل برویی بود،آدم لذت میبرد نگاهش کنه من واقعا عاشقش بودم، اونوقت این جوان رو چون ما راه نمی دادیم بیاد رفت #مشهد در قالب فاطمیون به اسم #افغانی ثبت نام کرد خودشو رسوند اینجا...
◾️هیئتی راه انداخته بود بنام #حضرت_ابوالفضل وقتی مادرش علت این نامگذاری را جویا می شود میگوید بخاطر #ادب حضرت،آخه ارباب خیلی با ادب بودند به امام حسین(علیه السلام ) خیلی ارادت داشتند من #شیفته ادب حضرت عباسم
🌷دوستانش گفتند وقتی #شهید شد قمقمه اش پر از آب بود و لب های خشکش ما را به یاد تشنه لبان #کربلا می انداخت او لب به آب نزده بود تا بعد #شهادت از جام ساقی کربلا آب بنوشد
🥀#نذر حضرت ابوالفضل علیه السلام بود، ده دقیقه الی یک ربع قبل از آذان ظهر تاسوعا یعنی دقیقا همان لحظه ای که ۲۴ سال پیش نذرحضرت عباس(علیه السلام ) شده به درجه ی رفیع #شهادت نایل می شود🕊
◾️در سفری که اخیراً به کربلا داشتیم شهید حسین حریری در حال قدم زدن در اطراف بین الحرمین بود که یکی از خدام حرم حضرت عباس علیه السلام اشاره ای کرد به ایشان و چند نفری که با هم بودیم برای کمک به ساخت برخی کفشداری های اطراف حرم که در حال ساخت بود که در حال حاضر ساخته و آماده شده است. با شهید بزرگوار تا پاسی از شب در حال کمک رسانی و ساخت بخشی از کفشداری حرم حضرت عباس علیه السلام بودیم لیکن در حال روزی گرفتن از حضرت علمدار کربلا و ارباب بی کفن بودیم که ایشان عنوان داشت " خدا همین کار مار را ان شاءالله ذخیره آخرت و موجب شفاعت قرار بگیریم " و خاطره ای شد از علاقه شدید شهید والا مقام به حضرت سیدالشهدا(ع) و ساقی العطاشا حضرت عباس علیه السلام تا زمانی که ایشان در محضر حضرات معصومین علیهم السلام متنعم شده است و ان شاءالله مورد شفاعت شهدا قرار بگیریم.
◾️در سفری که اخیراً به کربلا داشتیم شهید حسین حریری در حال قدم زدن در اطراف بین الحرمین بود که یکی از خدام حرم حضرت عباس علیه السلام اشاره ای کرد به ایشان و چند نفری که با هم بودیم برای کمک به ساخت برخی کفشداری های اطراف حرم که در حال ساخت بود که در حال حاضر ساخته و آماده شده است. با شهید بزرگوار تا پاسی از شب در حال کمک رسانی و ساخت بخشی از کفشداری حرم حضرت عباس علیه السلام بودیم لیکن در حال روزی گرفتن از حضرت علمدار کربلا و ارباب بی کفن بودیم که ایشان عنوان داشت " خدا همین کار مار را ان شاءالله ذخیره آخرت و موجب شفاعت قرار بگیریم " و خاطره ای شد از علاقه شدید شهید والا مقام به حضرت سیدالشهدا(ع) و ساقی العطاشا حضرت عباس علیه السلام تا زمانی که ایشان در محضر حضرات معصومین علیهم السلام متنعم شده است و ان شاءالله مورد شفاعت شهدا قرار بگیریم.
فرازی از وصیـتنامه: «دوست دارم اگر شهید شدم؛ پیکری نداشته باشم از ادب دور است که در پیشگاه سیدالشهدا با تنی سالم و کفن پوش محشور شوم... اما اگر پیکرم برگشت برایم سخت است که من سنگ مزار داشته باشم و بی بی(ص) بی نشان باشد...» . . شهید که شد خانواده به وصیتش عمل کردند و حالا مزار خاکی اش در بهشت حضرت زهرا سلا الله علیها، هر روز و هر شب برای زائرین شهدا روضۀ مادر می خواند....
◾️شهید مهدی عزیزی به همراه تعدادی از دوستانش به دیدن آیت الله حق شناس رفته بودند که آیتالله از بین دوستانش، فقط به #مهدی یک دستمال داد و گفتند #اشکهایی که برای #امام_حسین (ع) میریزی را با این دستمال پاک کن و آن را نگه دار تا در کفنت بگذارند!
🌷به دوستانش نیز گفته بود احترام این آقا را خیلی داشته باشید... بار دیگر هم که به دیدن ایشان رفته بودند، آیت الله به محض اینکه مهدی را میبیند گریه میکند!
🖤مهدی همیشه به جز روزهای عید لباس مشکی به تن داشت و معتقد بود که بعد از مصیبت #حضرت_زینب (سلام الله علیها) باید همیشه عزادار بود.
🌹در آخر نیز به توصیه خودش تربت کربلا و دستمال اشکش را در کفنش گذاشتند.