‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری

#مجید_سلمانیان
Канал
Логотип телеграм канала ‌شهید‌مهندس‌‌حسین‌حریری
@ShahidEngineerhosseinhaririПродвигать
100
подписчиков
45,5 тыс.
фото
3,52 тыс.
видео
1,05 тыс.
ссылок
کانال رسمی مهندس شهید حسین حریری(تحت نظارت خانواده شهید) 🔰فرازے از وصیتنامه 🥀من حاضرم مثل علے اڪبر امام حسین(ع) #ارباً_اربا بشم... ولے #حجاب ناموس اسلام #حفظ بشه ... #شهیـدمدافع‌حرم‌حسیـن‌حریرے
فرازی از وصیتنامہ
#شهیدجاویدالاثر #مجید_سلمانیان

اگر مےخواهید نذری ڪنید
فقط گناه نڪنید
مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم...
هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم ؛
یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است .

یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید ، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر ڪنید.

در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ساعات مقاومت کرد.
موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد... تیر خورده بود توی ریه اش سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟
گفتم نه
گفت پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد شهادتین گفتن
گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت گفت نمیخواد
و لحظاتی بعد شهید شد
پیکر مطهرش هم همونجا موند...

شهدا شرمنده ایم
😭😭😭☘️☘️

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
❇️#سیره_شهدا

🔵شهید مدافع‌حرم
#مجید_سلمانیان

♻️دردمنـــــد نیازمنــــدان

💙دغدغه محرومان و مستمندان را داشت. گاهی می‌شد پول توی جيبش را می‌بخشيد و جيبش خالی می‌شد يا يک خانواده مستمند را شناسايی می‌کرد و می‌آمد و كابينت‌های خانه را باز می‌كرد و به من می‌گفت: « مادر اینجا چقدر قند داری يا چقدر برنج داری؟! خيلی‌ها هستند كه به نانِ شب‌شان محتاجند.»

💚من می‌فهميدم كه منظورش بخشيدنِ بخشی از اين اقلام به مستمندان است. بعد، من را همراهش می‌برد و دو نفری به دَرب خانه آنهایی كه شناسايی كرده بود، می‌رفتيم و مخفيانه كمك‌شان می‌كرديم.

🎙راوے: مادر شهید
∘ درڪربلاےخان‌طومان‌سوریه
∘ ازآخرین‌نفراتےبودڪه‌ازخط‌خارج‌شد
∘ موقع‌عقب‌نشینے،داشٺ‌ازخاڪریز
∘ ردمےشدکه‌روےخاڪریز
∘ یه‌تیربه‌پُشتش‌خوردوَگفٺ‌یازَهــــرا
∘ و‌َباصورٺ،‌ازبالاےخاڪریزبرزمین‌‌افتاد!
∘ تیرخورده‌بود‌توےشُش‌‌ِمجید
∘ وَسینه‌اش‌‌خِس‌خِس‌مےکرد
∘ ذکریاحسین‌ویازهرامے‌گفٺ
∘ بهم‌گفٺ:آب دارے؟ گفتم‌:نَه
∘ گفٺ‌پس‌جیب‌خشاب‌روبازکن
∘ چون‌داره‌رو‌سینه‌ام‌سنگینےمےکنه
∘ جیب‌خشاب‌روبازڪردم
∘ شروع‌ڪرد‌به‌شهادتین‌گفتن
∘ گفتم‌شیخ‌مجید
∘ من‌میرم‌ڪمڪ‌بیارم‌ببرَمت
∘ گفٺ‌نمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊

🕊به‌یاد روحانیِ شهید
🌹مدافع‌حرم
#مجید_سلمانیان

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
❇️#سیره_شهدا

🔵شهید مدافع‌حرم
#مجید_سلمانیان

♻️دردمنـــــد نیازمنــــدان

💙دغدغه محرومان و مستمندان را داشت. گاهی می‌شد پول توی جيبش را می‌بخشيد و جيبش خالی می‌شد يا يک خانواده مستمند را شناسايی می‌کرد و می‌آمد و كابينت‌های خانه را باز می‌كرد و به من می‌گفت: « مادر اینجا چقدر قند داری يا چقدر برنج داری؟! خيلی‌ها هستند كه به نانِ شب‌شان محتاجند.»

💚من می‌فهميدم كه منظورش بخشيدنِ بخشی از اين اقلام به مستمندان است. بعد، من را همراهش می‌برد و دو نفری به دَرب خانه آنهایی كه شناسايی كرده بود، می‌رفتيم و مخفيانه كمك‌شان می‌كرديم.

🎙راوے: مادر شهید
∘ درڪربلاےخان‌طومان‌سوریه
∘ ازآخرین‌نفراتےبودڪه‌ازخط‌خارج‌شد
∘ موقع‌عقب‌نشینے،داشٺ‌ازخاڪریز
∘ ردمےشدکه‌روےخاڪریز
∘ یه‌تیربه‌پُشتش‌خوردوَگفٺ‌یازَهــــرا
∘ و‌َباصورٺ،‌ازبالاےخاڪریزبرزمین‌‌افتاد!
∘ تیرخورده‌بود‌توےشُش‌‌ِمجید
∘ وَسینه‌اش‌‌خِس‌خِس‌مےکرد
∘ ذکریاحسین‌ویازهرامے‌گفٺ
∘ بهم‌گفٺ:آب دارے؟ گفتم‌:نَه
∘ گفٺ‌پس‌جیب‌خشاب‌روبازکن
∘ چون‌داره‌رو‌سینه‌ام‌سنگینےمےکنه
∘ جیب‌خشاب‌روبازڪردم
∘ شروع‌ڪرد‌به‌شهادتین‌گفتن
∘ گفتم‌شیخ‌مجید
∘ من‌میرم‌ڪمڪ‌بیارم‌ببرَمت
∘ گفٺ‌نمےخوادوَلحظاتےبعد،شهیدشد🕊

🕊به‌یاد روحانیِ شهید
🌹مدافع‌حرم
#مجید_سلمانیان

•┈••✾•🌿🌺🌸🌺🌿•✾••┈•
فرازی از وصیتنامہ
#شهیدجاویدالاثر #مجید_سلمانیان

اگر مےخواهید نذری ڪنید
فقط گناه نڪنید
مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم...
هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم ؛
یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است .

یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید ، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر ڪنید.

در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ساعات مقاومت کرد.
موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد... تیر خورده بود توی ریه اش سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟
گفتم نه
گفت پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد شهادتین گفتن
گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت گفت نمیخواد
و لحظاتی بعد شهید شد
پیکر مطهرش هم همونجا موند...

شهدا شرمنده ایم

😭😭😭☘️☘️
⚘﷽⚘

فرازی از وصیتنامہ
#شهیدجاویدالاثر #مجید_سلمانیان

اگر مےخواهید نذری ڪنید
فقط گناه نڪنید
مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم...
هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم ؛
یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است .

یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید ، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر ڪنید.

در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ساعات مقاومت کرد.
موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد... تیر خورده بود توی ریه اش سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟
گفتم نه
گفت پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد شهادتین گفتن
گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت گفت نمیخواد
و لحظاتی بعد شهید شد
پیکر مطهرش هم همونجا موند...

شهدا شرمنده ایم

😭😭😭
⚘﷽⚘

فرازی از وصیتنامہ
#شهیدجاویدالاثر #مجید_سلمانیان

اگر مےخواهید نذری ڪنید
فقط گناه نڪنید
مثلا نذر ڪنید یڪ روز گناه نمےڪنم...
هدیہ بہ آقا صاحب الزمان (عج) از طرف خودم ؛
یعنے از طرف خودتان عملے را برای سلامتے و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام مےدهید ڪہ یڪے از مجربترین ڪارها برای آقا است .

یا اگر مےخواهید برای اموات ڪاری انجام دهید ، بہ نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر ڪنید.

در کربلای خانطومان از آخرین نفراتی بود که از خط خارج شد و تا آخرین ساعات مقاومت کرد.
موقع عقب نشینی داشت از خاکریز رد میشد که روی خاکریز یه تیر از پشت خورد و گفت یا زهرا و با صورت از بالای خاکریز زمین افتاد... تیر خورده بود توی ریه اش سینه اش خیلی خس خس میکرد و یا حسین و یا زهرا میگفت...
بهم گفت آب داری؟
گفتم نه
گفت پس جیب خشاب رو باز کن داره رو سینه ام سنگینی میکنه
جیب خشاب رو که باز کردم شروع کرد شهادتین گفتن
گفتم شیخ مجید من میرم کمک بیارم ببرمت گفت نمیخواد
و لحظاتی بعد شهید شد
پیکر مطهرش هم همونجا موند...

شهدا شرمنده ایم

😭😭😭
🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼



🌹 یادی از شهید جاویدالاثر مدافع حرم حجت‌الاسلام و المسلمین مجید سلمانیان (●ولادت: ۱۳۶۷، کرج ☆ ○شهادت: ۱۳۹۵، سوریه)



🌷 گزیده‌ی وصیت‌نامه‌ی شهید جاویدالاثر مدافع حرم حجت‌الاسلام و المسلمین مجید سلمانیان:

《اگر می‌خواهید نذری کنید
فقط گناه نکنید،
مثلاً نذر کنید یک روز گناه نمی‌کنم
هدیه به آقا صاحب الزمان(عج)
از طرف خودم.

یعنی از طرف خودتان
عملی را برای سلامتی و تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) انجام می‌دهید
که یکی از مجربترین کارها برای آقا است.

یا اگر می‌خواهید برای اموات
کاری انجام دهید
به نیابت از آنها برای تعجیل در فرج آقا امام زمان(عج) نذر کنید.》



🌼🌹🍃🌻🌷🌻🍃🌹🌼



#امام_زمان_(عج)

#صلوات
#نذر
#شهید_مدافع_حرم #مجید_سلمانیان
#جاویدالاثر
#فقط_گناه_نکنید

🌷نثار روح مطهر شهید جاویدالاثر مدافع حرم حجت‌الاسلام و المسلمین "مجید سلمانیان" صلوات🌷