چشمانم را بسته و دستم را به میلهای بستند. لباس مرا درآورد. هر چه التماس کردم، گریه کردم، ضجه زدم، توجه نکرد. میگفت دارم رایت را پس میدهم. چندین بار به من تجاوز شد که هربار شخص متفاوتی این کار را میکرد.
روایت مریم صبری از تجاوز به او در بازداشتگاه جمهوری اسلامی.
#حقیقت_زندان#حقیقت_اسلام@SepehrAzadi