Semnan_joii🎓

#خاطرات_دانشجویی
Канал
Образование
Новости и СМИ
Социальные сети
Юмор и развлечения
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала Semnan_joii🎓
@Semnan_joiiПродвигать
8,3 тыс.
подписчиков
10,8 тыс.
фото
910
видео
2,87 тыс.
ссылок
• سمنان جویی | رسانه‌ای برای دانشجویان سمنان • ارتباط با ما: @semnan_unii • نیازمندی های دانشجویی: @niazmandi_daneshjoii_sem • اینستاگرام: Instagram.com/semnan__joii • ارزشیابی اساتید @arzeshyabi_asatid
من ورودی ۹۷ هنرم
یچیزی ک خیلی رو مخم بود قبل از دانشگاه اومدن پیدا کردن ادمای خوب بود چون فک میکردم ادمی نیستم تو خابگاه بتونم زندگی کنم .
ولی برعکس یجوری شد ک جزئی از بهترین خاطراتمو تو خابگاه کنار ادمای خوب داشتم ، لحظه هایی ک هیچوقت فراموش نمیکنم ، کاش زودتر این شرایط تموم شه برگردیم دانشگاه
#خاطرات_دانشجویی
#خاطرات_خوابگاهی
سمنان+دانشجویی
ترم سه بودم و قرار بود تو یکی از تشکل های دانشجویی دبیر بشم دم انتخابات که شد مسوول قبلی گفت شما نمیتونی کاندید بشی گفتم چرا؟چی شده؟ گفت رییس دانشگاه نذاشته! گفتم چرا اخه چی شده مگه! گفت گزارش دادن تو خوابگاه شلوارک میپوشی! هر جا اینو تعریف میکنم ازم تست الکل میگیرن ...
یه حقوقی بی اعصابو داغون
#خاطرات دانشجویی
از خاطرات دوره ارشد مربوط به ارائه یکی از دوستان است که موضوع ارائه مرتبط با بهداشت روانی و خدمات مشاوره بود
در اسلایدهای ارائه،آخر اسلاید نوشته شده بود سرویس مشاوره و بهداشت روانی و این دوکلمه باعث ایجاد ترکیب(سرویس بهداشتی)شد. جالب اینجابود که حتی استاد هم متوجه اشتباه نشد چون کلاس ساعت2تا4ظهر بود.اینجانب با جدیت تمام گفتم سرویس مشاوره و بهداشت روانی نه سرویس بهداشتی.
بعد از مکثی کلاس از خنده ترکید.دوستمون که داشت ارائه میداد که از خنده نمیتونست حرف بزنه و اشکاش دراومده بود.دراینجااستاد گفتن که یکی از معضلات اساتیدآقا در واحد خواهران سرویس بهداشتیه. دوباره کلاس منفجرشد

خاطره دوم
ریختن کیف یکی از دوستان سرکلاس (همون استاد بالا) بود. ایشون تازه ازدواج کرده بودند و طبق سنت تازه عروسا کیف پر از لوازم آرایش بوده. و دوست عزیز ما بجای خجالت خیلی طبیعی گفت خودتونم ازدواج کردین میدنین اینا چیه.بعد یکی ازدوستان که نفهمیده بود قضیه چیه گفت چی شده. و دوستمون باطمانینه فرمودن رژگونه ام افتادش. فقط دیوارای کلاس از خنده گاز نزدیم.
#خاطرات_دانشجویی
خاطره دانشجویی,
این بخش هم به کانال اضافه میکنیم,
میتونید خاطرات قشنگ دانشجوییتون رو برای ما ارسال کنید:اگه ب صورت وویس باشه ک عالیه جذابیت بیشتری داره

آنچه در حضور استاد گذشت!

یه بار یکی از بچه ها به خاطر شیطنتی که کرده بودم با کلی گچ و تخته پاک کن داشت دنبالم می دوید. منم توی راهرویی بودم که تهش بن بست بود. سریع در آخرین کلاس رو باز کردم رفتم تو و محکم دستگیره در روگرفتم که دوستم نتونه در رو باز کنه و هر دو بلند بلند می خندیدیم و به هم فحش می دادیم که یهو متوجه شدم کلاس پر و استاد هم در حال تدریس بوده!😒😣
#خاطرات_دانشجویی