کُرد
پیوستگی نژادی و تاریخی او
نوشتهای از
✍استاد رشید یاسمیکُرد یکی از شاخههای درخت کهنسال برومند نژاد ایرانی است که همواره در نقاط مختلف ایران با عزت و احترام زیسته و پیوندهای محکم، او را به سایر شاخههای این درخت مربوط ساخته است و یک قسم سرگذشت تاریخی آنها را به هم اتصال بخشیده است.
مکرر اتفاق افتاده که ایران، یعنی کانون نژادی کُرد دستخوش تطاول بیگانگان یا ضعف و هرجومرج داخلی شده است. در این فواصل امرای کُرد اطاعت نکردن از آن زمامداران را فریضۀ خود شناخته سر به طغیان برداشتهاند، ولی طغیان آنان محدود به حدود معین و برای مقصود و وقت معین بوده است.
هرگز عصیان آنها نسبت به قوم و نژاد خود نبوده که بتوان آن را دلیل افتراق شمرد. بهعکس اسناد تاریخی ثابت میکند که وفاداری طوایف کُرد، چه آنها که در کوهستان زاگرس و ماورای آن بودهاند، چه آنها که در پارس و سایر بلاد ایران مسکن داشتهاند نسبت به ایران خیلی بیشتر از سایر طوایف ایرانینژاد بوده است.
کُردستان را میتوان میدانی دانست که خون ایرانیان قدیم و جدید در آنجا و برای آنجا ریخته شده است. از روزی که آمادا (ماد قدیم) در برابر تیکلات پیلستر و سارگن و آشوربانیپال ایستادگی
کرد و عاقبت ساکنان غرب ایران بر نینوا دست یافتند و آشور را برانداختند کوشش و مجاهدۀ ساکنان این قطعۀ ایران در تواریخ ثبت است تا برسد به روزگار هخامنشی و عهد اشکانی و ساسانی و دورۀ اسلامی. هر ورقی را که از تاریخ برمیگردانیم میبینیم صفوف نیروی ایران دوشبهدوش ساکنان کُردستان کنونی در برابر خصم صفآرایی کردهاند و این اعدا که گاهی به نام آشوری و گاهی به اسم یونانی و رومی و مغول و غیره پیش میآمدهاند اکثر متوجه این قطعه از ایران بودهاند و سلاطین آشوری و رومی و غیره هر وقت خواستهاند به قلب ایران ضربتی جانگزای وارد آورند کُردستان را مَطمح نظر خود قرار دادهاند. چنانکه حملۀ آنتوان سردار روم به تخت سلیمان و هراکلیوس (هرقل) به شیز که همان تخت سلیمان است نشانۀ اهمیت و اعتبار این قطعۀ ایران در اقطار داخلی و خارجی تواند بود. درواقع جنگهای ایران و روم غالباً میدانش حدود کُردستان است.
کُرد و پیوستگی نژادی و تاریخی او
استاد غلامرضا رشید یاسمی، صص ۸–۷
#ایران#کردستان#کرد