@Selseleyeایزد اندر عالمت ای عشق تا بنیاد داد،
عالمی بر باد شد، بنیادت ای بر باد، باد!
من نه آن بودم که آسان اُفتم اندر دام عشق
آفرین بر فرطِ استادیِ آن صیّاد باد!
سنگدلْ صیّاد! آخر رحم کن، این صید تو
تا به کی در بند باشد؟ لحظهای آباد باد!
نالهٔ من چون رسد هرشب به گوش بیستون
بانگ بَر آرَد که فرهاد و فغانش یاد باد
بیستون! فرهاد را هرگز به من نسبت مده،
از زمین تا آسمان فرقِ من و فرهاد باد
من به مژگان میکُنم، آن کار، کاو با تیشه کرد
صد هزاران فرقِ ریزه موی، با پولاد باد
سوختی، بر باد دادی، جان وعقل و دین و دل،
خانهام کردی خراب ای خانهات آباد باد!
من که میدانم ز عشق تو نخواهم بُرد جان
پس سخن آزاد گویم هر چه باداباد، باد!
گوهری در خانهٔ شهزادهٔ آزادهایست،
هر که دست آورْد آن یکدانهگوهر، شاد باد!
دائماً رسوای عام و مبتلای طعن خلق
همچو "عشقی" هر که اندر دامِ عشق افتاد باد.
#میرزاده_عشقی⭕️⭕️