مجله تلگرامی صدای پای آب

#حواسش
Канал
Новости и СМИ
Политика
Природа и животные
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала مجله تلگرامی صدای پای آب
@Sedayepayeab1Продвигать
2,36 тыс.
подписчиков
6,93 тыс.
фото
1 тыс.
видео
3,38 тыс.
ссылок
کمپین مردمی حمایت از زاگرس مهربان لینک کانال مجله تلگرامی صدای پای آب. @sedayepayeab1 برای گفتگو درباره مظالم انتقال آب با ما باشید
🔵🔵🔵 خاطرات یک انقلابی نسل دومی


🌹 " بچه ها ! شاه نیست، فرار نکنید. الان دیگر کسی را نمیگیرند ، کسی را نمیبرند. راحت باشید. بگو: #مرگ_بر_شاه " 🌹

🔹 در فضای اماده شدن برای برگزاری سالگرد جشن های پیروزی انقلاب ، شبنامه مینوشتیم و می انداختیم توی خانه ها و فرار میکردیم. محتوایش صحبتهای امام بود. روی پاکتها با خودکار قرمز مینوشتیم " مرگ بر شاه " .
انگار یکی خطاب به ما میگفت "ایست!" آنقدر فرار میکردیم که دست او به ما نرسد ؛ تصورمان این بود که شاید از عوامل ساواک باشد. از هر کسی که توی مسیرمان بود فاصله میگرفتیم. طوری توی کوچه ها و خیابانها میدویدیم که هیچ تفاوتی با فیلمها نداشت؛ چهار قدم میرفتیم، مکث میکردیم و نفس نفس-زنان به عقب نگاه می انداختیم و دوباره فرار میکردیم.
روز بعد توی مدرسه برای آقای ناظم از حال و هوای شب قبل تعریف میکردیم و او میگفت: "بچه ها لازم نیست بعد از انداختن نامه توی خانه ها فرار کنید ، چون شاه خیلی وقت است که رفته ؛ قبل از به دنیا آمدن شما"
ولی ما حاضر نبودیم قبول کنیم که شاه نیست. در تصورمان دوست داشتیم یک شاه باشد و ما از دستش فرار کنیم. دوست داشتیم یکی باشد که ما را بگیرد. یکی که وقتی در حال فرار، به عقب نگاه میکنیم او را ببینیم. دوست داشتیم شاهی باشد که روی دیوار، مرگش را با اسپری سیاه، آرزو کنیم. دوست داشتیم بتوانیم شاه را سر-و-ته بنویسیم و از نقطه های "شین"اش خون بچکد. آرزو میکردیم یک شاه باشد که هر بلایی میتوانیم سرش بیاوریم.
همیشه به بزرگترها حسادت میکردیم که زمان شاه بودند و میتوانستند اذیتش کنند، یا اینکه میتوانستند شبنامه بنویسند و توی خانه ها بیندازند.
سال بعد دوباره وقتی دهه فجر میرسید و سرودهای حماسی پخش میشد، ما شبنامه مینوشتیم و باز هم آقای ناظم سعی میکرد ما را از توهم خارج کند : " بچه ها ! شاه نیست، فرار نکنید. الان دیگر کسی را نمیگیرند ، کسی را نمیبرند. راحت باشید."
بیست و پنج سال گذشته است اما تلقین ها و توهمات دوران کودکی هنوز با ماست.

✳️ احساس میکنیم باید #چیزی_بنویسیم و #دست_مردم بدهیم ، و یک نفر #حواسش به ما باشد و دنبالمان بیاید و فریاد بزند " #ایست " ✳️

آقای ناظم هنوز هم گاهی به خواب من می آید و میگوید " شاه دیگر نیست."

🔹مهدی جابری - روزنامه نگار / مدیر مسول شهر نامه

برای دفاع از کارون و زاینده رود تا آخر ایستاده ایم.

🔹همه با هم به کانال تلگرامی صدای پای آب بپیوندیم 👇👇👇👇

https://telegram.me/joinchat/BQy_Pjurd7hdS5mb_rpqZg