در پی انتشار سخنی از ابراهیم رئیسی که گفته بود «حکم
قطع دست از افتخارات ماست»، حسین شنبهزاده، زندانی سیاسی سابق، تجربهاش از مشاهده
قطع انگشتان زندانیان را به شرح زیر نوشت:
«سه چهار تا
دست رو تو حدود یک سالي که من اوین بودم تو «بهداری»
قطع کردن.
بهداری رو از زندانیای بیمار خالی میکردن، گیوتین میآوردن، فقط «رابط بهداری» (که خودش زندانی بود، و همسلول خود من) میموند با کادر درمان. جلاد انگشتای مرد فلکزده رو
قطع میکرد، و بلافاصله پانسمان شروع میشد.
یعنی یکي از مخوفترین احکامي که تو دنیا وجود داره، تبدیل به یه جور روال اداری میشد، مثل صحنۀ فشردنِ کلید اعدام تو فیلم «شیطان وجود نداردِ» رسولاف.
ولی برای قربانی، این جنایت «روال اداری» نبود. مثل اعدامشدههای اون فیلم که لرزشِ مرگحالانۀ پاهاشون مو به تن آدم سیخ میکرد.
اون رابط بهداری که شغلش پزشکی بود و سالها همهکارۀ بهداری بود و به عدد موهای پرپشت سرش خودکشی و خودزنی و زخم قمه و غیره دیده بود، از عربدههای دردناک قربانی، انگار هر بار یه جور PTSD توش تقویت میشد.
به خونسردی شهره بود. و به نیکنفسی و جنتلمن بودن. هیچ فرقي براش نمیکرد بیمارش سارقِ در حال خماری پس دادن باشه یا حاجاقاسلامنَلیکُمِ ۲۰ هزار میلیاردیِ مؤسسۀ مالی اعتباری. خونسردِ خونسرد، به طبابتش میپرداخت. چه
دست سبُکي هم تو بخیه زدن و آمپول زدن داشت. خودم دو بار بخیه خوردم ازش.
ولی وقتایي که مراسم
قطع دست تو بهداری برگزار میشد، شب که میاومد بالا پرپر میزد. دیوونه میشد.
طبیعی بود که از افتخارات بزرگ شهید جمهورشون باشه.»
او همچنین نوشت:
«هر جا میتونم داد میزنم آهای مردم، تو زندان اوین
دست قطع میکنن! گیوتین میارن، چشای طرف رو میبندن، صدای ترقِ خرد شدن و
قطع شدنِ انگشتاش و تق تقِ افتادنشون رو زمین با صدای عربدهش در هم میپیچه.
تو تکتک بازداشتگاهها شلاق میزنن! با نوار سرب پرده!»
- حکم وحشیانه و قرون وسطایی
قطع انگشتان
دست در حالی برای سارقان اجرا میشود که غارتگران مملکت که هزاران میلیاردی بردهاند، آزادند، یا از ایران خارج شدهاند یا مثلاً زندانی و اغلب در مرخصی هستند.
#نه_به_جمهوری_اسلامی #شکنجه #قطع_دست