#تلنگرتيغِ تيز در دستِ زنگى مست..!!!
حتما تا بحال شنيده ايد. ديوانه اى كه مست هم باشد و دستش تيغى دهيد، نه خودى
را امان ميدهد و نه بيگانه
را...!!
تسلى و تسليت براى داغِ دلهاى مادران و داغدارانِ مست بازى اين ديوانه انگار كار و عادت هميشگى ما شده. هر از گاهى جنونش، دامانِ جوانان و خانواده و مردم بيگناه
را چنان خون آلود ميكند كه انگار سيرى ناپذير است از كشتار و قتل و نابودى.
در خيابان مردمش
را به گلوله ميبندد.
مسافران بيگناهش
را به اشتباه در آسمان ميسوزاند.
سربازانش
را به اشتباه ميكشد و اين اشتباه پشت اشتباه ديگر حتى ككى از ما نميگزد.
مثل هميشه و بلافاصله بعد از اشتباه، پروسه مطهر سازى آغاز ميشود. شهيدسازى از جان هايى كه پشت اين القاب تطهير ميشوند. ماست مالى پلشتى كه دهان عوام
را خواهد بست و تمام.
آنها شهيد راهِ ديوانه بازى هاى اين ديوانه اند. ديگر هيچ كس جسارت كنكاش و پرسيدن
را نخواهد داشت. سربازانى بودند كه درراه وطن "شهيد" شدند و مگر ضيافتى ازين باشكوه تر برايمان وجود دارد..؟!
به نقل از هدايت، "عجيب نيست كه ايران فرزاندان برومندش
را به قتل برساند تا بعدها بتواند به عزايشان بنشيند".
بخش مهمى از فرهنگِ حكومتى طبيعتا اين است كه با جنون و ديوانگى اش، همواره دست مايه هايى براى گرياندن قبايل داشته باشد. كشتار، قتل و خون؛ همان دست مايه ايست كه وقيحانه و ناجوانمردانه؛ اين روزها داغ بر داغِ كهنه تر مان مينشاند.
و ما چقدر وقيحانه و كرخت، به اين اتفاق خو گرفته ايم و با حوصله يك يك آن ها
را به باورهايمان ميدوزيم و سربلنديم از اينهمه مصيبت...!!
و اين حقيقت دردناكى ست كه يك "اتفاق"، در مواجهه با تكرار؛ ماهيتِ توجه اش
را كم كم از دست خواهد داد و براى جا خوش كردن در باور عمومى راه سختى نخواهد داشت.
آنچه به روزمان آورده اند، "عادت" كردن به تماشاى مردن هاست. عادت كردن به اسامى، القاب، توجيهات، ياوه سرايى، اختگى، ترس و خفه شدن...!!
و در كنار اينها آرام و با حوصله، داغى سرب
را بر سينه ى دادخواه يادآور ميشوند و با كثيف ترين آرامشِ ممكن، دم به دم اخته ترمان ميكنند. اين روايت تلخى ست كه جهل بر سر اين سرزمين آورده است.
حتى آرزوى نور و خرد هم، با تيغِ اين زنگى مست؛ در پستوى انديشه هاى جوان و پير، از ساقه شكسته ست. شبيه چيزى كه شوپنهاور هشدارش
را ميدهد:
"چشم
پس از این که مدتی به یک شیء خیره ماند ضعیف می شود و دیگر قادر نیست چیزی ببیند. به همین نحو، عقل با تفکر مداوم درباره ی یک چیز از تفکر و دریافت بیشتر عاجز می شود؛ یعنی کُند و آشفته می شود."
#ایران_را_پس_بگیریم#سال_نه_به_جمهوری_اسلامی#رای_بی_رای