بحران اقتصادی
جمهوری اسلامی امری ساختاری است و برمیگردد به کل موجودیت این حکومت
یکی از ویژگیهای اقتصادی حکومت
اسلامی این است که نمیتواند از بحران اقتصادی خارج شود. علت این بحران چیست؟ سیاستهای اقتصادی این حکومت چیست؟ چه اهدافی را دنبال میکند؟ شما این ویژگیها را چگونه توضیح میدهید؟
حمید تقوایی: به نظر من بحران اقتصادی
جمهوری اسلامی امری ساختاری است و برمیگردد به کل موجودیت این حکومت. علتش هم این است که
جمهوری اسلامی بعد از روی کار آمدن، رسالت اش و تنها راهی که میتوانست خود را در قدرت نگهدارد این بود که انقلاب مردم را، که علیه رژیم سلطنتی بر پا شده بود، در هم بکوبد و برای این امر به «مرگ بر آمریکا» متوسل شد. ابتدا سفارت گیری و و بعد جنگ با عراق و کلا کوبیدن روی شعار «مرگ بر شیطان بزرگ». این از نظر سیاسی بالاخره تبدیل شد به نقشی که
جمهوری اسلامی در جنبش اسلام سیاسی داشت. جنبشی بر پا شد که یک محورش طالبان بود و یک محور دیگرش
جمهوری اسلامی و تاریخچه اش را همه میدانیم. ستون فقرات این جنبش اسلام سیاسی هنوز هم
جمهوری اسلامی است. یک خصوصیت این جنبش «مرگ بر شیطان بزرگ» است، یعنی غرب ستیزی و مقابله با همه دستاوردها و پیشرفتهای غرب تحت نام "شیطان بزرگ".
خوب، این از نظر اقتصادی ترجمه میشود به اینکه،
جمهوری اسلامی در بازار جهانی نمیتواند جائی پیدا کند، نمیتواند اقتصاد متعارفی را سازمان بدهد، اقتصادی که امروزه دیگر در چهارچوب یک کشور غیرممکن است و باید با تعامل و روابط بین المللی همراه باشد.
رژیم ناگزیر است مدام بر «مرگ بر آمریکا» بکوبد چون اگر از این شعارش دست بکشد یک پایه، یک خصلت، یک رکن ایدئولوژیک و فلسفه وجودی خودش را از دست داده و قبل از هر چیز مردم ایران بر سرش میریزند و پایین اش میکشند. مثل این است که هیتلر روزی اعلام کند به نظر من یهودیها و ژرمنها برابر اند، دیگر تبعیضی نیست! خوب، اگر این را بگوید دو روز هم نمیتواند در قدرت بماند.
جمهوری اسلامی هم دقیقاً همینطور است. با یک ایدئولوژی ضد غربی، غرب ستیزی، مرگ بر شیطان بزرگ، مقابله با دستاوردها و پیشرفتها و فرهنگ متمدنانه در جهان خودش را سر پا نگهداشته است.
خوب، این از نظر اقتصادی ترجمه میشود به اینکه،
جمهوری اسلامی در بازار جهانی نمیتواند جائی پیدا کند، نمیتواند اقتصاد متعارفی را سازمان بدهد، اقتصادی که امروزه دیگر در چهارچوب یک کشور غیرممکن است و باید با تعامل و روابط بین المللی همراه باشد. این یعنی منزوی ماندن، غیرمتعارف بودن، امر خود را با "از این ستون به آن ستون" پیش بردن و یک بحران ساختاری.
میپرسید سیاستهای شان از جنبه اقتصادی چیست؟ به نظر من مهمترین خصلت اقتصادی این حکومت غارت و چپاول و دزدسالاری است. یعنی هیچ برنامه استراتژیکی نمیتواند داشته باشد. حتی یک برنامه دو ساله، سه ساله نمیتواند داشته باشد چون بی ثبات است و معلوم نیست آینده اش چه میشود، معلوم نیست پس فردا حتی همین درجه رابطه ای را که با بازار جهانی برقرار کرده قطع نشود. چون از نظر سیاسی هنوز تکلیف اش روشن نشده است. ما همیشه گفته ایم که پایه بحران اقتصادی حکومت به یک معنی بحران سیاسی است و این را هر روزه داریم میبینیم. در نتیجه اقتصادی که شکل گرفته این است که باندی از آیت الله ها و مافیای میلیاردر و دار و دسته های حکومتی به جان منابع، کارخانجات، تولید، استثمار از کارگران بیفتند با این هدف که هر چه زودتر جیب خودشان را پر کنند، حسابهای بانکی شان را پر کنند.
هیچ کس به فکر این نیست که سه سال دیگر چه خواهد شد یا پنج سال دیگر چه خواهد شد. اصلاً برنامه ریزی اقتصادی در این حکومت معنی ندارد. یک اقتصاد دزدسالار بخور و بچاپ و اینکه فقط شش ماهه یا حتی چند ماهه از اینجا به آنجا برویم و بعد با یک مانوور دیگر کار دیگری بکنیم. قضیه پولشویی، بازار قاچاق، برادران قاچاقچی، کنترل بندرها و فرودگاهها و غیره… اینطور دارند امر خودشان را پیش میبرند و رقابت زیادی هم بین دار و دسته های حکومتی بر سر چپاول جامعه داریم میبینیم.
بطور فشرده اینها خصوصیات اقتصادی
جمهوری اسلامی است.
بخشی از مطلب مندرج در نشریه کارگر کمونیست شماره ۶۶۵ تحت عنوان " سیاستهای اقتصادی رژیم و پاسخ کارگران"
https://bit.ly/3l0zkhC#BoycottIranRegime#بایکوت_جمهوری_اسلامی #جمهوری_اسلامی_نابود_باید_گردد #دادخواهىتقاضای عضویت و همکاری، ارسال پیام و گزارش از طریق:
پیامگیر تلگرام:
@wpi_tamas و یا با ارسال پیام به شماره 0046700447425 سيگنال ، واتساپ و تلگرام
اینستاگرام
فرم مقدماتی عضویت در حزب:
https://bit.ly/3827mxQ