📝#روایت_فتنه فقط اونجاش که خدابیامرز دخترش رفته بود زیر پل کالج ساندویچ بخوره، یهو از بین جمعیت سر در آورد و بلندگو رو با ساندویچ اشتباه گرفت، اومد بخورتش یهو سر راه کلی بد و بیراه هم به جمهوری اسلامی گفت! خلاصه که خدا بیامرزتش حاجی رو که پاش بدجوری گیره... #روایت_فتنه#روایت۸۸ https://tlgur.com/d/d4xpbMx4
📝 سال ۸۸ مقطع راهنمایی بودم و هنوز حق رأی دادن نداشتم. پدرم به میرحسین موسوی رأی داد و منم که بینش سیاسی خاصی نداشتم، دستبند سبز بسته بودم و بیدلیل عکس میرحسین را روی در اتاقم چسبانده بودم! یادم نمیرود پدرم همیشه میترسید در ناامنیها تاکسیاش را مورد هجوم قرار دهند. #روایت_فتنه