#تکلف_بر_طرفبسیار اتفاق میافتد که در شعر صائب
به اصلاحات و عباراتی برمیخوریم که در شعر پیش از او سابقه نداشته یا بسیار کم
به کار رفته. در مواردی
به نظر میرسد که این اصلاحات و عبارات از زبان روزمره وام گرفته شده است.
یکی از این موارد عبارت
#تکلف_بر_طرف است که
به معنای امروزی می توان ان را معادل
#تعارف_به_کنار دانست.
محتشم کاشانی میگوید:
بعد مرگ من نکرد آن مه تاسف بر طرف
میتوان مرد از برای او
تکلف بر طرفو صائب راست:
اگر سحر این بود صائب که از کلک تو میریزد
تکلف بر طرف، من سحر را باطل نمیدانم!
تکلف بر طرف، ختم است بر آیینه خودداری
که از خوبان سیمین بر
به یک نظاره می سازد
تکلف بر طرف، این قسم ملکی را
به این زینت
سپهداری چو نواب ظفرخان بود در کارش
بعد از صائب در اشعار شاگردش جویای تبریزی و نیز بیدل و غالب دهلوی
به کار رفته است. مثلا بیدل می فرمایید:
زهد و تقوا همخوش است اما
تکلف بر طرفدرد دل را بندهام دردسری در کار نیست
و جویای تبریزی راست:
گل داغ سر پرشور سودا عالمی دارد
تکلف بر طرف، دیوانگیها عالمی دارد
#دیوان_صائب#عبارات_خاص#دکتر_محمدعلی_شیوا @saebtabriziresearch