● کتاب :
#جامعه_مصرفی● اثر :
#ژان_بودریار● مترجم :
#پیروز_ایزدی← کتاب "جامعه مصرفی" مهمترین اثر ژان بودریار
#فیلسوف ،
#جامعه_شناس و
#نظر_پرداز #پست_مدرن #فرانسوی است.
ژان بودریار این کتاب را در سال 1970 نوشت و در آن تردید،
#ارزیابی_و نقد_خود را نسبت به
#اقتصاد_مارکسی بیان کرد و به بیان تفاوتهای چهار
منطق #حوزه_مصرف (
#منطق_فایده ،
#منطق_بازار ،
#منطق_هدیه و
#منطق_منزلت ) را پرداخت.
"جامعه مصرفی" نقدی است بر مفهوم
#مصرف_کالاهای_فرهنگی از قبیل
#فیلم_و_سینما و انواع
#تفریحات_فرهنگی و بودریار معتقد است نوع مصرفی که در
#جامعه_مدرن شکل گرفته، زاییده
#سرمایه_داری است که
#طبقه_متوسطی را به وجود آورده و برای اینکه جامعه پاسخگوی نیازهای این طبقه باشد، مدام در حال بازتقاضای
#کالاها و در واقع تعریف نیازهای جدید است.
این کتاب مشتمل بر سه فصل ویک نتیجه گیری است:
○ فصل اول:
#در_ستایش_اشیاء○ فصل دوم :
#نظریه_مصرف○ فصل سوم :
#رسانه_ی_گروهی ،
#سکس و
#اوقات_فراغتـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بودریار به واسطه ایدههایی همچون «
#وانموده » و «
#ابر_واقعیت » شهرت یافت.
بودریار معتقد است انسانها دیگر در زندگی خودشان هم دخالتی نمیکنند. در مقالهای که با عنوان «بعد از خوشگذرانی چه کار میکنی؟» منتشر کرد به این مطلب اشاره میکند که چگونه نیروهای آزادشده
#مدرنیسم - یعنی
#آزادی_جنسی و
#نژادی ،
#آزادی_بیان و الغای امتیازات طبقاتی- به تدریج در پیوند با یکدیگر «
#جامعه_نمایشی » را ساختهاند و در این جامعه به ضد آن چیزی که در اصل انتظار میرفت بدل شدهاند.
بودریار معتقد است
#جهان_پسامدرن #جهان_وانموده است و ما وارد جهان
#فرا_واقعی شدهایم. به عبارت دیگر واقعیت تولید میشود ولی از قدرت ما خارج است. آنچه که ما از واقعیت و جهان واقعی میبینیم در واقع تصویری است که به ما نشان داده میشود.
#رسانه به صورت دریچه نگاه ما به جهان عمل میکند. حتی وقتی که در صدد مخالفت با این
#نظام_سرمایه_داری پیشرفته باشیم بلافاصله به بخشی از آن تبدیل میشویم.
از نظر بودریار، پیروی
#عقل_ابزاری از شیوههای زندگی بشری موجب انحلال
#سوژه_اجتماعی و خصوصی شدن بعد سیاسی شده است. این انحلال که همراه با انحلال کامل
#سوژه_هگلی به دنبال نقد
#نیچهای از
#متافیزیک است، متفکران پسامدرن را به سوی نوعی
#نسبی_گرایی_فرهنگی سوق میدهد که همراه با
#پلورالیسمی افسونزدا، سقوط
#ایدئولوژیها و نگرشهای سهوگرایانه را فراهم میآورد.
از این رو در بخشی از کتاب میخوانیم:
«امروزه در اطراف ما شواهد بسیار زیادی از مصرف و فراوانی به چشم میخورد. از انواع و اقسام اشیا، خدمات و کالاهای مادی که پدیدآورنده نوعی جهش بنیادی در اکولوژی نوع بشر است.
سخن دقیقتر آنکه امروزه افراد مرفه مانند گذشته، پیش از آنکه در محیط اطراف خود با دیگر انسانها سروکار داشته باشند، با اشیا در ارتباطند. مراودههای روزمره آنان دیگر چندان با همنوعانشان صورت نمیگیرد و بر اساس آمارها، با سیر صعودی، صرف دریافت کالاها و پیامها و دستکاری در آنها میشود.
از امور پیچیده منزل همراه با دهها خدمتکار تکنولوژیک آن گرفته تا «اموال منقول شهری» و کلیه وسایل ارتباطی و فعالیتهای حرفهای و نیز از نمایش ستایش دائمی از اشیا در آگهیها و صدها پیامی که به طور روزمره از رسانههای گروهی به ما میرسد و همچنین از فراوانی ابزارآلاتی که به گونهای مبهم وسوسهانگیزندگرفته تا پیکودارمهای نمادین که خوراک سرگرمیهای شبانهای هستند که حتی انسانها را در رویاهایشان نیز راحت نمیگذارند.
اشیا در زمره گیاهان و حیوانات نیستند. با وجود این، آنها در ما احساس نوعی پوشش گیاهی انبوه یا چیزی شبیه به جنگل را به وجود میآورند که در آن انسان وحشی جدید دوران مدرن، به زحمت بازتابهای تمدن را درمییابد».
#فلسفه #پسامدرن #مصرف_گرایی #جامعه_شناسی