✍ #تاریخ_در_یک_نگاه@Social_Scienceدرآغاز انسان اسیر خویشتن خویش بود زیرا طبیعت در دسترس او بود و هنوز از خود
بیگانه نشده بود طبیعت جزو وجود او بود و او بخشی از وجود طبیعت.
چندی بعد:
انسان خود را برتر از طبیعت یافت زیرا توانست انرا دست کاری و تغییر دهد تسلط انسان
بر طبیعت باعث گردید انچه را که در بیرون از وجودش بود طبیعی پندارد از جمله انسان را. این حس خودبینی کشف شده سبب شد که دیگران را برده خویش سازد و خود را مالک و ارباب دیگران. بدینگونه
#نظام_برده_داری ظهور کرد.
چندی بعد:
هزینه نگهداری برده از محصول بدست آمده آن پیشی گرفت برده ارزان شد و نگهداریش گران. زمین محدود بود و برده بیشمار. تعادل هزینه و فایده به ضرر هزینه بهم خورد ارباب برده را آزاد کرد و زمین را تصاحب کرد برده آزادشده برای بقا به خدمت ارباب زمین درامد و تن به بردگی زمین سپرد و اینگونه
#نظام_زمینداری شکل گرفت.
چندی بعد:
تجارت براثر ازدیاد جمعیت و محدودیت تولید برکشاورزی پیشی گرفت و شهرها مرکز تجارت ومبادلات جای روستا را گرفت و پول نقش محوری و سودآوری در تجارت داشت
ارباب زمین را میان رعیت به مقدار قدرت خریدشان قطعه قطعه به صورت نقد و اقساط
فروخت و در شهر سکنا گزید و اینگونه
#سرمایه_داری پدید آمد.
کشاورز مجبور بود حاصل تلاش یکساله خویش را به اربابان تاجر به قیمت ارزان فروخته و روز به روز فقیرتر شود در این میان سودسرشاری نصیب تجار ودلالان نوظهور می شد و سرمایه بسرعت رشد می کرد و کشاورزی رونق اقتصادیش را از دست می داد و رعیت مجبور بود به شکل کارگر فصلی به خدمت ارباب سرمایه درآید، کار فصلی با گسترش صنعت به کار دایمی تبدیل شد و کارخانجات پدید امد وکارگر این بار اجیر سرمایه شد شهر گران شد و روستا مفت و ارزان وخالی ازسکنه.
هجوم روستا به شهر آغاز شد و
#نظام_طبقاتی_شهری شکل گرفت کارگران در بیقوله ها جای گرفتند و اربابان در بالای شهر
نظام شمال و جنوب باعث ظهور دو فرهنگی شد
وادبیات
طبقاتی ظهور کرد سینما به انتقال این ادبیات دو سویه نقش محوری یافت و جنبش اجتماعی را تشدید کرد و اینگونه
#جهانی_در_جلوی_چشممان ظاهر شد.این قصه ادامه دارد...
✍ اندیشه online
👥کانال علوم اجتماعی
👥Telegram.me/Social_Science