#كولبري و
#تجارت_چمداني؛
@Social_Scienceسازوكارهاي انطباق و بقا در مجموعه راهبردي فقرزدايي يا آسيب اجتماعي
✍دکتر
#پرويز_پيران (جامعه شناس)
اجازه دهيد پيش از پرداختن به موضوع
كولبري، دو صحنه از صحنههاي روزمره زندگي ـ مرتبط با موضوع ـ مطرح شود و سپس بحث اصلي ارائه گردد. صحنه اول، فرودگاه تارتياي توكيو و صحنه دوم در فرودگاه منامه بحرين رخ داده است. در صحنه اول صف بسيار طولاني از جوانان ايراني را كه از تهران آن هم از راه پكن، براي كار به ژاپن آوردهاند، ميبينيد؛ جواناني كه با ترس و لرز و بيم و اميد، در انتظار گفتوگو با مأموران پليس در ابتداي ورود هستند، آن هم با اين آرزو كه پذيرفته شوند و براي كارگري، پاي در ژاپن بگذارند. رفتار مأموران پليس كه بيشترشان زبان انگليسي نميدانند، .بسيار تند و بيادبانه است. در همان حال، گروه بزرگي از جوانان ايراني ديده ميشوند كه از كرهجنوبي وارد شده و به علت عدم اجازه ورود به ژاپن، بايد در فرودگاه بمانند تا با اولين پرواز ايران اير در صورت وجود جا براي اين جوانان، به ايران بازگردند. تركيب گروه دوم بسيار عجيب است؛ چند زن و مرد ميانسال يا پير كه برخي از آنان از ظاهرشان برميآمد كه روستايي باشند، پيرامون هر جواني حلقه زده با صداي بلند با جوانان جروبحث ميكنند. اطراف اين گروه نسبتاً بزرگ ايراني، پر از ساك و كيسههاي پلاستيكي است كه گويي هر لحظه از سنگيني آنچه در درون آنهاست، خواهند تركيد. وقتي نگارنده نزديك ايرانيان، بر صندلي نشست، مشخص شد كه هر جوان چند زن و مرد را با خود به كرهجنوبي برده تا چند چمدان و تعدادي ساك پر از لباس و لوازم آرايش و اسباببازي را به ايران بياورند و از حقوق گمركي آنها استفاده كند. بحث آتشين در باب پذيرايي بسيار بدي بود كه همه را ناخرسند كرده بود و هر جوان، براي چند نفر وابسته به خود توضيح ميداد كه «ين» ژاپن چهقدر گران است و حتي ساندويچي ناچيز نزديك به 50 هزار تومان هزينه دارد.
چند سالي كه گذشت، از تب و تاب سفر به ژاپن براي كارگري و سفر به كرهجنوبي براي تجارت چمداني، كاسته شد و تجارت چمداني، بيشتر حرفهاي شد و به اقدام مداوم بوتيكداران در رفتن به دوبي و تركيه خلاصه شد.
★متن کامل در لینک زیر
http://www.meisami.net/Cheshm/Cheshm/Cheshm/ch77/ch77-15.htm👥کانال علوم اجتماعی
👥Telegram.me/Social_Science