#ترمینولوژی #آموزش_وپرورش در
#ژاپن@Social_Science✍رضا بژکول، پژوهشگراجتماعی و سیاسی
"کشور ژاپن باید از مقام سوم به مقام دوم جهان برسد و از آنجا به مقام اول و نهایت هدف ما باید رهبری جهان باشد. لذا بهترین راه برای رسیدن به این هدف والا، صرف انرژی ملی برای ایجاد بنیادی مستحکم درآموزش و پرورش دوره ابتدایی در مدارس ژاپن است"
این سخن شخصیتی است که به عنوان معمار مدرنیزه کردن مدارس ژاپن در سال 1885 لقب گرفته است، دورهای که بزرگ مرد ایران، امیرکبیر نیز همزمان آغاز کرد، اما ژاپنیها با خرد جمعی و فارغ از موضوعات دیگر آن را به بار نشاندند اما ما هنوزاندر خم یک کوچه ایم، چرا؟ چون به پایه کودکان در تعلیم و تربیت اساسا اعتقادی نداریم واگر داریم، نگاه واقعبینانه نداریم، در حالی که نور بالندگی و امید در آموزش و پرورش هر کشوری در پایههای آن نهفته است؛ در مهدهای کودک، پیش دبستانیها و ابتداییها. به قول ژان ژاک روسو "طبیعت میخواهد کودکان پیش از بزرگسالی کودک باشند، اگر بخواهیم این تربیت را به هم بزنیم، میوهای زودرسی را به بار خواهیم آورد که خوش طعم نیستند و زود هم فاسد میشوند. کودک، روشهای دیدن، اندیشیدن و احساس کردنی دارد که خاص اوست، چیزی نا معقولتر از این نیست که بخواهیم شیوههای خودمان را جایگزین آن کنیم".
آموزش و پرورش در ژاپن بر اساس طبیعت روانی کودک، استوار است و تلاش میکند زندگی شوق انگیزی را برای کودکان فراهم سازد. به کودکانشان میآموزند که چگونه بیاموزند و از مدرسه و کلاس چگونه لذت ببرند و میدانند که لذت بردن دانش آموزان از فرایند یادگیری به اندازه خود یادگیری چه نتایجی بهبار میآورد و تلاش دارند که کودکان را تنها در قالبهای کلاس و درس محدود نکنند. آنها آزادند در انتخاب، در رفتار و در گفتار، نه حفظ کردن. آزادند در ترسیم آنچه که در کلاس برای آنها مهیا میشود تا روش زیست جمعی را بیاموزند و در آینده از آن بهره گیرند.
@Social_Scienceژاپنیها در پی پرورش افراد نخبه و منحصر بفرد در مدارس نیستند برخلاف آنچه که درکشور ما از خانه تا مدرسه مرسوم است، چون به زعم آنها، همه کودکان ژاپنی نخبه هستند بلکه این معلمان هستند که باید از هنر کشف و پرورش آنها برخوردار باشند. در مدارس ژاپن زرنگها را از ضعیفها جدا نمیکنند تا انگیزهها تضعیف شود و باعث خودخواهی گروه اول. آنها از ابتدا یاد میدهند و تمرین میکنند در کنار هم بودن، با هم بودن و کار جمعی را، تا وقتی که وارد جامعه و اجتماع شدند بدانند که خرد جمعی میتواند هر مشکلی را از سر راه بردارد.
در ژاپن این یک رویه سالها مرسوم است که برای پرورش حس اعتماد به نفس کودکان، آنها را در ساعت فراغت به فروشگاهها و خیابانها و یا ادارات ببرند تا به صورت عملی یاد بگیرند مسئولیتها، اعتماد به نفسها و خلاقیت ذهنی را که در آینده نزدیک به آن ورود خواهند کرد.
در ژاپن اداره کلاسها به دانش آموزان واگذار میشود تا حس مسئولیت و نحوه تعامل با دیگر همکلاسیها را از ابتدا بیاموزند و درآینده برای ساختن جامعه متکثر، همگرا و همدل و همفکردر کنار هم باشند.
در ژاپن از ابتدا به کودکان میآموزند که در مدرسه باید دانهای در گلدانی به سلیقه خود بکارند و در طول سال از آن مراقبت کنند، آموزش ببینند تا بخشی از نمره کلاسشان محسوب گردد، تا درس هنررا با آموزش عملی برای ساختن آینده بهتر بیاموزند.
این نگاهها در ژاپن است که باعث شده کودکان، ابتدا رشد و توسعه و اعتماد به نفس را به درستی یاد بگیرند و در مرحله بعد رشد و شکوفایی خلاقیت را در خود پرورش دهند.
البته نباید فراموش کنیم که خانوادههای ژاپنی نسبت به آموزش و پرورش کشورشان اهمیت فراوانی قائل هستند و آموزگاران در نزد خانوادهها وجههای تقریباً مقدس دارند. در چنین فضایی است که معلم به شغل خود علاقهمند است و این اشتیاق را به دانش آموزان انتقال میدهد تا بیاموزند که باید تلاش کنند تا جامعه توسعه یابد.
@Social_Scienceدر ژاپن معلم ابتدایی مقامش از یک مسئول درجه اول بالاتر و مورد احترامتر است، حقوق معلمان در پایههای ابتدایی از همه بالاتر است، معلمین ابتدایی هر سال دورههای آموزشی و متدهای جدید را میآموزند و برای مدت طولانی در همان رده تحصیلی با اشتیاق تمام کار میکنند و اگر ارتقایی هم داشته باشند با استفاده از دانشهای جدیدی است که آموختهاند و تجربیاتی است که کسب کردهاند.
معلمان ژاپنی هرگز دغدغه مادی زندگی را ندارند. میآموزند، میخوانند، یاد میگیرند و همه داشتههای خود را به پایه سازنده کشورشان انتقال میدهند. حتی در نظافت مدرسه به کمک دانشآموزان که امروز دیگرنهادینه شده است. بی جهت نیست که بیشتر مدارس ابتدایی ژاپن دارای
استخری برای کودکان آینده دار آن کشوراست تا از همان آغاز بیاموزند که خلاف آب شنا نکنند، اگر ژاپن پیشرفت کرد نه فقط به واسطه مغزهایش
👇👇👇