امروز سیزدهمین روز انفرادی پیش از اعدام خسرو بشارت میباشد.
خدیجه آذر بویا مادر خسرو بشارت، زندانی سنی مذهب محبوس در زندان رجایی شهر کرج طی نامهای به جاوید رحمان، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، پنج سال پیش تقاضای کمک و جلوگیری از اجرای حکم فرزندش را کرده است.
«……ده سال پای تلفن نشستن و تنها نصیبم از پاره تنم، فقط شنیدن صدایش باشد و به مرور زمان دیگر فراموش کنم که چهره فرزندم چه شکلی بود. به سبب دوری راه و تبعید پسرم به زندان رجایی شهر، در این ده سال کمتر توانستهام به ملاقات فرزندم بروم و هر بار هم که رفتهام با ذوق و شوق بسیار و غرق در سرور برای دیدن و استشمام بوی پسرم به ملاقات رفتهام و بعد از پایان ملاقات کوتاه بیست دقیقهای با چشمانی گریان و پر سوز و گداز به خانه برگشتهام! آرزو میکردم ای کاش این لحظات کوتاه ملاقات هرگز به پایان نمی رسید و همیشه در کنار پسرم باشم و برای یک لحظه چشم از او بر ندارم. دیگر حتی نمیدانم شادی چه رنگی دارد و میتوان به یک زندگی بدون درد و رنج و غم و غصه و انتظار امیدی داشت. ده سال آزگار را با امید و انتظار سپری کردم، امیدی که تاکنون محقق نشده و انگار نمیخواهد بشود تا استبداد و ظلم و قانون شکنی هست روی خوش زندگی را نمی توان به خود دید.
آقای جاوید رحمان! فرزند من تنها ۲۳ سال سن داشت که در سال ۱۳۸۸ وی را دستگیر کردند و اکنون ۳۴ سال سن دارد. بهترین دوران جوانی خود را در بازداشتگاه و زندان سپری نموده بدون آنکه جرم و گناهی مرتکب شده باشد. کاملا شکسته و پیر و فرتوت شدهام و واژه خنده و شادی و سرور دیگر برایم معنایی ندارد.
در سال ۹۶ که حکم اعدام پسرم توسط شعبه ۴۱ دیوان نقض خورد با خود گفتم دیگر انتظار به پایان رسید و امید بازگشت پسرم زیاد است اما طولی نکشید که شیرینی نقض حکم اعدام پسرم و حتی تبرئه کامل او توسط شعبه دو دادسرای مهاباد از تمام اتهامات وارده را با صدور مجدد حکم اعدام او توسط ابوالقاسم صلواتی رئیس شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب را به کامم تلخ کردند.»
از صفحه: آرش صادقی
خسرو بشارت و کامران شیخه در خطر اعدام قرار دارند. صدایشان باشیم.
#روزمادر #خسرو_بشارت#کامران_شیخه #نه_به_اعدام@zan_j