رسانه بیداری

#طنز
Канал
Логотип телеграм канала رسانه بیداری
@ResanebidariПродвигать
97
подписчиков
1,51 тыс.
фото
133
видео
176
ссылок
رسانه ی بیداری محل نشر تبلور تفکر نور است... اگر اهل نوشیدن نوری با ما همقدم باش... www.resanebidari.ir اهواز_اتوبان آیت ا... بهبهانی،جنب حوزه علمیه امام،مرکز رسانه بیداری 09169158944-35530798 انتقادات و سفارش آنلاین: @pelake74
🔰دوره آموزشی #طنز_مطبوعاتی

🔹 اهواز-17شهریور

🔸 مرکز رسانه بیداری

🔺ثبت نام: 09353901620

@resanebidari
#کتاب_گردان_قاطرچی_ها
#رمان_نوجوانان
#طنز

#قسمت۱


می‌گن توي جهنم مارغاشیه چنان بلایی سر اهلای نامحترم اون‌جا می‌آره که ملت از دستش به عقرب‌های جرار پناه می‌برند. 🦂

ما هم داريم از دست سیاوش ‌تبریزی به این سرنوشت شوم دچار می‌شیم!

یک ذره بچه‌اس!
اما کل گردان از دستش بیچاره و عاجز شدند. ِ

فوق فوقش 14 سالشه.

گیرم خودش ادعا می‌کنه هفده سالشه، هم من و هم شما و تمام مسؤلین اعزام از دست بردن توي شناسنامه نیرو می‌دونيم که از صدتا٫ِ نودتا این بچه‌رزمنده ها، با دست به هزار جعل سند و رضایت‌نامه تونستن خودشون‌رو به جبهه برسونند.😎



داشتم عرض می‌کردم، این سیاوش چنان بلایی سرمون آورده که صد رحمت به مصیبت‌هایی که امیر ارسلان نامدار دچارش شده بود. 😂😂😂😂

نخند برادر، قصد شوخی و مزاح ندارم.

دارم حقیقت‌رو می‌گم.

نه قصددارم پیاز داغ ماجرارو زیاد کنم، نه خدای ناکرده، قصد تهمت و بهتون دارم.


ً اصلا اگر حرف‌هام‌رو باور نمی‌کنید، برید از حاج‌آقا شریفی، پیش‌نماز گردان بپرسید که از دست این جغله بچه‌، چه ها كه نکشیده.


نمی‌دونم ِمهر و محبت حاج‌آقا شریفی به دل این بمب‌افکن افتاده یا از روی قصد و اراده کمر به روانی کردن این سید اولاد پیغمبر بسته!😭😂😭😂


اوایل خودم شاهد بودم که حاج‌آقا‌شریفی، می‌خواست با ِمهر و محبت و اخلاق اسلامی‌ سیاوش ‌رو رام كنه و از سر خودش باز کنه؛ اما نشد که نشد .😍😍😍


بعدش حاج‌آقا سعی کرد با اخم و قیافه‌ي عصبانی، سیاوش‌رو َدک کنه.😡😡😡



اما به بچه‌ای می‌مونه که هر بی‌اعتنایی و تنبیه ننه باباش‌رو به حساب دوست داشتن‌می‌ذاره.


آخر سر حاج‌آقا کم آورده بود. افتاد به‌خواهش و تمنا🙏🙏🙏 که تو رو به مقدسات قسم بی‌خیال ما بشو و بذار سرمون تو کار خودمون باشه؛

اما سیاوش با پررویی گفت: «حاج‌آقا مگه حضرت امام نگفته پشتیبان روحانیت باشید تا آسیبی نبیند؟

ُخب منم هواتون‌رو دارم که آسیبی نبینید!»


حاج‌آقا ً رسما کم آورده بود و چيزي نمانده بود زار بزند.😫😫😫


با صدای لرزان گفت:
«برادرجان، قربونش برم امام خمینی فرموده پشتیبان ولایت فقیه باشید، نه من مادر مرده!😭

تو رو ّجدت بذار این چند روزه تا شهادت‌رو مثل آدمیزاد سر کنیم.»

اما سیاوش انگار نه انگار، بلایی نمانده بود که سر آن سیدغریب نیاورده باشد. 😈😈😈😈



حالا یادم آمد!
حاج‌آقا شانس آورد و رفت مرخصی والا آن بلا سر او می‌آمد.


یکی دو روز بعداز رفتن حاج‌آقا، برای این‌که نماز جماعت داشته باشیم به کربلایی‌غفور اصرار کردیم پیش‌نماز موقت بشه تا حاج‌آقا شریفی برگرده.



پیرمرد با معرفت نذاشت زیاد اصرار و التماس کنیم و قبول کرد؛ اما نمي‌دونست قراره چه بلای عظمایی سرش بیاد؟😱😱😱😱

نزدیک ظهر کربلایی رفت کنار منبع آب وضو بگیره.

خودش با جفت چشم‌هاش سیاوش‌رو نزدیک منبع آب، گونی در بسته به‌دست دیده.


کربلایی عرق‌چینش رو می‌ذاره روی منبع آب و وضو می‌گیره.
همه توي حسینیه‌ي گردان صلوات پشت صلوات می‌فرستادند و منتظر کربلایی بودند.

کربلایی هم به سرعت وضو گرفت و عرق‌چینش‌رو برداشت و با پا دردي كه داشت، باعجله خودش‌رو به حسینیه رسوند.


عرق‌چینش‌رو سرش گذاشت و نمازو شروع كرد.

خود سیاوش هم مکبر شده بود.

مطمئنم از قصد مکبر شده بود تا تمام اتفاقات رو خوب خوب ببینه.😂😂😂😂

برادرجان چشمت روز بد نبینه، من خودم صف اول نماز جماعت بودم و دیدم چه اتفاقی افتاد....😂😂😂😂


ادامه دارد....

سرباز کوچک
@resanebidari
داشت عباسقلی خان پسری!
#مشخصات

#طنز_امروز _5

شاعر: #نسیم_عرب_امیری
نویسنده مقدمه کتاب:#ابوالفضل_زرویی_نصرآباد
ناشر کتاب : #سپیده_باوران
نوع جلد: شومیز
قطع: رقعی
زبان کتاب: فارسی
سال نشر: 1391
شمارگان: 2200
چاپ جاری: 1
تعداد صفحات: 142
وزن(گرم): 195
قیمت: 44000 ریال
@resanebidari