📚📖 📣 #صائب_خوانی(غزل شماره 794)
📜📗ای حسن پرده سوز تو برق نقاب ها
روی عرق فشان تو سیل حجاب ها
از نقطه های خال تو در هر نظاره ای
بیرون نوشته حرف شناسان کتاب ها
از انفعال روی تو گلهای شوخ چشم
بر پیرهن فشانده مکرر گلابها
در رشته می کشند گهرهای آبدار
در موج خیز حسن تو دام سرابها
افکنده اند در جگر سنگ رخنه ها
از موج تازیانه حکم تو آبها
در مجلس شراب تو از شوق می زنند
پروانه وار سینه بر آتش کبابها
شادم ز پیچ و تاب محبت که می رسد
آخر به زلف، سلسله پیچ و تابها
بیدار شو که در شب
#یلدای نیستی
در پرده است چشم ترا طرفه خوابها
بیداری حیات شود منتهی به مرگ
آرامش است عاقبت اضطراب ها
تسلیم شو، وگرنه برای سبکسران
تابیده اند از رگ گردن طناب ها
#صائب به این خوشم که مرا آزموده اند
شیرین لبان به باده تلخ عتابها
✴️🎙خوانش:
#مهناز_بهروزیان🔴🎼میکس:
#راجی🔵🎼عود :
#پرهام_وحیدی_فرد 🌱 کاری از کارگاه شعر و موسیقی
🌱👇🏻👇🏻▶️ 🆔 @kargahesher1▶️🆔@raha_behrooziyanپیج اینستاگرام:
https://www.instagram.com/saeb_tabrezi