رادیوپل

#فردوسی‌پور
Канал
Логотип телеграм канала رادیوپل
@RadioPollПродвигать
973
подписчика
11,5 тыс.
фото
1,06 тыс.
видео
5,09 тыс.
ссылок
رادیو | پُل| دخـتـر 🎙 کانال تلگرامی رسانه ی تحلیلی خبری رادیوپل 🎙 تحلیل های به روز، اخبار موثق و مطالبات خود را در اینجا دنبال کنید
#نوستالژى

⚽️ 8 آذرماه و حماسه #ملبورن

🌀 8 آذر 76 مدارس ایران دو شیفته بودند، وقتی که احمدرضا #عابدزاده یک انگشتی توپی را کنترل کرد و ایرانیان را در سراسر دنیا به امید و اعتماد به نفس دعوت کرد.

🌀 ظهری‌ها از جلو نظام می‌کردند هنگامی که مهدی #پاشازاده از روی خط دروازه احمدرضا توپی را بیرون کشید و صف‌ها به سمت کلاس‌ها روانه شدند.

🌀 بی‌رحم‌ترین آدم‌های روی زمین معلمانی بودند که کلاس‌های درس را تعطیل نکردند. چه آموزش و پرورشی بالاتر از همدلی و خواست یک ملت برای پیروزی و موفقیت و #صعود و البته مهربان‌ترین معلم‌های دنیا همان اساتیدی بودند که با شنیدن صدای رادیوها در زیر نیمکت‌های مدرسه تسلیم شدند و فرمان #تعطیلی صادر کردند،بدون بخشنامه و مجوز!

🌀 بازارها راکد شدند و هیچ کاسبی از ضرر آن روزش ننالید. هر دکانی که تلویزیون داشت پر از جمعیت بود و مغازه‌داران کسی را غریبه نمی‌دانستند.
دنیای ورزش و کیهان ورزشی شنبه‌ها منتشر می‌شدند و در کنار ابرار ورزشی رسانه‌های مکتوب و مطمئن زمانه خود بودند اما آن روز زردترین هفته‌نامه‌های وقت هم روی دکه‌های مطبوعاتی نایاب شدند.

🌀 شبکه ۳ هنوز در بیشتر جاها قابل رویت نبود و شبکه ۲ وظیفه پخش مستقیم مسابقه #ملبورن را بر عهده داشت. دنیا منتظر بود که آخرین تیم راه‌یافته به #جام_جهانی فرانسه را بشناسد.

🌀 بیست دقیقه که گذشت، #هری_کیول دروازه عابدزاده را گشود. هنگامی که او می‌دوید و شادی می‌کرد، این فقط #خنده‌های احمدرضا بود که بسان باتری‌های پزشکی بعد از ایست قلبی، اندک امیدی را باقی می‌گذاشت. نیمه اول که تمام شد تلفن خانه مادربزرگ‌های شهر اشغال بود و یک ایران التماس دعا داشتند!

🌀 از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری نبود و موبایل برای اکثریت جامعه به مانند اتومبیل‌های 800 میلیونی این روزگار قابل دسترس و مقدور نبود! هیچ جایی برای دلداری و بحث درباره نیمه اول در فاصله ۱۵ دقیقه وجود نداشت و از قضا تلویزیون هم حالی برای تفسیر نداشت.

🌀 دو دقیقه اول نیمه دوم مسابقه به مانند همیشه ارتباط صوتی با جواد #خیابانی در ملبورن برقرار نبود و برای همین یک گزارشگر گمنام با صدایی پر از استرس عذرخواهی کرد و از داخل استودیو در تهران به گزارش بازی پرداخت. صدایش دور از آن هیجان جهنمی بود و هنوز خیلی با #فردوسی‌پور امروز فاصله داشت اما لااقل عادل هم این شانس را داشت که در این مسابقه تاریخی نامش ثبت شود!

🌀 خیابانی هنوز سلام مجدد نگفته بود که دوباره دروازه ایران فرو ریخت. خشم‌ها در حالت انفجار قرار داشت و انگار همگان دنبال بهانه بودند که جیمی جامپ استرالیایی تور دروازه ایران را پایین کشید. مسابقه متوقف شد. دو گل خورده بودیم و تور دروازه عابدزاده پاره، پاره! همه چیز برای یک مرگ ناگهانی کافی بود اما ناگهان احمدرضا...

🌀 نمایشنامه‌نویس انگلیسی چند ماه بعد از این مسابقه درباره #کله‌ملق‌های عابدزاده در وقفه طولانی بعد از گل دوم بهترین توصیف را انجام داد. او نوشت که «این بهترین نمایش قرن بود!»

🌀 احمدرضا می‌دوید و کله معلق می‌زد و عجیب‌تر آن‌که #می‌خندید! رفتاری که زیباترین مقدمه برای خلق یک معجزه بود. اتفاق عجیبی که حتی بعد از گل #کریم_باقری هم قابل پیش‌بینی به نظر نمی‌رسید که اگر بود یک عکاس پشت دروازه بوسنیچ می‌ایستاد!

📻 @RadioPoll

🌀 کینه بزرگ «تاریخ» در صحنه تک به تک #خداداد از عکاسانی است که هرگز پشت دروازه استرالیا حضور نداشتند و هیچ عکس نزدیکی از آن صحنه تاریخی و شادی بعد از گل وجود ندارد! لحظه‌ای که وزن زمین سبک شد. میلیون‌ها ایرانی به آسمان رفتند و هشت دقیقه وقت اضافی آخرین عذاب ممکن برای یک صعود بزرگ بود. صعود نسلی که از نگاه اجتماعی در حال تغییراتی بزرگ بود.

🌀 نقطه اوج، #شادی خیابانی ایرانیان تا نیمه‌شب شنبه بود. روز و شبی که مردم عادی در کنار نظامی و ارتشی و پلیس با هم پایکوبی کردند. اتفاقی که در تاریخ بعد از انقلاب فقط در روز آزادسازی خرمشهر رخ داده بود. برای حضور در آن شادی شورانگیز عمومی نه فراخوانی داده شد و نه برنامه‌ریزی و دعوتی!

🌀 کسی برای حضور در آن جشن ملی به جلوی آئینه نرفت و لباس‌ها هویدای این اتفاق تاریخی بود. بعدها پلیس اعلام کرد که در آن روز کمترین #سرقت و #جرم صورت گرفته و این در حالی بود که گربه‌ها حتی در پیاده‌روها هم در امان نبودند!

🌀 یک خاطره شخصی از ۸آذر ۷۶ تصویر تمام‌قدی از شرایط آن روز ایران را نشان می‌دهد:لحظه‌ای که در حوالی میدان ونک سرنشینان یک مرسدس بنز پیاده شدند و با رفتگری که کنار جدول خیابان مشغول دست زدن بود، شادی کردند و رقصیدند. انگار در آن لحظات هیچ‌کس یاد طبقه اجتماعی‌اش نبود. روزی که مرفه و مستضعف دردی نداشتند

📻 به راديوپل بپيونديد.
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg
رادیوپل
#نوستالژی ۲۲ سال پیش در چنین روزی ملبورن استرالیا 🔹 تساوی ۲_۲ ایران برابر استرالیا و صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه 📻 رادیوپل👇 https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg
#نوستالژى

⚽️ 8 آذرماه و حماسه #ملبورن

🌀 8 آذر 76 مدارس ایران دو شیفته بودند، وقتی که احمدرضا #عابدزاده یک انگشتی توپی را کنترل کرد و ایرانیان را در سراسر دنیا به امید و اعتماد به نفس دعوت کرد.

🌀 ظهری‌ها از جلو نظام می‌کردند هنگامی که مهدی #پاشازاده از روی خط دروازه احمدرضا توپی را بیرون کشید و صف‌ها به سمت کلاس‌ها روانه شدند.

🌀 بی‌رحم‌ترین آدم‌های روی زمین معلمانی بودند که کلاس‌های درس را تعطیل نکردند. چه آموزش و پرورشی بالاتر از همدلی و خواست یک ملت برای پیروزی و موفقیت و #صعود و البته مهربان‌ترین معلم‌های دنیا همان اساتیدی بودند که با شنیدن صدای رادیوها در زیر نیمکت‌های مدرسه تسلیم شدند و فرمان #تعطیلی صادر کردند،بدون بخشنامه و مجوز!

🌀 بازارها راکد شدند و هیچ کاسبی از ضرر آن روزش ننالید. هر دکانی که تلویزیون داشت پر از جمعیت بود و مغازه‌داران کسی را غریبه نمی‌دانستند.
دنیای ورزش و کیهان ورزشی شنبه‌ها منتشر می‌شدند و در کنار ابرار ورزشی رسانه‌های مکتوب و مطمئن زمانه خود بودند اما آن روز زردترین هفته‌نامه‌های وقت هم روی دکه‌های مطبوعاتی نایاب شدند.

🌀 شبکه ۳ هنوز در بیشتر جاها قابل رویت نبود و شبکه ۲ وظیفه پخش مستقیم مسابقه #ملبورن را بر عهده داشت. دنیا منتظر بود که آخرین تیم راه‌یافته به #جام_جهانی فرانسه را بشناسد.

🌀 بیست دقیقه که گذشت، #هری_کیول دروازه عابدزاده را گشود. هنگامی که او می‌دوید و شادی می‌کرد، این فقط #خنده‌های احمدرضا بود که بسان باتری‌های پزشکی بعد از ایست قلبی، اندک امیدی را باقی می‌گذاشت. نیمه اول که تمام شد تلفن خانه مادربزرگ‌های شهر اشغال بود و یک ایران التماس دعا داشتند!

🌀 از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری نبود و موبایل برای اکثریت جامعه به مانند اتومبیل‌های 800 میلیونی این روزگار قابل دسترس و مقدور نبود! هیچ جایی برای دلداری و بحث درباره نیمه اول در فاصله ۱۵ دقیقه وجود نداشت و از قضا تلویزیون هم حالی برای تفسیر نداشت.

🌀 دو دقیقه اول نیمه دوم مسابقه به مانند همیشه ارتباط صوتی با جواد #خیابانی در ملبورن برقرار نبود و برای همین یک گزارشگر گمنام با صدایی پر از استرس عذرخواهی کرد و از داخل استودیو در تهران به گزارش بازی پرداخت. صدایش دور از آن هیجان جهنمی بود و هنوز خیلی با #فردوسی‌پور امروز فاصله داشت اما لااقل عادل هم این شانس را داشت که در این مسابقه تاریخی نامش ثبت شود!

🌀 خیابانی هنوز سلام مجدد نگفته بود که دوباره دروازه ایران فرو ریخت. خشم‌ها در حالت انفجار قرار داشت و انگار همگان دنبال بهانه بودند که جیمی جامپ استرالیایی تور دروازه ایران را پایین کشید. مسابقه متوقف شد. دو گل خورده بودیم و تور دروازه عابدزاده پاره، پاره! همه چیز برای یک مرگ ناگهانی کافی بود اما ناگهان احمدرضا...

🌀 نمایشنامه‌نویس انگلیسی چند ماه بعد از این مسابقه درباره #کله‌ملق‌های عابدزاده در وقفه طولانی بعد از گل دوم بهترین توصیف را انجام داد. او نوشت که «این بهترین نمایش قرن بود!»

🌀 احمدرضا می‌دوید و کله معلق می‌زد و عجیب‌تر آن‌که #می‌خندید! رفتاری که زیباترین مقدمه برای خلق یک معجزه بود. اتفاق عجیبی که حتی بعد از گل #کریم_باقری هم قابل پیش‌بینی به نظر نمی‌رسید که اگر بود یک عکاس پشت دروازه بوسنیچ می‌ایستاد!

📻 @RadioPoll

🌀 کینه بزرگ «تاریخ» در صحنه تک به تک #خداداد از عکاسانی است که هرگز پشت دروازه استرالیا حضور نداشتند و هیچ عکس نزدیکی از آن صحنه تاریخی و شادی بعد از گل وجود ندارد! لحظه‌ای که وزن زمین سبک شد. میلیون‌ها ایرانی به آسمان رفتند و هشت دقیقه وقت اضافی آخرین عذاب ممکن برای یک صعود بزرگ بود. صعود نسلی که از نگاه اجتماعی در حال تغییراتی بزرگ بود.

🌀 نقطه اوج، #شادی خیابانی ایرانیان تا نیمه‌شب شنبه بود. روز و شبی که مردم عادی در کنار نظامی و ارتشی و پلیس با هم پایکوبی کردند. اتفاقی که در تاریخ بعد از انقلاب فقط در روز آزادسازی خرمشهر رخ داده بود. برای حضور در آن شادی شورانگیز عمومی نه فراخوانی داده شد و نه برنامه‌ریزی و دعوتی!

🌀 کسی برای حضور در آن جشن ملی به جلوی آئینه نرفت و لباس‌ها هویدای این اتفاق تاریخی بود. بعدها پلیس اعلام کرد که در آن روز کمترین #سرقت و #جرم صورت گرفته و این در حالی بود که گربه‌ها حتی در پیاده‌روها هم در امان نبودند!

🌀 یک خاطره شخصی از ۸آذر ۷۶ تصویر تمام‌قدی از شرایط آن روز ایران را نشان می‌دهد:لحظه‌ای که در حوالی میدان ونک سرنشینان یک مرسدس بنز پیاده شدند و با رفتگری که کنار جدول خیابان مشغول دست زدن بود، شادی کردند و رقصیدند. انگار در آن لحظات هیچ‌کس یاد طبقه اجتماعی‌اش نبود. روزی که مرفه و مستضعف دردی نداشتند

📻 به راديوپل بپيونديد.
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg
عادل! اینستاگرام که هست، مجوز هم نمی خواهد

✍️ مصطفی داننده

🔹 #فردوسی‌پور بعد از حذف برنامه نود از شبکه سه، تصمیم گرفت در در یک شبکه اینترنتی با همکاری فیلیمو و کافه بازار برنامه‌ای بسازد به نام «99». ساترا (سازمان تنظیم مقررات صوت و تصویر فراگیر صداوسیما) اما در برابر او ایستاد و اعلام کرد که فردوسیپور حق ندارد چنین برنامه‌ای بسازد.

🔹 ساترا اعلام کرد به دلیل موانع حقوقی، قضایی و امنیتی و عدم دریافت مکتوب استعلام مراجع مسئول، #مجوزی برای برنامه جدید عادل فردوسیپور صادر نشده است. البته این تصمیم عجیب نیست. بالاخره صداوسیما دوست ندارد، مرد محبوب سال‌های طولانی تلویزیون تبدیل به یک رقیب جدی شود.

عادل! اینستاگرام که هست، مجوزهم نمی خواهد

🔹 آنها با خود فکر می‌کنند برای صداوسیمایی با این عظمت، زشت است که یک برنامه اینترنتی که مردم باید برای دیدن آن پول بدهند، بیشتر از فوتبال برتر که مجانی پخش می‌شود، بیننده داشته باشد.

🔹 در این نوشتار می‌خواهم یک پیشنهاد ساده به عادل فردوسیپور بدهم. حالا که به هر بهانه‌ای به دنبال دیده نشدن تو هستند، احتیاجی نیست در جایی باشی که محتاج مجوز این حضرات باشد. خدا شبکه‌های اجتماعی را از ما نگیرد.

🔹 صفحه اینستاگرامی راه بنداز و در آنجا عاشقان فوتبال را سیراب کن. مگر نه اینکه آقامیری روحانی خلع لباس شده در عصر کرونا منبرهای خود را به صورت مجازی پخش کرد و سخنرانی‌های او بالغ بر 3 میلیون نفر بازدید کننده داشت.

🔹 واقعا در عصر جدید برای دیده شدن و ارائه برنامه، نباید معطل تلویزیون بود. الان برخی از افراد در شبکه‌های مجازی بیشتر از آنتن صداوسیما دیده می‌شوند.

🔹 بامزه این است که برخی از برنامه‌های رسانه به ظاهر ملی که دیده می‌شوند و به اصطلاح سروصدا می‌کند، در شبکه‌های اجتماعی دست به دست شده‌اند و مردم آنجا فهمیده‌اند که مثلا دو شب پیش در تلویزیون چنین حرفی زده شده است یا گزارشی جنجالی پخش شده است.

🔹 طرفدارن فردوسیپور در شرایطی که فوتبال ایران در بحرانی‌ترین روزهای خود است و تقریبا بی‌کفایتی از در و دیوار آن بالا می‌رود، تشنه برنامه‌ای مثل 90 هستند. یادمان نرفته است که تا وقتی 90 بود، مدیران بی‌کفایت نمی‌توانستند اینگونه در فوتبال ایران جولان بدهند و کسی به آنها نگوید بالای چشم‌شان ابرو است.

🔹 برنامه جایگزین نود هم که بیشتر یک جُنگ شادی است. جوانی که در کنار فردوسیپور، نامی برای خود دست و پا کرده است و امروز جای استاد نشسته است، بیشتر به فکر گفت‌وگوهای طنز با اهالی فوتبال است و دوست دارد همه از برنامه‌اش راضی باشند و به کسی برنخورد.

🔹 فردوسیپور پر از ایده‌های جذاب است و فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی می‌توانند به خوبی پوشش دهنده این خلاقیت باشند.

#رادیوپل
📻 @RadioPoll
رادیوپل
#نوستالژی ۲۱ سال پیش در چنین روزی ملبورن استرالیا 🔹 تساوی ۲_۲ ایران برابر استرالیا و صعود ایران به جام جهانی ۱۹۹۸ فرانسه 📻 رادیوپل👇 https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg
#نوستالژى

⚡️ 8 آذرماه و حماسه #ملبورن

🌀 8 آذر 76 مدارس ایران دو شیفته بودند، وقتی که احمدرضا #عابدزاده یک انگشتی توپی را کنترل کرد و ایرانیان را در سراسر دنیا به امید و اعتماد به نفس دعوت کرد.

🌀 ظهری‌ها از جلو نظام می‌کردند هنگامی که مهدی #پاشازاده از روی خط دروازه احمدرضا توپی را بیرون کشید و صف‌ها به سمت کلاس‌ها روانه شدند.

🌀 بی‌رحم‌ترین آدم‌های روی زمین معلمانی بودند که کلاس‌های درس را تعطیل نکردند. چه آموزش و پرورشی بالاتر از همدلی و خواست یک ملت برای پیروزی و موفقیت و #صعود و البته مهربان‌ترین معلم‌های دنیا همان اساتیدی بودند که با شنیدن صدای رادیوها در زیر نیمکت‌های مدرسه تسلیم شدند و فرمان #تعطیلی صادر کردند،بدون بخشنامه و مجوز!

🌀 بازارها راکد شدند و هیچ کاسبی از ضرر آن روزش ننالید. هر دکانی که تلویزیون داشت پر از جمعیت بود و مغازه‌داران کسی را غریبه نمی‌دانستند.
دنیای ورزش و کیهان ورزشی شنبه‌ها منتشر می‌شدند و در کنار ابرار ورزشی رسانه‌های مکتوب و مطمئن زمانه خود بودند اما آن روز زردترین هفته‌نامه‌های وقت هم روی دکه‌های مطبوعاتی نایاب شدند.

🌀 شبکه ۳ هنوز در بیشتر جاها قابل رویت نبود و شبکه ۲ وظیفه پخش مستقیم مسابقه #ملبورن را بر عهده داشت. دنیا منتظر بود که آخرین تیم راه‌یافته به #جام_جهانی فرانسه را بشناسد.

🌀 بیست دقیقه که گذشت، #هری_کیول دروازه عابدزاده را گشود. هنگامی که او می‌دوید و شادی می‌کرد، این فقط #خنده‌های احمدرضا بود که بسان باتری‌های پزشکی بعد از ایست قلبی، اندک امیدی را باقی می‌گذاشت. نیمه اول که تمام شد تلفن خانه مادربزرگ‌های شهر اشغال بود و یک ایران التماس دعا داشتند!

🌀 از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری نبود و موبایل برای اکثریت جامعه به مانند اتومبیل‌های 800 میلیونی این روزگار قابل دسترس و مقدور نبود! هیچ جایی برای دلداری و بحث درباره نیمه اول در فاصله ۱۵ دقیقه وجود نداشت و از قضا تلویزیون هم حالی برای تفسیر نداشت.

🌀 دو دقیقه اول نیمه دوم مسابقه به مانند همیشه ارتباط صوتی با جواد #خیابانی در ملبورن برقرار نبود و برای همین یک گزارشگر گمنام با صدایی پر از استرس عذرخواهی کرد و از داخل استودیو در تهران به گزارش بازی پرداخت. صدایش دور از آن هیجان جهنمی بود و هنوز خیلی با #فردوسی‌پور امروز فاصله داشت اما لااقل عادل هم این شانس را داشت که در این مسابقه تاریخی نامش ثبت شود!

🌀 خیابانی هنوز سلام مجدد نگفته بود که دوباره دروازه ایران فرو ریخت. خشم‌ها در حالت انفجار قرار داشت و انگار همگان دنبال بهانه بودند که جیمی جامپ استرالیایی تور دروازه ایران را پایین کشید. مسابقه متوقف شد. دو گل خورده بودیم و تور دروازه عابدزاده پاره، پاره! همه چیز برای یک مرگ ناگهانی کافی بود اما ناگهان احمدرضا...

🌀 نمایشنامه‌نویس انگلیسی چند ماه بعد از این مسابقه درباره #کله‌ملق‌های عابدزاده در وقفه طولانی بعد از گل دوم بهترین توصیف را انجام داد. او نوشت که «این بهترین نمایش قرن بود!»

🌀 احمدرضا می‌دوید و کله معلق می‌زد و عجیب‌تر آن‌که #می‌خندید! رفتاری که زیباترین مقدمه برای خلق یک معجزه بود. اتفاق عجیبی که حتی بعد از گل #کریم_باقری هم قابل پیش‌بینی به نظر نمی‌رسید که اگر بود یک عکاس پشت دروازه بوسنیچ می‌ایستاد!

📻 @RadioPoll

🌀 کینه بزرگ «تاریخ» در صحنه تک به تک #خداداد از عکاسانی است که هرگز پشت دروازه استرالیا حضور نداشتند و هیچ عکس نزدیکی از آن صحنه تاریخی و شادی بعد از گل وجود ندارد! لحظه‌ای که وزن زمین سبک شد. میلیون‌ها ایرانی به آسمان رفتند و هشت دقیقه وقت اضافی آخرین عذاب ممکن برای یک صعود بزرگ بود. صعود نسلی که از نگاه اجتماعی در حال تغییراتی بزرگ بود.

🌀 نقطه اوج، #شادی خیابانی ایرانیان تا نیمه‌شب شنبه بود. روز و شبی که مردم عادی در کنار نظامی و ارتشی و پلیس با هم پایکوبی کردند. اتفاقی که در تاریخ بعد از انقلاب فقط در روز آزادسازی خرمشهر رخ داده بود. برای حضور در آن شادی شورانگیز عمومی نه فراخوانی داده شد و نه برنامه‌ریزی و دعوتی!

🌀 کسی برای حضور در آن جشن ملی به جلوی آئینه نرفت و لباس‌ها هویدای این اتفاق تاریخی بود. بعدها پلیس اعلام کرد که در آن روز کمترین #سرقت و #جرم صورت گرفته و این در حالی بود که گربه‌ها حتی در پیاده‌روها هم در امان نبودند!

🌀 یک خاطره شخصی از ۸آذر ۷۶ تصویر تمام‌قدی از شرایط آن روز ایران را نشان می‌دهد:لحظه‌ای که در حوالی میدان ونک سرنشینان یک مرسدس بنز پیاده شدند و با رفتگری که کنار جدول خیابان مشغول دست زدن بود، شادی کردند و رقصیدند. انگار در آن لحظات هیچ‌کس یاد طبقه اجتماعی‌اش نبود. روزی که مرفه و مستضعف دردی نداشتند

📻 به راديوپل بپيونديد.
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg
#نوستالژى

⚡️ 8 آذرماه و حماسه #ملبورن

🌀 8 آذر 76 مدارس ایران دو شیفته بودند، وقتی که احمدرضا #عابدزاده یک انگشتی توپی را کنترل کرد و ایرانیان را در سراسر دنیا به امید و اعتماد به نفس دعوت کرد.

🌀 ظهری‌ها از جلو نظام می‌کردند هنگامی که مهدی #پاشازاده از روی خط دروازه احمدرضا توپی را بیرون کشید و صف‌ها به سمت کلاس‌ها روانه شدند.

🌀 بی‌رحم‌ترین آدم‌های روی زمین معلمانی بودند که کلاس‌های درس را تعطیل نکردند. چه آموزش و پرورشی بالاتر از همدلی و خواست یک ملت برای پیروزی و موفقیت و #صعود و البته مهربان‌ترین معلم‌های دنیا همان اساتیدی بودند که با شنیدن صدای رادیوها در زیر نیمکت‌های مدرسه تسلیم شدند و فرمان #تعطیلی صادر کردند،بدون بخشنامه و مجوز!

🌀 بازارها راکد شدند و هیچ کاسبی از ضرر آن روزش ننالید. هر دکانی که تلویزیون داشت پر از جمعیت بود و مغازه‌داران کسی را غریبه نمی‌دانستند.
دنیای ورزش و کیهان ورزشی شنبه‌ها منتشر می‌شدند و در کنار ابرار ورزشی رسانه‌های مکتوب و مطمئن زمانه خود بودند اما آن روز زردترین هفته‌نامه‌های وقت هم روی دکه‌های مطبوعاتی نایاب شدند.

🌀 شبکه ۳ هنوز در بیشتر جاها قابل رویت نبود و شبکه ۲ وظیفه پخش مستقیم مسابقه #ملبورن را بر عهده داشت. دنیا منتظر بود که آخرین تیم راه‌یافته به #جام_جهانی فرانسه را بشناسد.

🌀 بیست دقیقه که گذشت، #هری_کیول دروازه عابدزاده را گشود. هنگامی که او می‌دوید و شادی می‌کرد، این فقط #خنده‌های احمدرضا بود که بسان باتری‌های پزشکی بعد از ایست قلبی، اندک امیدی را باقی می‌گذاشت. نیمه اول که تمام شد تلفن خانه مادربزرگ‌های شهر اشغال بود و یک ایران التماس دعا داشتند!

🌀 از اینترنت و شبکه‌های اجتماعی خبری نبود و موبایل برای اکثریت جامعه به مانند اتومبیل‌های 800 میلیونی این روزگار قابل دسترس و مقدور نبود! هیچ جایی برای دلداری و بحث درباره نیمه اول در فاصله ۱۵ دقیقه وجود نداشت و از قضا تلویزیون هم حالی برای تفسیر نداشت.

🌀 دو دقیقه اول نیمه دوم مسابقه به مانند همیشه ارتباط صوتی با جواد #خیابانی در ملبورن برقرار نبود و برای همین یک گزارشگر گمنام با صدایی پر از استرس عذرخواهی کرد و از داخل استودیو در تهران به گزارش بازی پرداخت. صدایش دور از آن هیجان جهنمی بود و هنوز خیلی با #فردوسی‌پور امروز فاصله داشت اما لااقل عادل هم این شانس را داشت که در این مسابقه تاریخی نامش ثبت شود!

🌀 خیابانی هنوز سلام مجدد نگفته بود که دوباره دروازه ایران فرو ریخت. خشم‌ها در حالت انفجار قرار داشت و انگار همگان دنبال بهانه بودند که جیمی جامپ استرالیایی تور دروازه ایران را پایین کشید. مسابقه متوقف شد. دو گل خورده بودیم و تور دروازه عابدزاده پاره، پاره! همه چیز برای یک مرگ ناگهانی کافی بود اما ناگهان احمدرضا...

🌀 نمایشنامه‌نویس انگلیسی چند ماه بعد از این مسابقه درباره #کله‌ملق‌های عابدزاده در وقفه طولانی بعد از گل دوم بهترین توصیف را انجام داد. او نوشت که «این بهترین نمایش قرن بود!»

🌀 احمدرضا می‌دوید و کله معلق می‌زد و عجیب‌تر آن‌که #می‌خندید! رفتاری که زیباترین مقدمه برای خلق یک معجزه بود. اتفاق عجیبی که حتی بعد از گل #کریم_باقری هم قابل پیش‌بینی به نظر نمی‌رسید که اگر بود یک عکاس پشت دروازه بوسنیچ می‌ایستاد!

📻 @RadioPoll

🌀 کینه بزرگ «تاریخ» در صحنه تک به تک #خداداد از عکاسانی است که هرگز پشت دروازه استرالیا حضور نداشتند و هیچ عکس نزدیکی از آن صحنه تاریخی و شادی بعد از گل وجود ندارد! لحظه‌ای که وزن زمین سبک شد. میلیون‌ها ایرانی به آسمان رفتند و هشت دقیقه وقت اضافی آخرین عذاب ممکن برای یک صعود بزرگ بود. صعود نسلی که از نگاه اجتماعی در حال تغییراتی بزرگ بود.

🌀 نقطه اوج، #شادی خیابانی ایرانیان تا نیمه‌شب شنبه بود. روز و شبی که مردم عادی در کنار نظامی و ارتشی و پلیس با هم پایکوبی کردند. اتفاقی که در تاریخ بعد از انقلاب فقط در روز آزادسازی خرمشهر رخ داده بود. برای حضور در آن شادی شورانگیز عمومی نه فراخوانی داده شد و نه برنامه‌ریزی و دعوتی!

🌀 کسی برای حضور در آن جشن ملی به جلوی آئینه نرفت و لباس‌ها هویدای این اتفاق تاریخی بود. بعدها پلیس اعلام کرد که در آن روز کمترین #سرقت و #جرم صورت گرفته و این در حالی بود که گربه‌ها حتی در پیاده‌روها هم در امان نبودند!

🌀 یک خاطره شخصی از ۸آذر ۷۶ تصویر تمام‌قدی از شرایط آن روز ایران را نشان می‌دهد:لحظه‌ای که در حوالی میدان ونک سرنشینان یک مرسدس بنز پیاده شدند و با رفتگری که کنار جدول خیابان مشغول دست زدن بود، شادی کردند و رقصیدند. انگار در آن لحظات هیچ‌کس یاد طبقه اجتماعی‌اش نبود. روزی که مرفه و مستضعف دردی نداشتند

📻 به راديوپل بپيونديد.
👇👇👇👇👇👇👇
https://telegram.me/joinchat/BHDIKkCzN3dFa9SqTeIYqg