راهرو

Канал
Логотип телеграм канала راهرو
@RaahrowПродвигать
2
подписчика
9
фото
یوگا و مباحث معنوی
پرسش: چرا به محض این که شروع به مدیتیشن می کنم به شدت خواب آلوده می شوم؟ چاره چیست؟
پاسخ: این حالت ممکن است برای همگان رخ دهد اما بیشتر برای کسانی پیش می آید که مدیتیشن را تازه شروع کرده اند.
خواب آلودگی ضمن مدیتیشن می تواند بیشتر نشانه ای خوب باشد تا بد. بویژه به این دو دلیل:
اول این که ممکن است حاصل ادراک تغییر یافته باشد. (altered consciousness)
دوم مکانیسم دفاعی ذهن باشد.
ادراک تغییر یافته خواب آلودگی را این گونه سبب می شود: ذهن با خروج از رویه عمومی منطقی خود در زمینه افکار و تجسم ها وارد فعالیتهایی می گردد که در حالت عادی بیدار رخ نمی دهد بلکه میان خواب و بیداری و یا در لحظه به خواب رفتن تجربه می کنیم پس ذهن بطور اتوماتیک آن را خواب آلودگی و یا رویا دیدن تلقی می کند.
مکانیزم دفاعی ذهن در استفاده از خواب آلودگی هنگامی رخ می دهد که ذهن برداشت کند که قرار است لحظاتی دیگر و یا همین الان تغییراتی در بخشی از ذهن اتفاق بیفتد و یا این که رویدادی بزرگ و غیر قابل پردازش روی دهد؛ پس با کمک خواب آلودگی و یا گیجی و یا رویا جلوه دادن آن تجربه، چنان تغییری در ذهن را به حداقل رسانیده و یا حتی خنثی می کند.
هر دوی این حالت ها (مکانیسمهای دفاعی و ادراک تغییر یافته) می تواند نشاندهنده این باشد که تکنیکتان دارد کار می کند.
در اکثر مواقع این خواب آلودگی واقعی نیست حداقل تا زمانی که چرت نزده اید و سرتان پایین نیفتاده (پینکی) و این امر را می توانید خودتان تحقیق کنید: هنگامی که ضمن مدیتیشن خیلی خوابتان می گیرد با خود بگوئید: خب الان مدیتیشن را متوقف می کنم و به رختخواب می روم و می خوابم. سپس می بینید که در رختخواب اصلا خوابتان نمی برد! پس راهکار اول که اینجا می آموزید این است که "جدی نگیرید". راهکار دوم این که هرگز در رختخواب مدیتیشن نکنید چه درازکش چه نشسته و حتی الامکان از اتاق خواب هم برای این کار استفاده نکنید. راهکار سوم که روشی استاندارد به شمار می رود آن است که با نگاه داشتن پیوسته ذهن در یک جریان، از ورود آن به دو قلمرو فوق یعنی ادراکات تغییر یافته و مکانیسمهای دفاعی پیشگیری کنید که این کار را می توانید با بررسی مداوم بدن خود در ذهنتان از پا تا سر، از درون به بیرون و از بیرون به درون، از یک طرف به سمت دیگر، از جزء به کل و از کل به جزء و... انجام دهید.
نکته ای که می باید در نظر داشت این است که با پایداری و ادامه دادن تمرین، این حالت هم خودبخود برطرف می شود و شاید مهم ترین عامل موفقیت معنوی همین پایداری و مداومت در تمرین باشد.
پیروز باشید.
He who sees himself in all beings, And all beings in him, attains the highest Brahman, not by any other means.

—Kaivalya Upanishad 10
تفاوت بین استاد و معلم:
استاد یا گورو بر شما احاطه یا اشراف روحانی دارد در حالی که تسلط معلم تکنیکی یا علمی است. یعنی استاد حقیقی (سانسکریت: سادگورو) اطلاع کامل از درون و زیر و زبر روح شما دارد و با کمک این اشراف و نیز جایگاه بلندی که خود داراست، می تواند موانع را برطرف کند و شما را به بالندگی برساند که البته بخش مهمی از کار را خودتان باید با راهنمایی و فیض استاد انجام دهید.
استاد یا پیر، یک عارف واصل و کامل است یعنی به جایگاه خود رسیده و با یقین کامل عمل می کند بنابراین تنها کسی است که شایستگی سرسپردگی را دارد در حالی که یک معلم گرچه در خور احترام بالائی است اما هنوز در خور سرسپردگی نیست.
برخی نشانه های گورو یا استاد حقیقی:
-هرگز خشمگین نمی شود و سرشار از آرامش است
-با ملاقات استاد خود احساس می کنید که بالاخره به خانه رسیده اید.
-عشق، تسلیم و سرسپردگی در برابر استاد خودبخود روی می دهد. سرسپردگی یک قرارداد نیست یا شرطی نیست که از جانب استاد وضع شود. حتی هدیه شما به گورو هم نیست و در واقع ایشان نه آن را مطالبه می کند و نه به آن نیاز دارد بلکه فقط تمرینی از جانب شماست.
-استاد حقیقی به گونه ای ژرف از درونتان خبر دارد ولی در کنار وی از هیچ شگفتی متعجب نمی شوید انگار که همه چیز همانطور که باید باشد هست.
-پرسشها و مسائل درازمدت شما را حل می‌کند.
-انجام دادن مدیتیشن و دیگر تمرینات معنوی در حضور و با هدایت استاد ساده می شود.
-دارای فیض است (در این باره بعدا گفته خواهد شد)
با آرزوی بالندگی شما
پرسش: من کی به استادی می رسم؟
پاسخ: هنگامی که با استاد یکی شوید!
نکات بنیادین درباره مدیتیشن:
انواع زیادی از مدیتیشن در مکاتب مختلف وجود دارند که نقطه اشتراک آنها مایندفولنس (ساتی در بودیسم و سمرتی در یوگا) است که شاید بتوان در فارسی به حواس-جمعی یا حضور ترجمه کرد یعنی هر لحظه آگاه باشیم و حواسمان باشد:
۱. به موضوع مدیتیشن
۲. به آنچه که در درون و بیرون روی می دهد.
پس مدیتیشن مانند بیهوشی، خلسه، جذبه و از خود بیخودی نیست.
موضوع: برای آنکه در حالت سکون، ذهن به سرعت منحرف نشود و درگیر یا جذب خاطرات، تخیل، بی قراری، خواب آلودگی و... نگردد؛ موضوعی برای مدیتیشن انتخاب می گردد که در ساده ترین و طبیعی ترین حالت، تنفس می باشد؛ یعنی توجه (نه تمرکز و نه کنترل) روی تنفس است: تنفس عادی و راحت بدون تغییر و محدود کردن و هرگاه متوجه شدید که حواستان جای دیگری است، دوباره به توجه به تنفس بر می گردید.
در بعضی انواع مدیتیشن موضوعات دیگری ممکن است برگزیده شوند از قبیل یک سمبل یا نشانه، مانترا (ذکر)، شمارش و...
وضع بدن: مدیتیشن بیشتر در حالت نشسته انجام می شود به گونه ای که کمر، پشت و گردن راست باشند. می توان چشمها را بست و یا اندکی باز گذاشت.
محیط: جایی که برای مدیتیشن انتخاب می کنید بهتر است خلوت، کم رفت و آمد و فاقد صداهای ناگهانی و گوشخراش باشد.
موفق باشید
کندالینی چیست؟
به طور خیلی فشرده کندالینی زمانی روی می دهد که انرژی فرد در حداکثر باشد که در این حالت چاکراها در نهایت فعالیت (باز شدگی) هستند و جریان انرژی فرد در کاملترین حد پیش بینی شده برای وی می باشد.
کندالینی را انرژی مادینه ای در نظر می گیرند که در همگان به گونه خفته وجود دارد و آن را به شکل یک مار که دو و نیم دور چنبره زده ترسیم می کنند و هنگامی که کندالینی بیدار می شود این مار شروع به باز کردن چنبره خود و حرکت از پایین ترین چاکرا به سمت بالا می نماید تا در نهایت باز شدگی به بالاترین چاکرا یعنی فرق سر (ساهاسرارا) ختم می شود که با کامل شدن حرکت کندالینی:
۱ فرد به نهایت انرژی که برای وی مقدر شده می رسد
۲ به هستی، خدا، کائنات و خود اتصال پیدا می کند و برای همین شهود و روشن بینی حاصل می شود
۳ چون انرژی و چاکراها در نهایت قوت هستند؛ بستگی ها، اکثر بیماریها، مشکلات درونی و کارمایی و... حل می شوند
۴ هاله فرد عوض می شود
۵ تغییرات ظاهری در وی رخ می دهد.
مهمترین پدیده قبل از کندالینی باز شدن چاکرای قلب (آناهاتا) است.
باز هم یادآوری می شود که نباید به تنهایی و سر خود یعنی بدون نظارت و راهنمایی یک فرد متخصص یا استاد، اقدام به انجام تمرینات مربوط به کندالینی نمایید.
پرسش: دوستانم می گویند که یکی از چاکراهای من انسداد دارد؛ برای تقویت یا باز شدن آن باید چکار کنم؟
پاسخ: باید خاطرنشان کرد که هر چاکرا یک واحد مستقل پردازش انرژی نیست بلکه چاکراها درون سیستم انرژیک واقع شده و به یکدیگر و نیز به جریان کلی انرژی فرد وابسته هستند بنابراین وضعیت هر چاکرا به میزان انرژی دریافتی، عوامل محیطی و نیز وراثتی (شامل کارما) بستگی دارد.
ندرتا می توان گفت که یک چاکرا بیمار است و به شفا نیاز دارد و جدا ازاین مورد معمولا نیازی به کار روی یک چاکرای منفرد نیست. حتی اگر بر روی یک چاکرا عملیاتی هم انجام دهید اتفاقات آنی و ناگهانی رخ نخواهد داد.
چاره کار برای آنچه که انسداد چاکرا یا گرفتگی انرژیکی نامیده می شود آن است که فرد تمرینات معنوی خود را تحت نظر یک معلم یا استاد انجام دهد (تفاوت معلم و استاد گفته خواهد شد) و استمرار در تمرین منجر به بالندگی و سلامتی شما تا حدی که برای شما تعیین شده (پرارابدها) خواهد شد. اما بیان این که تمرین درست، ظرف چه مدت زمانی پاسخ مناسب خواهد داد، بسختی امکان پذیر است و بسته به طبع و وضعیت روحانی فرد متغیر است.
تمرینات کلی برای بهبود وضعیت انرژیکی افراد وجود دارد که در آینده به آنها خواهیم پرداخت اما تمرین های تخصصی و پیشرفته را می باید از یک فرد متخصص یا یوگی دریافت نمود.
تندرست باشید
آیا با مدیتیشن کردن انرژِی به دست می آوریم؟
برخلاف آنچه برخی می اندیشند، ما با مدیتیشن انرژی به دست نمی آوریم بلکه باید گفت که به طور کلی مدیتیشن انرژی ما را از گردش در مدارهایی که به گونه ای ناآگاهانه، خودکار و از روی عادت فعالیت می کنند باز می دارد و بنابراین انرژی ما را حفظ می کند. پس انرژی به دست نمی آوریم بلکه انرژی ای که مال خودمان است را تنها نگهداری و به گونه ای بهتر مدیریت می کنیم!
Channel photo updated
درباره چاکراها:
برخلاف تصور رایج، چاکراها منابع انرژی در بدن نیستند بلکه مراکز پردازش انرژی هستند و منبع انرژی جای دیگر است که بعدا درباره آن خواهم گفت. چاکراها انرژی دریافتی را پردازش و تحویل می دهند.
شش یا هفت چاکرا به عنوان چاکراهای اصلی هر انسان شناخته می شوند در حالی که چاکراهای فرعی هم وجود دارند که کاملا عملیاتی می باشند.

دانستنی هایی درباره چاکراها:
1- آیا موجودات دیگر هم چاکرا دارند؟
می توان گفت که در این جهان هر موجودی اعم از انسان، حیوان و گیاه که نیازمند به پردازش انرژی در محدوده هاله خود است، دارای حداقل یک چاکرا می باشد. برخی از افراد قادر به دیدن این مراکز پردازش انرژی یا چاکرا هستند.
موجودات غیرارگانیک دارای چاکرا نیستند و یکی از دلایل روی آوردن یه ربایش انرژی از جانب آنها همین است و از همین روست که یه چاکراهای انسان متصل می شوند تا از انرژی ای که مناسب آنها پردازش شده بهره مند شوند پس بسته به نیاز خود به چاکراهای مختلف همچون پشت گردن، پشت قلب، دیافراگم و ... می چسبند اما در حالت عادی نباید از بابت آنها احساس نگرانی کنید.
فرشتگان از قبیل سرافین، کروبیان اعظم (آرکانجل ها) و... دارای چاکرا و پردازش انرژی نیستند و در حالت عادی هاله هم ندارند.
Channel created