کشتیم که کشتیم ؛ دیه اش را می دهیم!
بامداد روز پنجشنبه 26 اردیبهشت ماه در اصفهان؛ دو خودروی
#پورشه باهم کورس می گذارند که یکی از آنها در اثر سرعت بسیار زیاد، با انحراف از جاده؛ با یک دستگاه
#پراید برخورد می کند که منجر به مرگ راننده پراید می شود.
بعد از تصادف که معلوم می شود رانندگان دو
پورشه دختر و پسر جوانی بودند و مالکیت هر دو خودرو را نیز پدر دختر بر عهده داشته است. راننده دختر از خسارات وارده به خودرو اظهار ناراحتی می کند و وقتی با اعتراض دیگران مواجه می شود که شما یک آدم (راننده پراید) را کشتید می گوید: کشتیم که کشتیم دیه اش را می دهیم !
انتشار تصاویری از این حادثه و اظهارات مالک خودرو
پورشه، در صحنه تصادف در شبکههای اجتماعی بازتاب گستردهای داشت.
مرگ جوان ۲۲ ساله (راننده پراید) به یک تراژدی غم بار می ماند هم از آن جهت که یک انسانی کشته شده است که متعلق به اقشار
#فرودست (مستضعف) جامعه بوده و قربانی تفریح
#لاکچری یک دختر و پسر شده است و بدتر اینکه مرگ او برای طرف مقابل هیچ اهمیتی ندارد و همه چیز را حتی مرگ یک انسان را با
#پول می سنجد.
اما در تحلیل و ریشه یابی این رخداد باید به چند نکته اشاره کرد:
۱- این حادثه یک
#رویداد (Occurrence) و حاصل یک
#فرایند (Process) به مفهوم جامعه شناختی است؛ فرایند در جامعه شناسی یعنی اینکه پدیده اجتماعی که خود را در قالب یک رویداد نشان می دهد یکباره به وجود نمی آید بلکه آن حاصل تغییر مداوم و مرحله به مرحله است؛ بنابراین در تحلیل این ماجرا باید به فرایند پرداخت و نه به رویداد
۲- ریشه این ماجرا بر می گردد به تغییر ارزش ها (*)در جامعه ایران که از آن به فرایند تعبیر می کنیم : در پیش از انقلاب اسلامی ثروت به عنوان یک ارزش در جامعه تلقی می شد.
۳- با بروز انقلاب اسلامی که ماهیتی عدالت خواهانه داشت و قالب فعالان در آن نیز متعلق به طبقات فرودست بودند ( به همین دلیل هم مفهوم جدیدی تحت عنوان
#مستضعفان به ادبیات اجتماعی ایران پا گذاشت ) با تغییر ارزشها؛ ثروت دیگر ارزش به حساب نمی آید و گاه حتی به ضد ارزش بدل می شود .
۴- امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب با مفهوم سازی جدید بیشترین نقش را در این روند داشت سخنان ایشان پر از این مفاهیم جدید بود و نوعی تقابل نیز بین این مفاهیم ایجاد می کردند که از ادبیات قرآنی منشأ می گرفت : مستضعف در برابر مستکبر؛ کوخ نشین در برابر کاخ نشین ، فقرا در برابر اشراف و...
و با این سخن که «انقلاب از آن مستضعفان است و یک موی شما کوخ نشینان را با همه دنیای کاخ نشینان عوض نمی کنم» نشان می داد که در کدام سو ایستاده است و
#رهبر_مستضعفان است.
۵- در چنین زمینه اجتماعی ، دیگر ثروت ارزش تلقی نمی شد و مجالی نیز برای نمایش ثروت برای صاحبان آن به وجود نمی آمد و طبعا سیاست گذاری دولت نیز بر این مبنا بود.
۶- اما بعد از جنگ تحمیلی و با روی کار آمدن دولت آقای هاشمی رفسنجانی در سال ۶۸ این سیاست گذاری و ریل گذاری تغییر پیدا کرد و خود رئیس جمهور پایه گذار آن بود بدین مضامین که: « ما در مقابل مقامات خارجی باید پروتکل های بین المللی تشریفات را اجرا کنیم» و یا بالاتر از آن « باید مانور تجمل بدهیم »
بدین ترتیب خودرو های لوکس از جانب دولت برای مدیران خریداری شد ، اتاق های مدیران تغییر دکوراسیون دادند و این در تبلیغات تجاری و... نیز خود را نشان داد.
۷- سیاست گذاری اقتصادی نیز عملا به سمت سرمایه داری پیش رفت آن هم به صورت ناقص آن ؛ که همه معایب سرمایه داری را داشت منهای مزایای آن
۸- این ماجرا تا آنجا پیش رفت که نهیب رهبری نیز دولت را از ادامه این روند بازنداشت و دولت های بعد نیز این روند را کم و بیش ادامه دادند و امروز به فرهنگ بدل شده است.
۹- در چنین زمینه اجتماعی این رویدادها طبیعی است و ما به جای تقبیح این رویداد باید به اصلاح فرایند بپردازیم که نتیجه اش شده است:
کشتیم که کشتیم؛ دیه اش را می دهیم
✍ #یحیی_حمدی*این متن الهام گرفته از کتاب « توسعه و تضاد» دکتر فرامرز رفیع پور است
#اشرافیت_هار#لیبرال_سرمایه_داری#مستضعفان📖 جامعه شناسی مردم