پاسارگاد نیوز KFP

#سورنا
Канал
Логотип телеграм канала پاسارگاد نیوز KFP
@PN_KFPПродвигать
14,74 тыс.
подписчиков
55 тыс.
фото
40,1 тыс.
видео
7,29 тыс.
ссылок
ایران راپس میگیریم با رضاشاه دوم ما ایرانیان کُرد طرفدار خسرو ایرانزمین هستیم ما ایرانیان کُردی هستیم که معتقدیم تمام ایران کردستان ماست اولین کانال پادشاهی خواه کُرد حامی #رضاشاه_دوم کپی از #پاسارگادنیوز برای #براندازی آزاد است
🔴 به راستی باید پرسید که مردم و نسل آخوند زده ، مُصدّق زذه ، جبهه ی ملّیزده ، حزب توده زده ، چریک فدایی خلق زده ، مجاهد خلق زده ، علی شریعتی زده ، جلال آل احمد زده ، احمد شاملو زده و خسرو گُلسرخی زده ی ۵۷ پنجاه و هفتی ، چه چیزی در سیما و سُخن امام خمینی شان دیده و شنیده بودند ( دست کم از سال ۴۲ به بعد ) که خُرسند و آماده و پذیرا شدند تا او را جایگزین شاهی کنند که آن پادشاه در یک دوره ی ۳۷ سی و هفت ساله ، به خوبی نشان داده بود که شهریاری است : خوش اندیش ، خوش گفتار، خوش کردار، خوشخوی + برازنده و بسیار خوش پوش ، ورزشدوست و ورزشکارنواز+ خوش گُزینش ، مُدیر و مُدبّر، سیاستمداری کارکُشته ، دیپلوماتی برجسته ، استراتژیستی نُخبه ، نگاهبان و دلبسته ی سرسپرده به تاریخ و فرهنگ و هُنر و شهریگری ( تمدّن ) ایران ، چیره به دو زبان مِهَند ( مُهم ) جهانی ، میهنپَرست ، مردمدوست ، خلبانی چیره دست ( مسافربری و جنگنده ) ، بسیار باهوش و پُرکار و پدری تاجدار که کشور ایران را با شتاب برق و باد به سوی نوین شدن ، صنعتی شدن و دستیابی به فنّ آوری روز ، رهبری میکرد ، یعنی در یک سُخن سالار و سرآمد ! ( اوریانا فالاچی ، روزنامه نگار و نویسنده ی نامدار و چپگرای روزنامه ی ایتالیایی کُوری اِرا دِلا سِرا ، همان نویسنده ی کتاب پُرفروش ِ زندگی ، جنگ است و دیگر هیچ . در باره ی جنگ ویتنام ) ، پس از دوبار گفت و شنود با شاهنشاه آریامهر گفته بود که آن ایران پدر ، به مانند یک متخصص نفت از آن حرف میزند . دکتر حسن منصور، اقتصاد دان ایرانی مقیم انگلستان و از مخالفان و منتقدان ِ شاه نیز ، همین واقعیت که شاهنشاه آگاهی های گسترده ای از خود ِ نفت و بازار آن داشت را ، به زبان آورده است !
👑❤️فاتحِ پاک درزمان جاری💚رخش تاریخ ذوالجناح توست👑❤️
#سورنا

https://t.me/PN_KFP/16555
🔥از آنجایی که اَصل تمامی دستنوشته های خاطرات و یاداشت های منسوب به امیر اسدالله علم وجود ندارد و پیش از چاپ و انتشار کتاب به دست ویراستار ( دکتر عالیخانی ) سوزانده شده ، از اینرو کتاب هایی هم که بر این پایه چاپ و منتشر می شوند به ویژه در درون ایران ، به هیچ روی ارزش و سندیت ِ آکادمیک ، دانشگاهی ، تاریخی و پژوهشی ندارد و فقط به کار عوام می آید. به ویژه که دروغسازی ، تحریف واقعییت های تاریخی و دروغپراکنی در انتشارات درون ایران پیشینه ای دراز دارد . برای نمونه ، به گفته ی خود شهبانو فرح در حالی که فریده ی دیبا ، مادر شهبانو اصلاً زبان انگلیسی نمیدانست ، به نام او کتاب خاطرات چاپ و منتشر شده و یا ملکه ی مادر ، یعنی مادر شاه هیچ کتاب خاطراتی ننوشته و ادعای نوشتن خاطرات از سوی نزدیکترین بستگان این هر دو رد شده ، با این حال در جمهوری اسلامی به نام آنان کتاب ، منتشر شده است . خاطرات امیر اسدالله علم را هم باید از این زاویه دید . اگر ویراستار کتاب نامبرده ریگی به کفش نداشت ، اصل دستنوشته ها را نابود نمی کرد . وانگهی چه ضمانتی وجود دارد که علم در بیان خاطرات از اصل صداقت و امانت پیروی کرده باشد؟
#سورنا
@PN_KFP
🔴جان گریگ مدیر باشگاه فوتبال گلاسکو رنجرز اسکاتلند: یوهان کرویف در یک موقعیت، پاسخ اروپایی ها به پله بود.

🔹 خمینی نيز در سال‌ ۵۷ پاسخ آزادی خواهان مترقی مانند احمدشاملو ی توده ای، کمونیست ها، مُصدّق پرستان، ملّی- مذهبی ها و اسلام گرایان سیاسی به‌ شاه بود !

#سورنا
@PN_KFP
🔴"دیکتاتور" ، جمهوریت یا نظام پادشاهی.

بارها این بحث از سوی طرفداران جمهوری بصورت مستقیم و هم غیر مستقیم مطرح شده و سعی بر آن گردیده که دیکتاتوری را مترادف با نظام پادشاهی قرار دهند.

برای روشن شدن این موضوع نخست بازمیگردیم به مفهوم و تاریخچه واژه دیکتاتور و بعد آنرا با مفهوم زمان خود مطابقت میدهیم.

منشاء دیکتاتور و دیکتاتوری باز میگردد به دوران جمهوریت در روم باستان که در واقع نخستین نظام جمهوری در تاریخ بشر بوده.

"دیکتاتور" صاحب منصبی در سنای روم بوده که در صورت لزوم جهت حکومت بر نماد جمهوری از سوی سنا انتخاب شده و به او اختیار تام جهت هرگونه تصمیم گیری شخصی اعطا میگردیده. بنابراین میبینم که منشاء دیکتاتوری پایه در جمهوریت دارد.

کمی نزدیک تر به زمان خودمان و بعنوان مثال نام میبرم از اوضاع پس از انقلاب کبیر فرانسه در دوران پسا انقلاب، کشور فرانسه توسط شورای سه نفره انقلاب اداره میشد. سران سه گانه این شورا را ؛ روبسپیر ، مارا و میرابو تشکیل میدادند. دیکتاتوری این شورا بمراتب مخوف تر از دوران استبداد پادشاهان بوربون بود.

هنگامی که روبسپیر کرسی خود را در‌کمیته سلامت عمومی احراز نمود تقاضای تشکیل چریک های انقلاب جهت مبارزه با ضد انقلابیون نمود. دوران وحشت عمومی بدست کمیته سلامت عمومی آغاز گردید و هر کس که مورد سوء ظن قرار میگرفت به شکنجه گاه اعزام میشد و‌ در‌ بسیاری از موارد میبایست شاهد تجاوز به همسر و فرزندانش میبود.مشهور بود که چریک های انقلاب درب خانه ها را میشکستند و با گذاشتن پای بر شکم کودکان آنها را بقتل میرساندند.

صحبت راجع به جنایات بیشمار شورای انقلاب فرانسه و جمهوری خواهان انقلابی آن بیشمار است و در این بحث نمیگنجد.

انقلاب کبیر فرانسه همچون همه انقلاب های پس از خود شعار زیبا و فریبنده ای داشت : liberte, Egalite ,Fraternite
یعنی آزادی ، برابری ، برادری ولی در عمل اسارت ، بی عدالتی و جنایت را از خود بجای گذاشت و سمبلش هم گیوتین بود.

بدون استثنا سرنوشت تمام انقلابها ، یا به بن بست رسیده ، و یا به مسیری پیچیده و خونین منتهی گشته. تمامی انقلاب ها بدست جمهوری خواهان و به نام برچیدن نظام طبقاتی انجام شده ولی دست آورد آن چیزی بجز اریستوکراسی شورایی نبود.

حال اگر بخواهیم آنرا با زمان حاضر مطابقت دهیم باز هم در نظام های جمهوری به موارد بیشتر و مشخص تری از دیکتاتوری های فردی و دسته جمعی بر می خوریم .بطور مثال ناسیونال سوسیالیست در آلمان که یک نظام جمهوری بود.

هیتلر بعنوان صدر اعظم آلمان برگزیده شد و قدرت را در دست گرفت. نظام فاشیستی اسپانیا و ریاست جمهوری نامحدود فرانکو. جمهوری خلق چین و حکومت مطلقه مائو پس از انقلاب دهقانان. جمهوری دموکراتیک کوبا به رهبری تقریبا مادام العمر کاسترو که آنهم ثمره انقلاب جمهوری خواهان بود.

حال نگاهی میاندازیم به روسیه پس از انقلاب ۱۹۱۷.باز هم یک انقلاب بوسیله جمهوری خواهان که به دیکتاتوری منتهی شد و خودشان به جهت توجیه، به سیستم شورایی پس از انقلاب و حکومت ناظر نام خود برگزیده دیکتاتوری پرولتاریا را بخشیدند.

دیکتاتوری بظاهر نمایندگان کارگران، بر طبقه کارگر. گرچه در تمام طول ۷۰ سال حکومت وحشت، حتی یک صندوق رای در کل خاک پهناور شوروی دیده نشد و هیچ کارگری بیاد نمی آورد که نماینده ای را به جایی معرفی کرده باشد.

بعضی اوقات از گوشه و کنار صداهایی از سوی برخی جمهوری خواهان میشنوم که میگویند جمهوری اسلامی حاکم بر‌ ایران یک جمهوری واقعی نیست چرا که عنصر ایدئولوژی بر آن حاکم است. آیا در یکی از نظام هایی که در بالا نامشان ذکر گردید چیزی بغیر از این وجود داشت؟

چه در‌نوع فاشیستی و راستگرا، و چه مارکسیستهای چپ از چین و کامبوج و کوبا گرفته تا تمام کشورهای عضو پیمان ورشو.

آیا کسی میتواند مدعی باشد که اتحاد جماهیر شوروی بعنوان یکی از الهام بخش ترین الگوهای جمهوری خواهان در قرن بیستم فاقد اساس ایدئولوژیک بوده؟

سوال من از جمهوری خواهان این است که آیا آنها هم قادرند درگذشته نزدیک چند نظام پادشاهی با محتوای ایدئولوژیک معرفی نمایند؟

تلاش خیل بزرگی از جمهوری خواهان اینست که با شایعه سازی و مخفی کردن واقعیت ها جمهوریت را مترادف با دموکراسی و پادشاهی را مترادف با دیکتاتوری در ذهن عوام جا بیاندازند، ولی در عمل معمولا عکس آنرا میبینیم.
جالب تر اینجاست که خود دموکراسی هم تاریخچه ای کاملا متفاوت با ادعاهای کذب این افراد دارد.

منشاء دموکراسی باز میگردد به دولت شهرهای یونان باستان که اتفاقا همگی شاه محلی داشتند.

در بین این دولت شهرها میتوان از دولت اسپارت نام برد که همزمان دو شاه داشت .یکی به امور حکومتی رسیدگی کرده و دیگری مسئول دفاع از مرزهای اسپارت بود. نتیجه،همانگونه که شاهزاده رضا پهلوی بارها گفته اند:مهم محتوای یک نظام و متن قانون اساسی کشور است و نه نوع حکومت

#سورنا
@PN_KFP