✍ بهزاد مهرانی
رویترز آورده که ۱۰ زن در جمهوری دموکراتیک خلق کره یا همان کره شمالی به دلیل پوشیدن شلوارک بازداشت شدهاند.
«رهبر فرزانه» کره شمالی، پوشیدن شلوارک از سوی زنان را «مد سرمایهداری» نامیده است.
در کره شمالی، سیگار کشیدن زنان هم غیرقانونی است.
این خبر باید بیش از همه مورد توجه آنهایی قرار بگیرد که کره شمالی را جایی بهتر از جمهوریاسلامی میدانستند چرا که مثلا حجاب در آنجا آزاد است.
این خطای شناخت از آنجا پدید میآید که گمان میبریم روحانیان در این ۴۴ سال تنها بر مبنای فقه اسلامی یا شیعی رژیمشان را گرداندهاند و از آنجا که آخوند در ایران غالبا جز فساد و تباهی نیافریده است پس منبع اصلی فساد، اسلام است و شیعه و قٰرآن و … . مقصر اصلی این ویرانی ایران هم اسلام است و بس.
در صورتی که چنین نیست.
البته مشخص است که اداره حکومت بر اساس فقه و شریعت هم به تنهایی برای نابودی هر سرزمینی کافی است اما اینگونه نیست که مصیبتی که امروز گرفتار آن هستیم تماما ریشه در اسلام و فقه داشته باشد.
تئوری چپ با قرائت مارکسیستی - لنینیستی- استالینیستی- مائوئیستی و مانند اینها هم عامل مهمی در ایجاد فلاکتی است که ایران امروز در آن گرفتار آمده است.
غربستیزی، امپریالیسمستیزی، ضدیت با سرمایهداری و همینطور مالکیت خصوصی، دشمنی با «مدهای سرمایهداری»، دشمنی با لیبرالیسم، فردگرایی و طرفداری از سیطره هرچه بیشتر دولت بر همه شئونات زندگی فردی و اجتماعی و … چیزهایی بود که چپ ایرانی - به تبعیت از چپ کمونیستی و زیرمجموعههایش- شیفتهاش بود و آن را به اشکال مختلف در فرهنگ عمومی جامعه معاصر ایران تزریق کرد و با این تئوریها بر روی شهود عمومی جامعه ایران و چشمهای خرد ایرانی خاک پاشید.
اگر رژیم آخوندها با «سگگردانی» و داشتن سگ مخالف هستند؛ اگر تا این اندازه بر حجاب اجباری پافشاری میکنند و اگر با شلوارکپوشی مردان مخالفاند و اگر ضد رقص هستند و مانند اینها همه به این دلیل نیست که برای این ممنوعیتها دستور صریح دینی و فقهی دارد و میخواهد که معصیت خدا نکرده باشد؛ نه!
اینها اساتید حلکردن گرههای فقهی با خود فقه هستند. درسش را خواندهاند و نانش را خوردهاند.
غربستیزی و مخالفت با سبک زندگی غربی و به قول کیم جونگ اون «مد سرمایهداری» علت اصلی این ممنوعیتها و بگیر و ببندها است.
جمهوریاسلامی ضد ایران، فرهنگ ایرانی و تاریخ ایران است. چپهای ایرانی هم همین طور هستند.
جمهوریاسلامی غربستیز، آمریکاستیز، اسرائیلستیز و ضد «مد سرمایهداری» است. چپهای ایرانی هم قریب به اتفاق همین بوده و هستند.
تفسیر چپ و کمونیستی از اسلام که از سوی کسانی چون جلال آل احمد، علی شریعتی، پدر طالقانی و … به عنوان ستونهای فکری جامعه ایران در آمد چیزی نبود که بر سران جمهوریاسلامی تاثیر نگذاشته باشد.
همین خامنهای چنان سنگ شریعتی را بر سینه میزد و چنان هر دو عاشق سید قطب بودند که قابل تامل است.
سید قطب هم سبک زندگی غربی خصوصا آمریکایی را «منزجر کننده» و «بدوی» میدانست.
پیوند دیروز و امروز چپ و اسلامگرایی (ارتجاع سرخ و ارتجاع سیاه) هم از این زاویه دیدنیتر است.
➖➖➖JOIN US
👉 PN Telegram /
Instagram /
Twitter/
Threads/
YouTube