بخش سوم:
بخش دوم در لینک زیر:
https://t.me/Mirneshaneh/103🔸 نقش درگیرکننده و شلاق زننده داستان حسین این است که همه ما باید از خود بپرسیم اگر من در آن وضع بودم چه می کردم؟ و از آن مهم تر اینکه الان در کجای کار هستم و
#وظیفه ام چیست؟ و در عصر کنونی و برای دو راهی هایی که سر راهم قرار دارد، کدام را انتخاب می کنم؟ بنابراین، می خواهم نتیجه بگیرم که تراژدی، بعثت آفرین است و به ما نهیب می زند. تراژدی حسین، یک آینه ی فرهنگی است که ما باید خود را در آن ببینیم و از آن منظر برای خود و جامعه داوری کنیم.
🔻 حال می خواهم بپرسم که ما با این آینه چه کرده ایم؟ در این جا و به عنوان آخرین مطلب می خواهم به چهار نوع
#عزاداری و به نوعی روایت از داستان حسین اشاره کنم:
1️⃣ نخست، روایت
#اسطوره ای است. این که ما کل داستان را به امور
#ماوراء_طبیعی ربط بدهیم و عزاداری اسطوره ای انجام دهیم و در پی آن
#مناسک هم اسطوره ای شوند و ما بخواهیم با مدد از آن، خود را
#تطهیر کنیم؛ در حالی که در دین، انسان از این طریق تطهیر نمی شود. این نوع عزاداری تحولی هم ایجاد نمی کند. با این نوع عزاداری، قرار نیست مثل حسین شویم. به قول آیت الله
#مطهری ملتی که الگویی مثل حسین دارد ولی وضعش آنطور که باید باشد نیست، ملتی سفیه است. بنابراین، این روایت از حسین، آن آینه را تیره و تار می کند.
2️⃣ روایت دوم آن است که بگوییم حسین پاسدار
#فقه و
#احکام شریعت بوده است. این روایت هم جنبه جهان شمولی و انسانی قصه حسین را به
#احکام_شرعی تقلیل می دهد. چنین روایتی نمی تواند حسین را عام و بشری و جهانی به تصویر بکشد؛ بنابراین قصه ای که ظرفیت جهانی دارد، تبدیل می شود به محافظ جوانب شرعی؛ و جنبه های اخلاقی آن نادیده گرفته می شود؛ و حتی تبدیل می شود به امر فرقه ای و اجتماع محدود شیعی.
3️⃣ سومین روایت را من «عزاداری
#کارناوالی» می خوانم. این نوع عزاداری که از دهه 80 شکل گرفته، به جوانانی که از فرهنگ دینی و رسمی بیزار هستند و فرصتی برای شادی و تفریح ندارند، فرصتی میدهد تا به بهانه حسین دور هم جمع بشوند و لذت ببرند. در اینجا تراژدی جنبه
#کمدی و
#مضحک پیدا میکند. این روایت، تنش های روانی جوان را کم می کند ولی نگهدارنده ی وضع موجود است و بعثتی نمی آفریند.
4️⃣ اما چهارمین روایت از داستان حسین را من «عزاداری
#اعتقادی» نام می نهم. این روایت، الگویی بشری و عام از داستان حسین است که نمایانگر فضیلت های عمومی بشری است. این روایت، کارگشا است و می تواند آینه ای برای نقد اجتماعی باشد. به عنوان نمونه در دهه اخیر می توانم به برخی عزاداری های هیئت بعثت یزد اشاره کنم. به نظر من باید این نوع عزاداری را گسترش بدهیم.
#تعزیت_آفتاب #کانون_فرهنگی_امام_حسین #میرنشانه @Mirneshaneh