♦️مولّد حرفهایی گفتارهای مُزیّن، اما مُعوَج:
قالَ نِگری، قالَ دلوز، قالَ کریستوا (و ...) /۳
✍️ حسن محدثی
۲ مهر ۱۴۰۲
کسی که در یک سخنرانی این همه ضد و نقیض سخن میگوید و بهراحتی سخنان چند دقیقهی پیش را نقض میکند، معلوم است که با آسودهگیی خیال و بدون مسؤولیتپذیری بنویسد:
«نه دکتر محدثی و نه خود دکتر سروش در پاسخ به نقد من متوجه این ایده من نشده اند که من منظورم این نیست که شریعتی این نبوده و ایدئولوگ نبوده است و حالا جناب دکتر محدثی با نقل سخنان شریعتی در مورد ایدئولوگ بودنش به من بگویند که ایشان ایدئولوگ بوده است.منظورم من دقیقا همین بود که شریعتی ایدئولوگ بود و دین چیزی جز ایدئولوژی نیست و دکتر سروش اشتباه کرد که گفت شریعتی ایدئولوگ است و دین را ایدئولوژی کرده است. برعکس ادعای دکتر سروش دین فربه تر از ایدئولوژی نیست و چیزی جز ایدئولوژی نیست و هیچ متفکری هم نیست که ایدئولوگ نباشد» (
مهرآیین،
https://t.me/mostafamehraeen/1453).
اگر بخواهم ادب بحث را رعایت کنم، چنین رفتاری را به معنای مسؤولیتگریزی و عدم پذیرش خطاهای فاحش میدانم.
۵. قرائت جدید دلبخواهانه از شریعتی یا تفسیر روشمند و ضابطهمند اندیشههای شریعتی: مهرآیین از یک سو مدعی است در حال ارائهی قرائت معتبر و وفادار و «روشمند و نظاممند» از شریعتی است. او نوشته است:
«در عجبم که چطور دکتر محدثی به ترجمه کتاب درباره روایت ( البته ترجمه ضعیف) پرداخته و هنوز نمیداند همه آنچه ما در مورد دیگران و واقعیتها میگوییم چیزی جز روایتهای برساخت شده خود ما نیست و تنها تفاوت ما در پردازش این روایتها این است که به چه میزان روشمند و نظاممند سخن بگوییم» (همانجا).
اما از سوی دیگر، درست در مقابل ادعای قرائت «روشمند و نظاممند» در سخنرانیی خود گفته است:
«لزوماً نباید به نص صریح اندیشهی شریعتی وابسته و در واقع خودمون را تو اون قید و بند و نگه داریم. ما باید به قرائتهای جدید بپردازیمو مرحوم شریعتی و اندیشهها و متون مرحوم شریعتی را در پیوند با اندیشههای دیگه قرار بدیم» (
مهرآیین،
https://t.me/mostafamehraeen/1419).
از روشمندیی او همین بس که در طول ۱۲۰ دقیقه سخنرانی و پرسش و پاسخ حتا یکبار و حتا یک جمله از آثار شریعتی برای مخاطبان قرائت نکرده و مدعی شده است:
«جدا از اینکه این سخنرانیها در وقت بیست دقیقه ارائه شده اند و من خودم گفته ام به روخوانی متون نمی پردازم و از روح متون دکتر شریعتی سخن می گویم» (
مهرآیین،
https://t.me/mostafamehraeen/1452).
لابد روح متون شریعتی به سوی
مهرآیین در پرواز بوده و به کل از آثار شریعتی تعلق بریده است! او از اینکه سالهای پیش به او گفته ام این شریعتیی
مهرآیین است و نه شریعتیی موجود در آثار اش، آزرده است و هنوز نمیخواهد بپذیرد که هر روایتی از یک متفکر معتبر نیست.
مهرآیین از یک سو میگوید:
«باید به دکتر محدثی بگویم آثار دکتر شریعتی همدم گذشته تاکنون من هستند و بخشی از پایان نامه ارشد و رساله دکترای من اختصاص به شرح اندیشه های دکتر شریعتی دارد و مدعی ام از معدود افرادی هستم که قادر به شرح اندیشه های این متفکر هستم که این کار را در کتابی که به چاپ خواهد رسید به خوبی انجام داده ام» (همانجا).
اما از سوی دیگر در سخنرانیی خویش که در آن به تعبیر خود اش خوانشی اسپینوزایی از شریعتی کرده
(به تعبیر من اسپینوزا را به شریعتی مالیده) گفته مدتها است که به آثار شریعتی مراجعه نکرده است:
”من مدتهاست که این متون [متون شریعتی] را دیگه تورق به اون معنا نمیکنم» (
مهرآیین، دقیقهی ۳۰ تا ۳۱ از پرسش و پاسخ،
https://t.me/mostafamehraeen/1420)!
مهرآیین از یک سو مدعی است که باید شریعتی را بهدرستی بخوانیم: «شریعتی اگر بهدرستی بخوانیمش امروز در جامعهی ما نابهنجار است» (همانجا) اما از سوی دیگر، خود بهصراحت میگوید پیش از سال ۱۳۹۰ به آثار شریعتی مراجعه کرده و مدتهای مدیدی است که آنها را نخوانده است (
مهرآیین، دقیقهی ۳۰ تا ۳۱ از پرسش و پاسخ،همانجا).
۶. تذکر به مهرآیین؛ قالَ کار نمیکند: در انتها، یک بار برای همیشه و البته مشفقانه و صریح بهعنوان یک همرشتهای به
مهرآیین تذکر میدهم که قال این و قال آن جواب نمیدهد. شیوهای که او در پیش گرفته است، البته ممکن است مقلدی امروزین بپرورد که به جای قال باقر و قال صادق میگوید قال نگری، قال دولوز، قال کریستوا، اما به تولید اندیشه منتهی نمیشود. تلفیقهای افسارگسیختهی امروزین به نام «اندیشهی هیبریدی و ترکیبی» (مالیدنهای فکریی مدرن)، سترون است و نمیتواند راه حلی برای مسائل جهان ما ارائه کند. این راه را پیش از این بسیاری رفته اند و از جمله هایدگریسم اسلامی و مارکسیسم اسلامی پرورده اند و ثمرات رسوای آنها عیان شده است.
(پایان)
#مهرآیین#بتپرستی@NewHasanMohaddesi