♦️هر تمدنی محصول تاریخ است
✍️مجید یونسیان
ماکس وبر:
"در صورت پیروزی پارس ها پیشرفت اندیشه عقلانی که سهم عمده فرهنگ یونانی در کار مشترک بشریت است خفه می شد".
این یکی از استنادهای علمی برای اثبات برتری تمدن یونانی بر تمدن ایرانی است که استاد ارجمند اقای محدثی ان را به نقل از ریمون آرون ذکر کرده اند۔ ارون به نقل از ماکس وبر در همین راستا از یک مفهوم در تبین این موضوع بهره می برد و ان پیروزی"ذهن آزاد یونانی"است که از شکست پارس ها در جنگ با یونان تبلور یافته است.
اما چند نکته:
اول اینکه ماکس وبر جامعه شناس و اقتصاددان بزرگی است که دانش و تجربیات علمی او کمک بزرگی به تاریخ جامعه شناسی کرده است اما این باعث نمی شود که قضاوت های تاریخی و سیاسی او مورد استناد قرار گیرد. در همین پارگراف کوتاهی که از ماکس وبر ذکر شده میتوان به بهترین شکل و روشن ترین وجه پروپاگاندای تمدنی و برتری جویی نژادپرستانه ای را مشاهده کرد که هم ذهن یونانی را ذهنی ازاد می داند وهم اندیشه عقلانی و ذیل ان مشارکتش در پیشرفت بشری را به ان پیوند می دهد و یکسره نقطه مقابل ان را پارسیان می بیند۔ ایا قوی تر و روشن تر از این می توان دیدگاهی نژادپرستانه ارائه نمود۔
دوم:
وجود اختلاف وتفاوت میان تمدن ها موجب کشف این حقیقت می شود که اصول اساسی هرتمدنی مخصوص ومنحصر بفرد است۔
هر تمدنی محصول تاریخ است روحیه خاص وسیمای هرتمدنی از
خاک وسرزمین ان سرمی زند ودر همانجا شکوفه می کند چون هر تمدنی دو وجه دارد
وجه داخلی
وجه خارجی
وجه داخلی مرکب از نهادهای علمی، سیاسی، اجتماعی، هنری، ادبی، مذهبی است که می تواند اقتباسی باشد
وجه دوم روحیه وطرز فکر است که جنبه اختصاصی دارد از پیوند این دو یک تمدن منحصر بفرد بوجود می اید واین منحصرد بفرد بودن به معنای برتر بودن نیست برتر بودن با بهتر بودن تفاوت دارد۔ در تاریخ معاصر واژگان ترکیبی دال بر پذیرش همین خصلت انحصاری تمدنهاست۔واژگانی چون تمدن ایرانی، تمدن غربی، تمدن اسلامی، تمدن مسیحی، تمدن عبری، تمدن کنفسیوسی و،،،،،
دانستن تاریخ موجب می شود که با مطالعه عقاید دیگران این تفاوت ها درک شود در عین حال که همه تمدن ها در جنبه های خارجی همآغوشی دارند و از یکدیگر تاثیر میپذیرند، در روحیه و طرز فکر منحصر بهفرد هستند و تاکید و بالیدن به این تفاوت یا تفاخر به ان نه ملی گرایی افیونی است و نه پروپاگاندای تمدنی بلکه امری کاملا ساده و بدیهی است۔
یونانیان بدلیل ناآشنایی با تاریخ و تمدن های دیگر همه ملل و اقوام و تمدن های غیر یونانی را بربر یا وحشی مینامیدند. ایا به استناد این جهل یا ویژگی می توان انها را محکوم کرد و برتریجویی انها را به نژادپرستی و ملیگرایی افیونی نسبت داد۔
می توان به ایرانیان ایراد گرفت وبا انواع مفاهیم وواژه ها متهم شان کرد که ارثیه تمدنی انها به دلیل نقایصی که دارد موفق نشده است تمدنی همطراز انچه تمدن پیشرفته غرب است و مورد استناد بسیاری از روشنفکران و عالمان عصر کنونی است خلق نماید و عقب افتاده اند اما هرگز مجاز نیستیم که این مردمان را یکسره به برتری جویی و تفاخر به نژادپرستی متهم کنیم چون چنین سخنانی فاقد حقیقت علمی و تاریخی است۔
تمدن علمی عصر کنونی همانطور که وبر می گوید یک محصول مشترک بشری است و تمدنی ایرانی هم جزئی از همین فصل مشترک است. قضاوت در باره امروز ما به استناد وضع گذشته امری غیر معقول است. اگر بخواهیم گذشته را قضاوت کنیم باید به دو جنبه خارجی و داخلی تمدن ایرانی توامان بپردازیم و به این سوال ها مستند پاسخ دهیم که ارثیه این تمدن در نظام های علمی، اجتماعی، سیاسی، ادبی و مذهبی چه بوده است و در وجه داخلی بر چه روحیه و طرز فکری قرار داشته است. در واقع به این سوال پاسخ دهیم که شعور عامه از چه نشآت گرفته است۔شعور عامه همان نوعی تلقی انسان اجتماعی از جهان خود و پیرامون است. طرز تلقی او از محیط، انسان، دیگران است۔ بزرگترین تفاوت ما به عنوان انسانهایی که در تمدن ایرانی نشو و نما کردیم با انسان هایی که در تمدن غربی زیسته اند این است که انها با تحقیق علم و فلسفه خود، جامعه، گذشته و میراث تمدنی خود را شناخته اند و با شخم زدن تاریخ به همه وجوه معرفتی، کاستی و مزیت های خود آگاه شده اند و ما نتوانسته و نخواسته ایم این کار را کنیم و اکنون دچار نوعی یاس سیاه شده ایم و پرخاشگری ما به گذشته خوداگاهانه و عالمانه و مستند نیست همانطور که تفاخر به ان اگاهانه و مستند نیست۔
#ایران#توسعه#یونسیان#خاک_پرگهر#هویتمندی_میراثی@NewHasanMohaddesi