وظایف و موقعیت فعلی کمپین
معیارهای بررسی «عادلانه و منصفانه» برای ما کاملا روشن است. این شعار زمانی عملی میشود که «مزه شیرین عدالت» را به کام آنهایی که پروندهسازیها و اسباب شکنجه و زندان را فراهم آوردند، تلخ کند و سپس زمینخواران و رانتخواران اصلی هفتتپه از دولت و سلاطین اختلاس گرفته تا عناصری که شبانهروز دسترنج کارگران را به یغما میبرند، محاکمه کند.
عدالت کجا پنهان میشود وقتی که درآمدهای کشور را بیرون از مرزها به ویرانی میکشانند و پاسخ اقتدار پوشالی را از زبان آزادیخواهان عراق و لبنان میشنوند؟
وقتی با هر تجمع مسالمتآمیز با ضرب امنیتی و شلاق و حبس مواجه میشویم، از چه چیز باید تشکر کرد؟
علیرغم آزادی مشروط تعدادی از زندانیان مورد حمایت ما، سوال اصلی همان است: فعالان هفتتپه و یک می و دانشگاهها و کارخانهها و رسانهها و... ، اصولا چرا باید در قبال اعتراضاتشان سرکوب شوند تا بخواهند پس از تحمل رنج فراوان به صورت موقتی آزاد شوند؟
آزادی بیان و اجتماعات حق بدیهی و اساسی ماست و تا زمانیکه سلب میشود و با شکنجهها و احکام و وثیقههای سنگین پس داده میشود، جای هیچگونه امیدواری و تغییر نگرش در عملکرد مجموعه قضایی نداریم. در دوران اخیر ریاست ابراهیم رییسی که برخی مسرور از تحول قضایی وی شدهاند، کارگران هپکو و آذرآب خونین شدند و دستگیریهای فلهای کارگران و فعالین ادامه یافت و همچنان پرونده کارگران هفتتپه باز است! آزادشدگان از بند نیز زیر سایهی تهدید اجرایی شدن احکام سبعانه قرار دارند و کماکان دست نیروهای امنیتی در فشار و تعقیب فعالین کارگری و چپ مشهود است.
تمامی این فعالان ثابت کردهاند که از حق اعتراض دفاع میکنند. که اعتراض به گرانی، رانتخواری، خصوصیسازی، خفقان، زندان و شکنجه سرفصل آن است. چطور بپذیریم که برای کارگری حقطلب وثیقهی سنگین بابت جرم ناکرده بتراشند؟ چگونه در برابر خفهکردن نشریهی حامی
جنبش کارگری میتوان سکوت کرد؟
اگر دستگاه قضایی ادعای رافت دارد، آزادی مشروط متهمین هفتتپه را میبایست به لغو احکام و پروندهسازیها مبدل کند و دست از تعقیب فعالین کارگری بردارد. نه دستگاه قضا و نه نهادهای امنیتی هیچکدام به دنبال هدف فوق نیستند و آزادیهای اینچنینی نتیجه عقب نشینی آنان است. اما همچنان سرکوب سیستماتیک با حداکثر توانش در کمین است. ما تنها به زور سازمانیابی خودمان است که خواهیم توانست چشمها و دهانهای اسیر و بسته را رها کرده و سنگرهای بیشتری را فتح کنیم.
کارگران هفتتپه گفتند «صدای ما آزاد شد». نه رفقا، صدای ما زمانی آزاد است که متحد و بیواهمه، آن «صدا» را فریاد زنیم و به تودههای ستمکشیده تسری دهیم. صدای پرطنین و امیدبخش «نان کار آزادی ، اداره شورایی» که زخمی بر چهرهی بورژوازی ایران و دار و دستهاش انداخته است. خصوصیسازی و بردگی کارمزدی، حقارت و خفت را به زندگی تودهها تحمیل کرده و آنان را به شورش و اعتراض وا میدارد. پس از دیماه ۹۶ «نه» بزرگ به وضع موجود را شنیدیم، و بامبارزات طبقه کارگر «آری» بزرگ به بار نشسته است. اکنون میتوان قضاوت کرد که وزن سیاسی آلترناتیو شورایی چنان سهمگین است که دستپاچگی و ترس نیروهای امنیتی را حاصل شده که مانند گرگ زخمی پاچه میگیرد و زوزهی مرگ میخواند.
اما این سوی ماجرا ما هستیم که با تلاش و همبستگی مضاعف، با اعتراضات و اعتصابات خود فشار لازم برای رهایی موقتی اسرایمان را فراهم آوردیم. الگویی که میتواند و باید برای رهایی دیگر زندانیان سیاسی ادامه پیدا کند. این دوران نوید پیروزیهای بعدی را میدهد که لغو تمام احکام و سناریوهای امنیتی و قضایی، و آزادی صداهایی است که در انتظار اتحاد و تجدید قوای ما هستند.
«کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه» یک گام معین و حیاتی را پشت سر گذاشته و به سهم خود، موج حمایتی گستردهای را سازمان داده و ابعاد مختلف آزادیخواهی تنهای شریف و دربند را تقویت بخشیده است. گام بعدی کمپین، ضمن خواست آزادی فوری ندا ناجی، تلاش جهت پاره کردن اسناد واهی و احکام باطل و قرارهای ظالمانه برای فعالین پیشروی کارگری و چپ است.
آزادی بی قید و شرط تمام متهمین پرونده هفتتپه و دیگر پروندههای کارگری و سیاسی اولویت ماست. در موقعیت کنونی باور داریم که در مسیر تحقق این خواستهها قدم گذاشتهایم تا گام نهایی که دست در دست یکدیگر با اتحاد قدرتمند و طبقاتیمان، سرود آزادی و برابری همگانی را بخوانیم.
چارهی کارگران ، وحدت و تشکیلات است.
زندهباد کارگران و حامیان هفتتپه ،
زنده باد مبارزات رادیکال طبقه کارگر ،
بیش باد آزادی گروگانهای
جنبش کارگری .
#آلترناتیو_ما_شوراست #هفت_تپه #جنبش_مجامع_عمومی #جنبش_کارگری- کمپین دفاع از بازداشتشدگان هفتتپه و زندانیان ترقیخواه
@Zendani7Tapeh- ارتباط با کمپین
@Zendani7Tappeh