نان کار آزادی

#مادران_پارک_لاله
Канал
Политика
Новости и СМИ
Образование
Социальные сети
ПерсидскийИранИран
Логотип телеграм канала نان کار آزادی
@NK_AzadiПродвигать
432
подписчика
20,8 тыс.
фото
10,8 тыс.
видео
10,5 тыс.
ссылок
تلاشی برای انعکاس جنبش هاى #کارگری، #زنان، #دانشجویی و #رفع_ستم_ملی برای نیل به آزادی و برابری !
🚩🚩🚩

در دهه‌ی سیاه ۶۰ که خبری از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره نبود، #مادران_خاوران سند جنایت را افشا کردند و مشعل مقاومت را به دست #مادران_پارک_لاله و #مادران_آبان دادند. این مشعل با بگیر و ببند، خاموش نخواهد شد. هرگز.‌
#ماشالله_کرمی و منیژه خانم یک پسر داشتند.
محمدمهدی را که اعدام کردند، ماشالله و منیژه، والدین دو پسر شدند:
#محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی. آن‌ها و همه‌‌ی خانواده‌های دادخواه، باید این پیام را از ما دریافت کنند‌ که ما نیز هم‌سرنوشت‌ها و هم‌راهان آن‌ها هستیم. باید بدانند که تنها نیستند. باید بدانند که فراتر از مرزهای تنگِ خانه و خانواده‌، قلب‌های آزادی‌خواهان در سراسر ایران و جهان با آن‌هاست. باید بدانند که خون عزیزان‌شان بی‌ثمر نخواهد بود.

کم‌ترین وظیفه‌ی ما این است که نام‌های شهدا و
#خانواده_های_دادخواه را به عنوان رهبران راستین قیام تکرار کنیم. سکوت در برابر سرکوب خانواده‌های دادخواه، خیانت به خون مبارزان است.‌

#مهسا_ژینا_امینی
#نه_به_شکنجه_نه_به_اعدام
#اعدام_قتل_عمد_حکومتی
#زن_زندگی_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری
@komite_h
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
نان کار آزادی
Photo
بدون کم‌ترین تردید، رفتار جمهوری اسلامی با #خانواده_های_دادخواه، سرآمدِ تمام رفتارهای رذیلانه‌‌ی حکومت‌های سفاکِ تاریخ است.
بالاترین مرتبه‌ی حقارت و رذالت است که جگرگوشه‌های مردم را تنها به جرم حق‌طلبی بکشند، سنگ مزاری‌هاش‌شان را بشکنند و خانواده‌‌های‌شان را بربایند.
به همین دلیل است که حتی از توصیف جمهوری نکبت اسلامی به‌عنوان حکومتی دیکتاتوری یا توتالیتر اجتناب می‌کنیم و آن‌ها را #حکومت_اوباش می‌نامیم.
حتی دیکتاتورها درجاتی از پرنسیب سیاسی در رفتار و کردار خود دارند؛ شما کجا می‌یابید که نیروهای رسمی یک حکومت به اقصی نقاط کشور گسیل شوند و روی سنگ‌های مزار کسانی‌که خود کشته‌اند، خط بکشند، قیر بریزند یا نام شهید را حذف کنند؟
این‌ حتی حقیرانه از مخفی کردن پیکرهای هزاران زندانی سیاسی اعدام‌شده در گورهای جمعی و بی‌نام و نشان است.

اما تمام این رذالت‌ها، موجب فراموشی جنایات شد؟ خیر، بلکه فقط ساعت به ساعت،‌ کلیت طبقه‌ی حاکم را بی‌آبروتر و رسواتر می‌کند.

در دهه‌ی سیاه ۶۰ که خبری از شبکه‌های اجتماعی و ماهواره نبود، #مادران_خاوران سند جنایت را افشا کردند و مشعل مقاومت را به دست #مادران_پارک_لاله و #مادران_آبان دادند. این مشعل با بگیر و ببند، خاموش نخواهد شد. هرگز.‌
#ماشالله_کرمی و منیژه خانم یک پسر داشتند.
محمدمهدی را که اعدام کردند، ماشالله و منیژه، والدین دو پسر شدند: #محمدمهدی_کرمی و #محمد_حسینی. آن‌ها و همه‌‌ی خانواده‌های دادخواه، باید این پیام را از ما دریافت کنند‌ که ما نیز هم‌سرنوشت‌ها و هم‌راهان آن‌ها هستیم. باید بدانند که تنها نیستند. باید بدانند که فراتر از مرزهای تنگِ خانه و خانواده‌، قلب‌های آزادی‌خواهان در سراسر ایران و جهان با آن‌هاست. باید بدانند که خون عزیزان‌شان بی‌ثمر نخواهد بود.

کم‌ترین وظیفه‌ی ما این است که نام‌های شهدا و #خانواده_های_دادخواه را به عنوان رهبران راستین قیام تکرار کنیم. سکوت در برابر سرکوب خانواده‌های دادخواه، خیانت به خون مبارزان است.‌

#دادخواهی #قسم_به_خون_یاران_ایستاده_ایم_تا_پایان #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #خامنه_ای_ضحاک_میکشیمت_زیر_خاک #ژینا_امینی #زن_زندگی_آزادی
#محور_کذایی_مقاومت


@Blackfishvoice1
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
نان کار آزادی
Photo
در روزهای گذشته اجرای احکام اعدام به شدت فزونی گرفته است. تنها در یک هفته گذشته،‌ بیش از ۵۰ زندانی ( سیاسی و عمومی) در زندان‌های سراسر ایران اعدام شدند و بی تردید علت این اعدام‌ها بیشتر برای ایجاد رعب و وحشت در میان مردم معترض است که خواهان پایان دادن به دیکتاتوری، ظلم، استثمار، تبعیض و نابرابری هستند و قصد عقب‌گرد به گذشته را نیز ندارند.

حکومت به شدت ترسیده است چون روزی نیست که شاهد اعتراض‌های کارگران، معلمان، زنان، دانشجویان، خانواده‌های دادخواه و دیگر مردم معترض نباشیم و تنها در یک ماه گذشته تعداد زیادی از کارگران شرکت‌های نفت و گاز و پتروشیمی اعتصاب کرده و معلمان و بازنشستگان نیز به طور پیوسته به خیابان‌ها آمده‌اند. زنان نیز تن به حجاب اجباری تحمیلی حکومت نمی‌دهند و هم‌چنان شجاعانه و غرورآفرین در مکان‌های عمومی علیه ظلم و تبعیض و دیکتاتوری ایستاده‌اند و حکومت مجبور است هر روز برنامه‌ای جدید برای جلوگیری از این وضعیت بیابد که با مقاومت مردم دوباره شکست می‌خورد. مردم مبارز و شجاع ایران سال‌هاست که به قدرت خود پی برده‌اند و می‌دانند که این با هم بودن‌ها چقدر می‌تواند اقتدار این حکومت ظالم و فاسد را در هم بشکند. پس از قیام «زن، زندگی، آزادی» نیز اعتماد به نفس زنان و مردان شجاع و برابری‌خواه بیشتر شد و هر روز شاهد خلق ایده‌های جدید از همراهی و همبستگی مردم با همدیگر بوده‌ و هستیم. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران نیز روز سه شنبه ۱۹ اردیبهشت به یاد فرزاد کمانگر و برای تحقق مطالبات‌شان از جمله؛ در اعتراض به وضعیت اسفناک نظام آموزشی، سرکوب سیستماتیک دانش‌آموزان،‌معلمان و والدین و در حمایت از اعتراضات و برای آزادی معلمان و تمام زندانیان سیاسی، فراخوان تجمعی سراسری داده‌اند و بسیاری از تشکل‌های فرهنگیان، بازنشستگان، کارگران، دانشجویان و زنان از آن‌ها حمایت کرده‌اند.

در چنین شرایطی،‌ حکومت چونان سال‌های گذشته به هر ابزاری چنگ می‌اندازد تا شاید بتواند مردم معترض که در برابر حکومت ایستاده‌اند را به خانه‌ها بفرستد و به سکوت بکشاند. در نتیجه سیل بازداشت‌ها، شکنجه‌ها، احکام سنگین، احضارها و اجرای احکام اعدام فزونی می‌گیرد، ولی مردم مبارز و شجاع ایران، این‌بار عزم خود را جزم کرده‌اند که به هر شکلی چه با بازداشت و احکام سنگین، چه با شکنجه و شلاق، چه با چشمان کور شده، چه با اعدام و ترور و تهدیدهای ریز و درشت این حکومت جنایت‌کار، به عقب بازنگردند. این مقاومت‌ها و پایداری‌های هر روزه از اهمیت بسیاری برخوردار است و بی تردید حکومت را به عقب خواهد راند و روز به روز ناتوان‌تر خواهد شد. در این شرایط حساس، ضرورت دارد که علیه اعدام به عنوان قتل عمد دولتی و جنایت‌، دست در دست همدیگر و یک صدا بپاخیزیم و اجازه ندهیم که این جنایت‌کاران انسان‌ها را از حق زندگی محروم کنند.
ما مادران پارک لاله ایران، به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران، اعدام را قتل عمد حکومتی و جنایت توسط جمهوری اسلامی ایران می‌دانیم و این جنایت‌ها را به شدت محکوم می‌کنیم و از تمام آزادی‌خواهان متعهد می‌خواهیم که برای لغو مجازات اعدام و برای نجات جان مبارزان در خیابان‌ها و در زندان‌ها بپاخیزند و اقدامی فوری انجام دهند. ما همراه و همگام با قیام «زن، زندگی، آزادی»، خواهان آزادی و رهایی از دیکتاتوری و رفع هر گونه تبعیض و بی‌عدالتی هستیم و سال‌هاست که مطالبات زیر را پیگیرانه فریاد می‌زنیم و از تمام دادخواهان می‌خواهیم که برای دستیابی به این مطالبات با ما همراه شوند:

۱) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۲) لغو مجازات شلاق و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شلاق، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه‌هایی علنی، عادلانه و مردمی (مجازاتی به جز اعدام)، ۴) برخورداری از آزادی بیان، اندیشه، قلم بدون قید و شرط، ۵) برخورداری از آزادی پوشش و حق کنترل بر بدن بدون قید و شرط، ۶) برخورداری از حق اعتراض، اعتصاب، تجمع، تشکل، سازمان‌ و احزاب مستقل، ۷) برخورداری از برابری حقوق شهروندی و رفع هرگونه تبعیض و ۸) جدایی دین از حکومت. ما اعتقاد عمیق داریم که ساختار سراپا فاسد، تمامیت‌خواه و دیکتاتوری مذهبی – ارتجاعی و غیر دموکراتیک حکومت اسلامی ایران باید در هم شکسته شود و طرحی نو در اندازیم.

مادران پارک لاله ایران

۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۲


#مادران_پارک_لاله #مادران_دادخواه


@blackfishvoice1
🚩🚩🚩

#مادران_پارک_لاله:
فریاد دادخواهی مان علیه نظام بیدادگر اسلامی ایران را رساتر کنیم!


سحرگاه چهارشنبه ۱۵ مرداد ۱۳۹۹، مصطفی صالحی یکی از اعتراض کنندگان دی ماه ۱۳۹۶، در زندان دستگرد اصفهان اعدام شد. وی در شهر کهریزسنگ از توابع شهرستان نجف‌آباد اصفهان دستیگر شد. اتهام او قتل یکی از اعضای سپاه پاسداران بود، ولی در جریان دادگاه این اتهام را رد کرد و نپذیرفت، با این وجود اعدام اش کردند. جنایت کاران فاشیست اسلامی گمان می‌کنند که با اعدام معترضان می‌توانند جلوی اعتراض ها و اعتصاب های مردم جان به لب رسیده را بگیرند. غافل از آنکه با تشدید سرکوب ها، بگیر و ببندها، شکنجه های وحشیانه و شلاق‌ها و احکام سنگین زندان و اعدام برای معترضان، هر روز شاهد گسترش و عمیق‌تر شدن اعتراض ها و اعتصاب ها علیه بیدادگری های کل این نظام ستم کار و فاسد هستیم.

همین روزها شاهدیم که اعتصاب های کارگری به شکلی گسترده در شهرهای مختلف کشور در حال شکل‌گیری است. بی تردید با بحران های ساختاری سیاسی، اقتصادی و اجتماعی حکومت و فقر روز افزونی که به زندگی مردم تحمیل کرده‌اند و سرکوب های گسترده و شدت گرفتن نارضایتی های مردم از این همه ظلم و تبعیض و تحقیر، طولی نخواهد کشید که با ادامه ی همین اعتصاب ها و اعتراض ها بساط ظلم و بیداد این حکومت چپاول گر و جنایت کار برچیده شود. هم‌اکنون شاهدیم که اعتصاب کارگران شجاع هفت تپه در شوش بیش از پنجاه روز است که در گرمای طاقت فرسای ۵۰ درجه ادامه دارد. اعتصاب کارگران هپکو در اراک و اعتصاب و اعتراض های گسترده ی کارگران در دیگر شرکت ها، به ویژه کارگران پیمان کاری صنایع نفت، گاز، ‌پتروشیمی و نیروگاهی در چندین مرکز مهم در جریان است. اعتصاب هایی از جمله؛ اعتصاب کارگران پالایشگاه های نفت آبادان، نفت ماهشهر، نفت سنگین قشم، نفت پارسیان، نفت مهران، نفت اصفهان، پتروشیمی لامرد، پتروشیمی رازی خوزستان، پتروشیمی سبلان، پتروشیمی پارس عسلویه، پالایشگاه گاز فازهای ۲۲ تا ۲۴ پارس جنوبی کنگان، نیروگاه برق بیدخون عسلویه، نیروگاه ارود شور، نیروگاه سیکل ترکیبی مشهد و غیره. این اعتصاب ها اغلب توسط کارگران پیمانی آغاز شد، ولی امیدواریم تمام کارگران و زحمتکشان به این اعتصاب ها بپیوندند. هم چنین در پی اعتراضات رانندگان تاکسی در مشهد و بابل، دیروز ۱۶ مرداد رانندگان سبزوار نیز دست به اعتراض زدند.

با نظامی که چهار پایه‌ اش بر سرکوب، جنایت، تبعیض و فساد استوار است، چه باید کرد؟

اگر بخواهیم هر کدام از این ارکان و زیر مجموعه های این ارکان را از حکومت بگیریم،‌ دیگر نمی‌تواند سر پا بماند. پس حکومت اسلامی ایران برای بقای خود چاره‌ای جز «سرکوب، جنایت، تبعیض و فساد» ندارد. با این ارکان است که تمام پایه هایش به هم وصل و چفت شده و چهل و دو سال است که شرکایش را چه داخلی و چه خارجی همراه خود نگاه داشته است. بی‌شک آن‌هایی که تا کنون با حکومت مانده اند یا هم چنان برای ماندگاری آن تلاش می‌کنند، در این «ارکان» با حکومت شریک اند و روزی باید در دادگاه های عادلانه و علنی پاسخ‌گوی مردم باشند.

آیا تنها با اعتراض های رسانه ای می‌توان مانع جنایت های ساختاری این حکومت شد؟

در هفته ی گذشته شاهد چند همبستگی زیبا در رسانه‌های اجتماعی در اعتراض به جنایت های حکومت بودیم. یک مورد پس از کشته شدن کولبر جوانی ۲۹ ساله به نام وزیر محمدی در تاریخ ۹ مرداد ۱۳۹۹ که بر اثر شلیک مستقیم نیروهای نظامی مرزی به جمعی از کولبران در منطقه نوسود در استان کرمانشاه کشته شد. کاربران هشتگ (#کولبر نکشید) را به ترند اول توییتر در ایران بدل کردند. زیرا کشته شدن این کولبر نه اولین بود و نه آخرین خواهد بود. شبکه حقوق بشر کردستان طی گزارشی اعلام کرده است: «در سال ۲۰۱۹ میلادی(۱۱ دی ۱۳۹۷- ۹ دی ۱۳۹۸) ۷۹ کولبر و کاسبکار کرد توسط ماموران نظام جمهوری اسلامی ایران یا بر اثر سوانح طبیعی و عدم امنیت در مسیرهای کولبری جان خود را از دست داده اند، هم چنین طی این سال ۱۶۵ کولبر و کاسبکار دیگر مجروح و مصدوم شده اند.». یک مورد دیگر در اعتراض به احکام ظالمانه اعدام سه جوان معترض در آبان ۱۳۹۸ که هشتگ (#اعدام نکنید) در تاریخ ۲۴ تیر ۱۳۹۹ در توییتر و اینستاگرام به راه افتاد و با حدود ده میلیون توییت به ترند جهانی بدل و اعدام آن‌ها متوقف شد. ولی تأسف بار اینکه سرکوب ها، بازداشت ها و جنایت های حکومت هم چنان ادامه دارد، زیرا «سرکوب» و «جنایت» دو رکن اصلی ماندگاری این حکومت است و برای پایان دادن به این بی‌عدالتی‌ها نیاز به عزمی همگانی، مستقل، متشکل و ادامه دار در عرصه ی «خیابان» داریم. با این وجود، کاش این اعتراض های میلیونی و با ارزش در رسانه‌های اجتماعی برای «حذف این مجازات» ها نیز صورت گیرد. با خواسته هایی چون: «#لغو_ مجازات_ اعدام» یا «#لغو_مجازات_اعدام_شلاق». ما معتقدیم تا زمانی که مجازات اعدام در قوانین کشور ما

👇👇👇
🚩🚩🚩

برگرفته از سایت مادران پارک لاله ایران:

#اعدام_نکنید!

وقتی گل سرخ را سر بریدند،
وقتی سروهای ایستاده را شکستند،
شقایق جامه درید و پرپر شد.
شمعدانی در قاب پنجره گریست.
محبوب شب از شب گریزان شد.

دیگر بس است:
بگذارید یاسها بر دیوار بمانند.
پای تان را از گلویمان بردارید،
بگذارید نفس بکشیم،
نفسمان را قطع نکنید،
اعدامشان نکنید،
که تاریخ بیکار نمی ماند.

شفق / یکی از #مادران_پارک_لاله_ایران

۹ مرداد ۱۳۹۹
www.mpliran.net

#زنده_باد_انقلاب
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری

نان کار آزادی
https://t.me/joinchat/AAAAAEPkAIX_YOpyxrIvLQ
🚩🚩🚩

برگرفته از سایت #مادران_پارک_لاله_ایران:

نگذاریم معترضان را زندانی، شکنجه و اعدام کنند!
همبستگی مان را به «لغو مجازات اعدام و شکنجه» بدل کنیم!

حکومت استبدادی اسلامی ایران، هم چنان با مجازات های قرون وسطایی اعدام، شلاق و اعترافات اجباری، می‌خواهد با ایجاد رعب و وحشت شدید جامعه را به سکوت بکشاند و هر صدای اعتراضی را در نطفه خفه کند. هنوز از همبستگی میلیونی هشتگ «اعدام نکنید» و توقف موقت اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی تا رسیدگی مجدد پرونده ی آن‌ها چندی نگذشته است که احکام اعدام برای پنج نفر دیگر از معترضان دی ماه ۱۳۹۶ به نام های؛ مهدی صالحی قلعه شاهرخی، محمد بسطامی، مجید نظری کندری، هادی کیانی و عباس محمدی، در دیوان عالی کشور تأیید شد. ۸ نفر دیگر از هم پرونده های آن‌ها نیز به ۵ سال حبس محکوم شدند. این ۱۳ نفر پس از اعتراضات دی ماه ۱۳۹۶ به تناوب، در خمینی شهر اصفهان دستگیر شدند و این احکام در بهمین ۹۸ توسط شعبه ۲ دادگاه انقلاب اصفهان صادر شد. پرونده های آن‌ها به دیوان عالی کشور ارسال شده بود و گفته می‌شود که این احکام ظالمانه تأیید شده است. این وضعیت نگران کننده در حالی است که در بامداد سه شنبه ۲۴ تیر، دیاکو رسول زاده و صابر شیح عبدالله، دو زندانی سیاسی کرد را در زندان ارومیه اعدام کردند.

قصد مسئولان و مزدوران این حاکمیت تمامیت خواه و فاسد، بستن دهان معترضان به وحشیانه ترین شکل ممکن است. از سرکوب های شدید و بیرحمانه تجمع ها، تشکل ها و اعتصاب ها تا بازداشت های پیاپی، شکنجه و اعتراف گیری، احکام زندان و وثیقه های سنگین، جلوگیری از برگزاری مراسم ها، پلمب مکان های فعالیت، ضبط اموال، محرومیت زندانیان سیاسی و خانواده‌ها از حقوق انسانی خود و هزاران فشار و محرومیت دیگر که بر سر معترضان می‌آورند تا چند صباحی بیشتر بر این خوان گسترده که دارند تمام آن را به یغما می‌برند و نابود می کنند، حکومت کنند.

همه می‌دانیم که برای رهایی از بیدادگری های بی حد و حساب این حکومت ستم کار نیاز به نقشه ی راه و تحولی اساسی داریم و جامعه ی معترض می‌رود که راه خود را بیابد، ولی در «همین لحظه کنونی»، می‌توانیم برای نجات جان زندانیان سیاسی کاری کارستان کنیم و برای لغو قانون مجازات اعدام و شکنجه متحدانه بپاخیزیم.

اجازه ندهیم که جنایت های حکومت در ۴۲ سال گذشته تکرار شود. درست در چنین روزهایی در سی و دو سال پیش، درب زندان ها را بستند، ملاقات ها را قطع کردند و تلویزیون‌ها و روزنامه‌ها را از زندان ها جمع کردند و زندانیان سیاسی و خانواده‌ها را در بی‌خبری مطلق نگاه داشتند و عزیزان ما را با حکم حکومتی کشتند. این جنایت کاران حتی پیکر آن جان های شیفته را هم از ترس‌شان به خانواده‌ها تحویل ندادند و تا امروز نمی‌دانیم که آن‌ها را چرا و چگونه کشتند و در کجا به خاک سپردند. قتل و جنایت بر پیشانی این حکومت ستمگر حک شده است و اگر با همتی همگانی و بین‌المللی جلوی این بی‌عدالتی‌ها و لغو مجازات اعدام نایستیم، این روند جنایت بار بی‌وقفه ادامه خواهد یافت.

ما مادران پارک لاله به عنوان صدایی از جنبش دادخواهی مردم ایران،‌ ضمن ابراز همدردی عمیق با خانواده‌های زخم خورده، این چرخه ی آزادی کشی، سرکوب، قساوت، بازداشت، شکنجه، اعترافات اجباری، تبعیض، بی‌عدالتی و اعدام را به شدت محکوم می‌کنیم و خواهان: ۱) لغو قانون مجازات شکنجه و اعدام از جمله؛ اعدام، ترور، کشتار خیابانی، شکنجه، سنگسار و قصاص، ۲) آزادی بدون قید و شرط تمامی زندانیان سیاسی و عقیدتی، ۳) محاکمه و مجازات آمران و عاملان تمامی جنایت‌های صورت گرفته توسط مسئولان جمهوری اسلامی ایران از ابتدا تا به امروز در دادگاه هایی علنی و عادلانه هستیم. ما هم چنین اعتقاد عمیق داریم که این خواسته ها با اتحاد و همبستگی و مبارزات پیگیر ما دادخواهان به دست خواهد آمد و تردیدی نیست که برای رسیدن به این خواسته ها باید برای رسیدن به ۴) آزادی بیان و اندیشه، ۵) حق داشتن تجمع و اعتصاب و تشکل و احزاب مستقل، ۶) رفع هرگونه تبعیض و ۷) جدایی دین ازحکومت نیز تلاش کنیم، زیرا علت اصلی این بی عدالتی ها را در ساختار و قوانین آزادی ستیز و تبعیض آمیز حکومت اسلامی ایران می دانیم.

مادران پارک لاله ایران
۸ مرداد ۱۳۹۹
www.mpliran.net

#زنده_باد_انقلاب #نان_کار_آزادی_اداره_شورایی
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_حکومت_کارگری

@NK_Azadi
🚩🚩🚩

برگرفته از سایت #مادران_پارک_لاله_ایران:

👇👇👇

یاد خانم عزت سلیمانی (مادر صادقی)، از مادران مقاوم و عاشق خاوران گرامی باد!

با تاسف و اندوه فراوان، خانم عزت سلیمانی ( #مادر_صادقی) ۱۷ دی ماه ۱۳۹۸ از میان ما رفتند. دو پسر ایشان نیز در سال‌های ۱۳۵۷ و ۱۳۶۷ شهید شدند، لطف اله صادقی در ۱۹ بهمن ۱۳۵۷ در جریان انقلاب در جلوی کلانتری ۱۲۸ کشته شد و پسر دیگرش به نام یداله صادقی از قتل عام شدگان تابستان خونین ۱۳۶۷ بود.

مادر صادقی یکی از مادران مقاوم و عاشق و دادخواه خاوران بود که تا تنی سالم داشت با چند اتوبوس خودش را به خاوران می‌رساند تا یاد پسرش یداله را زنده نگاه دارد و گاه از آنجا به بهشت زهرا می‌رفت تا یاد پسر دیگرش لطف اله را زنده کند. مادر صادقی را در ۱۸ دی ماه در قطعه ۹ بهشت زهرا، کنار پسرش لطف اله به خاک سپردند.
جمعه ۲۰ دی ماه نیز مراسم به یادش در مسجد حجه ابن الحسن در خیابان سهرودی شمالی تهران برگزار کردند و تعدادی از مادران و خانواده‌های خاوران نیز برای گرامی داشت یاد مادر صادقی در این مراسم حضور یافتند و خانواده را همراهی کردند.
منصوره بهکیش که مادر صادقی را از خاوران می‌ شناخت درباره او می گوید: مادر صادقی زنی بسیار زحمتکش بود و با سختی بسیار زندگی خودش و فرزندان اش را اداره می کرد. مادر صادقی با اینکه معلوم بود در زندگی سختی‌های زیادی کشیده و از توان مالی خوبی برخوردار نبود، ولی زنی شوخ طبع و با انرژی بود و همیشه روحیه ی خوبی داشت و خیلی هم شیرین زبان بود. گاه که می‌خواست خشم خود را نسبت به حکومت نشان دهد، آن را با کلامی خاص خود و زیبا بیان می‌کرد و گاه ما را می خنداند و به ما روحیه می داد. هر کدام از این مادران یک دنیا زندگی و مقاومت و ایستادگی و شور و عشق بودند و کاش توان آن را داشتیم که می توانستیم زندگی تمام این مادران را به رشته تحریر در بیاوریم. زندگی هر کدام از این مادران و خانواده‌ها از جلوی زندان ها و در راه گورستان ها تا درون خانه‌های شان و گوشه گوشه زندگی‌شان روایتی است از درد و رنج به همراه مقاومت و جسارت و شهامت و عشقی بی بدیل. روایتی که تاریخ مبارزات دادخواهانه خانواده‌هاست و اگر به رشته تحریر در بیاید، می‌تواند کتابی بسیار تاثیرگذار و سرمشقی برای بازماندگان و دیگر دادخواهان باشد. یادش و عشق اش زنده و گرامی باد!

یکی از آشنایان او دو یادداشت زیبا برای مادر صادقی نوشته است که در زیر بدون تغییر می آوریم:
یادداشت اول: «مادر، مادر بود با ۵ بچه. تک و تنها در این زمانه نامرد و ناسازگار. روزها و شب‌های سختی را سپری کرد تا بتواند شکم بچه‌ها را سیر کند. چه روزها و شب‌های سختی را پای دار قالی گذراند. تنها دلخوشی اش،‌ آوازه های پای دار قالی بود که هر از گاهی سر می داد.
تا وقتی که لطف الله بزرگ شد و نان آور خانه، تا خواست نفس راحتی بکشد و پشت و پناه خود را هم چون سروی قد کشیده ببیند، سیل انقلاب، لطف الله عزیز و مهربان و مردمی را با خود برد. مادر باز هم تنها شد و این بار، یدالله و دختران را می‌دید که قد بر افراشته اند. ولی طولی نکشید که با از دست دادن یدی، بار دیگر کمرش شکست و قدش خمیده تر شد. این بار مادر داغدار نمی‌دانست چه باید بکند. این مادر قوی و پر انرژی بار دیگر زمین خورد. و بارها و بارها سعی کرد که برخیزد، ولی مانند پرنده‌ای بود که هر دو بال خود را از دست داده بود و پس از مدتی زمین گیر شد. ولی باز هم برای همه فرزندان و نوه هایش مادر بزرگ شادی بود و خیلی خیلی سختی کشید. روحش شاد و یادش همواره گرامی باد. او مادر همه ما بود.»
یادداشت دوم : «لطف الله دیگر مرد شده بود، کارگر شرکت واحد بود و ماه به ماه حقوق می‌گرفت و می‌آورد و می‌داد به عزت خانم. انگار همه چیز یک خواب خوش طولانی بود که آخرش از خواب می پرید و می دیدی هنوز سر دار قالی دوازده متری نشسته و داره می گه دو تا آبی یکی قرمز … وقتی اکبرآقا صاحب دار قالی می آمد، تنش می‌لرزید نه به خاطر خودش که به خاطر بچه ها. اکبر آقا همیشه فریاد می‌زد و او را زنیکه خطاب می کرد. لطف الله که بزرگ‌ترین بچه بود از دیدن اکبر آقا دچار وحشت و نفرتی عمیق می شد. همیشه هم موقع پول دادن از کار ایراد می‌گرفت و از دستمزد کم می کرد.
ار روزی که شوهرش تصادف کرد و مرد و پنج تا بچه قد و نیم قد روی دست عزت خانم موند، همه چیز آوار شده بود روی دلش برای اینکه غمباد نگیره و دوام بیاره سر و صدا می‌کرد و موقع قالی بافی آواز می‌خواند. دنیاش قالی بود و تصنیف های دلکش و دیگران که از رادیو یاد می‌گرفت را با صدای بلند می خوند. یک وقت‌هایی هم دیگه دلش از غصه لبالب می‌شد و می‌رفت پیش سید خانم و با هم‌ درد دل می کردند. دلش که باز می‌شد برمی‌گشت و می‌نشست سر دار.👇👇

#زنده_باد_انقلاب
#زنده_باد_جنبش_نان_کار_آزادی
#نان_کار_آزادی_اداره_شورایی

@NK_Azadi

https://t.me/NK_Azadi/25908
🚩🚩🚩

در آخرین جمعه سال ۹۷ جای خالی #مادر_لطفی، یکی از بزرگترین فعالین #مادران_خاوران و #مادران_پارک_لاله در #گلزار_خاوران، کاملاً مشهود بود.

یاد #مادر_لطفی و دیگر مادرانی که دیگر در بین ما نیستند اما در قلب ما برای ابد جای دارند، گرامی باد.🌹

#نه_میبخشیم_و_نه_فراموش_میکنیم

نان کار آزادی
@NK_Azadi
🚩🚩🚩


*با ایجاد کانون های مستقلِ اتحاد، به سوی رهایی از بیداد گام برداریم*

حکومت اسلامی ایران، موجود ناقص الخلقه ای است که از بدو تولد، نافش را با کژی و درندگی و نیست کردن هستی انسان‌ها و تمامی موجودات آزاده گره زده‌اند و هر چه بزرگ‌تر شد، زشت ترین و پلیدترین های مانند خود را تکثیر کرد و هر چه فرتوت تر می شود، وحشی تر و خون خوارتر شده و تنها با اتحاد و همبستگی مستقل انسانی است که می‌توان از شر این دیو پلید و اقمارش رهایی یافت و در فضایی آزاد و رها از بیداد قدم زد و نفس کشید.
در طی کمتر از یک ماه گذشته، چندین حمله وحشیانه و جنون آمیز از طرف حکومت و ماموران دست به سینه‌اش به اعتراض های ساده مردمی صورت گرفته است و روند آزادی کشی و ظلم بی‌وقفه ادامه دارد:
۱- حمله به اعتراض های کارگران و مدافعان کارگران و بازداشت و پرونده سازی برای چندین نفر در مراسم اول ماه می در ۱۱ اردیبهشت.
۲- حمله به تجمع اعتراضی معلمان شاغل و بازنشسته در ۲۰ اردیبهشت در تهران و شهرستان ها که مخالف خصوصی سازی آموزش و خواهان حقوق عادلانه هستند، تعدادی با خشونت بازداشت و پرونده سازی مجدد برای چندین نفر از معلمان از جمله محمد حبیبی از اعضای هیات مدیره کانون صنفی معلمان در جریان است.
۳- حمله وحشیانه به تظاهرات مردم معترض به طرح تقسیم شهر در کازرون در ۲۶ اردیبهشت و بازداشت تعدادی از معترضان و کشته شدن حداقل سه نفر از معترضان به دست ماموران و زخمی شدن ده ها نفر.
۴- حمله ماموران انتظامی به کولبران و کشتار بی رحمانه تعداد زیادی از اسب های باربران در کردستان.
۵- حمله ماموران انتظامی و امنیتی به اعتصاب کامیون داران.
۶- در چهارم خرداد، حمله نیروهای انتظامی و امنیتی به جشن پنجاه سالگی کانون نویسندگان ایران و ممانعت از برگزاری مراسم و ضبط وسایل و مستندات که با یک سال تلاش اعضای کانون در آن فضای خفقان آور آماده شده بود.« بدیهی‌ست کانون نویسندگان ایران که نیم قرن است در راه سانسور ستیزی و دفاع از آزادی اندیشه و بیان بی هیچ حصر و استثنا، متحمل رنج‌ها و زخم‌های فراوان شده و حتی شماری از اعضای فعال و سرشناس خود را از دست داده است با چنین یورش‌هایی از ایفای نقش آزادی‌خواهانه و فرهنگی خود باز نمی‌ماند و نخواهد ماند.» برگرفته از بیانیه اعتراضی این کانون
۷- در ششم خرداد ۹۷، حمله به بدرقه کنندگان ناصر ملک مطیعی، یکی از هنرمندان به نام سینمای ایران که محبوب دل خیلی از ایرانیان بوده و هست.
۸- بازداشت های پیاپی و احکام سنگین زندان و شکنجه و اجرایی کردن احکام اعدام یا اعدام های در شرف انجام در تهران و شهرستان ها؛ از جمله رامین حسین پناهی و محمد ثلاث و .... در جریان است.
جمهوری اسلامی ایران، آنقدر از اعتراض های پیاپی مردم وحشت زده شده که مدام خودش را به این در و آن در می‌زند تا شاید بتواند نفس اش که دارد بند می‌آید را تازه کند، ولی چه باک، مردم آزاده و شجاع ایران فهمیده اند که این زشت صورت و بد سیرت، هر چقدر هم که عظیم الجثه و به ظاهر قدرتمند باشد، ولی آنقدر زبون و حقیر است که نمی‌تواند در برابر اتحاد و همبستگی مستقل و ایستادگی مردم بایستد و دیری نخواهد پایید که نفس اش بند می‌آید و مردم ایران در هوایی تازه و آزاد از بیداد نفس خواهند کشید.
ما مادران پارک لاله، ضمن تأکید بر خواسته‌های دادخواهانه خود مبنی بر« لغو مجازات اعدام، آزادی تمامی زندانیان سیاسی، و محاکمه و مجازات عادلانه و علنی آمران و عاملان تمامی جنایت های صورت گرفته در جمهوری اسلامی ایران»، به ایستادگی و پایداری تمامی جویندگان و پویندگان آزادی و عدالت و برابری درود می فرستیم و دستان شان را به گرمی می فشاریم. ما همراه و هم پای شان و بازو به بازو ایستاده‌ایم و به جلو می‌رویم تا بتوانیم دادمان را از بیدادگران بستانیم و دنیایی انسانی عاری از آزادی کشی و تبعیض و بی‌عدالتی بسازیم.
«‌من آن خاکسترِ سردم که در من
شعله‌ی همه عصیان‌هاست،
من آن دریای آرامم که در من
فریادِ همه توفان‌هاست،
من آن سردابِ تاریکم که در من
آتشِ همه ایمان‌هاست.»
از #احمد_شاملو

#مادران_پارک_لاله_ایران


کانال:👇👇👇

نان کار آزادی

https://t.me/joinchat/AAAAAEPkAIXUGfix82mkZA