ابراهیم نبوی در حال درنوردیدن مرزهای کمشرافتی است. اعتدالیون و نئولیبرالیستهای بورژوا و اربابماآب که سالها زیر عبای سرمایهداری اسلامی فربه گشتهاند و قشر فرودست را قربانی عافیتطلبیهای سیاسی خود کردهاند؛ اینک همانگونه که انتظار میرفت؛ به تبعیت از خوی ضعیفستیز و طبقهپرستِ خود، به مبتذلترین شیوه ممکن به مخالفت با اعتراضات کارگری و معیشتی قشر فرودست برخواستهاند. ابراهیم نبوی که امروز اینگونه حتی کوچکترین حقطلبی کارگران را تاب نمیآوَرَد و با چنین بیان سخیف و زردی در مخالفت با صدای رنجبَران، به تمسخر لبوفروشان و کشاورزان و سیبزمینیخوران میپردازد فراموش کرده در همین جامعه که او سنگ تدبیر و اعتدالِ سرمایهدارانش را به سینه میزند؛ یازده میلیون انسان زیر خط فقر زندگی میکنند و حتی توانایی خرید سیبزمینی را ندارند. ابراهیم نبوی فراموش کرده انقلابی که او و همنسلان و همفکرهای او را پروراند و میدان جولان برای نئولیبرالیسمِ اسلامیِ کارگرستیز آنان شد؛ از رنج کارگران زاییده شده بود و در دستان پینهبسته مستضعفان شکل گرفته بود. ابراهیم نبوی سیبزمینیخوران را مسخره میکند. سیبزمینی خوردن برای ابراهیم نبوی، کسرشأن و خفت و مایهی تمسخر است. ابراهیم نبوی نمیداند سیر کردن شکم با ماهی پنجاه هزار تومان یارانه نقدی یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند حداقل حقوق کارگری یعنی ماهی نُهصد هزار تومان برای یک خانواده شش نفره یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند کودک کار نُه ساله در کوره آجرپزی یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند حسرتِ کودکی در چشمان کودکان کار یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند بلوغِ چهاردهسالهای که از فرط فقر، زیر پل پارکوی میایستد یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند پدری که برای پول دانشگاه دخترش، کلیهاش را حراج کرده یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند نان را نسیه خریدن یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند هشت ماه حقوق معوقه یعنی چه! ابراهیم نبوی نمیداند. ابراهیم نبوی کارگر نبوده است. ابراهیم نبوی کار نکرده است. ابراهیم نبوی فقر را نچشیده. گرسنگی نکشیده. هشت ماه حقوق معوقه ندارد. نان را نسیه نخریده است. ابراهیم نبوی اگر به اینجا رسیده و امروز تودههای چربی از پهلوهای عافیتطلبش بیرون زده و چنین اربابانه و با نیشخند، رنج کارگران را به سخره میگیرد؛ از کمشرافتی خویش است. از کممایگی خویش است. از کموجدانی جریانی است که او خود را متعلق به آن میداند. ابراهیم نبوی تنها یکی از فرزندان کوچک تفکر نئولیبرالیستی و طبقاتیای است که معتقد است: «جان آدمی شریف است به مالِ آدمیت».