🌹#صحنه_اول🔸وقتی جلوی سپاه را با لشکر ۱۰۰۰ نفره اش گرفت کسی فکرش راهم نمیکرد که اَشجع ِمردان ِزمانه شان با یک ندای «هَل مِن ناصرٍیَنصُرُنیِ» امام زمانش تنش به لرزه در آید .
حر را میگویم کسی که معنای واقعی اسمش را به نمایش گذاشت تا جایی که امام حسین (ع) در زمان شهادتش در وصفش گفت توحرّى آن گونه كه مادرت حرّت نام نهاد، تو حرّى- آزاد مردى- در دنيا و آخرت».
اما حر فقط در زمان خودش باقی نماند.
شاید بارها و بارها از توبه و بازگشت انسان ها شنیده باشیم
اما کم هستند توابین واقعی به معنای حقیقی کلمه...
🌹#صحنه_دوم🔸متولد ۱/دی/۱۳۲۸ بود.
اسمَش شاهرخ ضرغام ،درشت جثه و البته کشتی گیر...
در گذشته اش که واکاوی کنیم چیز های عجیبی میبینیم از کاباره های شبانه تا دعوا و چاقو کشی و غیره و غیره....در حدی که مادرش میگفت: سند خانه همیشه سر طاقچه بود و ماهی یکبار برای سند گذاشتن راهی کلانتری می شدم.
تا جایی که مادرش یکسره برایش اشک میریخت و دعا پشت دعا که خدایا پسرم را عاقبت به خیر کن . که خدایامسیر هدایتت را به او نشان بده.
امانمیدانم شاید دعا های خالصانه مادرش بود یا تأکید پدرش بر روزی حلال یا احترامی که برای مادرش قائل بود یا ادب و عشقش بر در خانه ی اربابش سید الشهدا که حداقل او را از لب زدن به نجاست های کاباره در محرم و صفر باز میداشت،شاید هم همه ی اینها باعث شد در روز عاشورای ۵۷ حری دیگر متولد شود آن هم ۱۳ قرن پس از عاشورا....
حری به نام شاهرخ ضرغام برای نهضت عاشورایی حضرت امام(ره)
عشق به امام خمینی کم کم در وجودش ریشه میدواند تا جایی که روی سینه اش خالکوبی کرد فدایت شوم خمینی...
ماشین پیکانش را فروخت و خرج هزینه های انقلاب کرد.
برای بعثی ها مایه ترس و وحشت شده بود در حدی که برای سرش ۱۱ هزار دینار جایزه تعیین کرده بودند.
وقتی صحبت از گذشته اش میشد از خدا میخواست همه را پاک کند .همه ی گذشته اش را ...میخواست چیزی از او باقی نماند نه اسم نه شهرت نه قبر نه مزار و نه هیچ چیز دیگر...و البته به آرزویش رسید
سال ۵۹ تیر بر سینه اش نشست،عراقی ها بر سر پیکرش هلهله سر میدادند و سرانجام همچون اربابش سر از تنش جدا کردند!
اما شاهرخ پایان ماجرا نبوده و نیست...
💠ادامه دارد...
📩📢 @nf_bsbmu