✅افلاطون، واقعیت و طبیعت
📚دین و نظم طبیعت/ سید حسین نصر/ ترجمه انشاالله رحمتی/ صفحه 113 الی 116
#یکشنبه_های_علم_و_دین🔸افلاطون استدلال میکند که هر آن چه " شدن دارد "یعنی دستخوش صیرورت می شود ، باید صانع یا علتی داشته باشد که این صانع یا علت در مورد کیهان همان دمیورژ ( جهان آفرین ) است که افلاطون آن را به صنعتگر ، به علتی که " گفته میشود همان عقل کل ، مالک آسمان و زمین است مانند میکند .
🔸این عبارت تیمائوسف حاکی از علت نظم
#عالم و
#تکوین آن است ؛ بدین صورت که اولا علت نظم عالم ،خیریت
#مبدا_الهی است و ثانیا خلقت این عالم بر حسب عالم مثال و به تقلید از آن صورت گرفته است ؛بنابراین نظم سرمدی عالم مثال در عالم صیرورت بازتاب یافته است .
🔸به علاوه
#افلاطون به مساله بی نظمی نیز ، که این هم در عالم موجود است ، اهتمام داشته است . این بی نظمی هم معلول کثرت " صور کلی (مثل ) است و هم معلول شدت و ضعف تصاویر ( یا رونوشت های ) مثل . این هردو نوع بی نظمی با مکان مرتبط است که افلاطون از آن به " زهدان تغییر " و "مادر هر گونه صیرورت " تعبیر میکند .، یعنی مکان پذیرنده صور کلی است ولی خود " صورت کلی " نیست و بنابراین نظم هم نیست ، زیرا هر نظمی از صور کلی ناشی میشود . میتوان گفت عقل الهی نمی تواند بر " جنبه عبث " موجودات در عالم ،به طور کامل فایق آید و ماده همچنان به نحوی از عمل دمیورژسرپیچی میکند .این سرپیچی را نیز در نابسمانی های مشهود در طبیعت میتوان دید ، ولی عمدتا
#معقولیت بر نامعقولیت و
#نظم و بر بی نظمی بطور کامل سیطره دارد . خیر که افلاطون آن را همان معقولیت میداند بسیار بر شر غلبه دارد و در واقع همان ذات
#واقعیت است ، زیرا مبدا واقعیت همان خیر اعلی یا ایواگاثون است .
🔸عالم آفریده دمیورژ نه تنها نظم یا کاسموس است ، بلکه نظم زنده ای است که به خیر معطوف است و ذاتا غایتمند است . جسم
#عالم دارای جان (نفس) ، یعنی همان " جان جهان " است و عقل یا نوس در همین " جان " سکنی گزیده است . باید گفت جهان بالاتر از هر چیز شبیه است به " مخلوق زنده ای " که همه دیگر مخلوقات زنده ، فردا و جمعا ، اجزای آنند .
🔸افلاطون علاوه براین بر خلاف دیدگاه های شکاکان و ماده باوران روزگارش تاکید ورزیده است که نظم عالم معلول تصادف نیست و بنابراین اعتقاد راسخ دارد که " جان جهان "بر " جسم جهان " تقدم دارد و نظم عیان شده در عالم را در درون خود شامل است .
از آنجا که فقط و فقط صور کلی کاملا معقولند ، به همان اندازه که یک شئی مادیت پیدا میکند ، به همان اندازه از حریم معقولیت فاصله میگیرد .
🔸علاقه افلاطون به
#نظم_طبیعت در عالمی مخلوق خداوند ، که در آن واحد هم اندامه ای زنده و هم معقول است ، در واقع نه به ماده موجودات طبیعت بلکه به صور کلی متجلی شده در آن ها معطوف شده است . همین صور کلی است که از طریق عالم ، که بر همه جسم عالم مسلط است ، به طبیعت نظم اعطا میکند .
🔸شگفت نیست که می بینیم
#اندیشه افلاطون به صورتی این همه آسان و بی تکلف در عوالم دینی ادیان ابراهیمی یکتاپرست ، تلفیق شده و قدیس آگوستین گفته است افلاطون یک مسیحی پیش از مسیح بود در عین حال ، برخی از بزرگترین حکما و اولیا مسلمان مانند ابن عربی را ، افلاطون روزگار خویش نامیده اند.
#نظم_طبیعت#دین_و_نظم_طبیعت #سید_حسین_نصر#انشاالله_رحمتی__________✨ اندیشکده مهاجر :
🆔 @mohajer_ThinkTank🆔 @scirel🌐 mohaajer.ir