🔶نظریه تبیینی و نظریه رهایی در فلسفه مارکسیسم
♦️مگی:به نظر شما،محاسن عمده ی این فلسفه(مارکسیسم) چیست،یعنی چیزهایی که ازآن یاد گرفته ایم یا باید یاد بگیریم؟
✅تیلر:عرض کنم،از دو جنبه ای که بررسی کردیم،یعنی
#نظریه_ی_تبیینی و نظریه_ی غنی تر رهایی،نظریه ی تبیینی جزئی از نحوه ی
#تفکر معمول ما شده است و،در چارچوب شکلها و مناسبات مختلف تولید، برداشتی از تاریخ به ما داده که تا حدی در همه به صورت ملکه درآمده است. ولی وقتی به نظریه ی هایی می رسید،می بینید که مسأله به هیچ وجه مورد اتفاق نظر نیست و به مراتب بیشتر محل مناقشه است. بدون شک،این نظریه،بینشی غنی و جالب توجه به ما نسبت به،مثلا،
#سیرتکاملی انسان جدید و اهمیت عظیم
#آزادی نزد انسان در
#تمدن امروزی داده است،یعنی این حسرتزدگی مردم برای آزادی و مبارزاتشان در راه آن. ولی نظریه ی رهایی درعین حال موجد یکی از بزرگترین مشکلات هم در درون مارکسیسم بوده است،زیرا همیشه با نظریه ی تبیینی سازگار نیست.
♦️مگی:آیا ممکن است شواهدی ذکر بفرمایید؟
✅تیلر:بله،مثالی می زنم. اگر به
#مارکسیسم صرفا به صورت نظریه ای علمی مثل نظریه ی
#نیوتن نگاه کنید،به این معنا که بگویید همان کاری را که نیوتن در مورد سیارات کرده است مارکس در مورد سیر تکاملی تاریخ می کند،آن وقت بر می خورید به اینکه همان طور که قوانین نیوتن در هر زمانی حاکم بر گردش سیارات است،
#قانون حتمی و تغییرناپذیری هم در همه حال بر انسان ها حکومت می کند. ولی در این صورت،نظریه ی رهایی
#مارکس از بین می رود که ایجاب می کند در همان حالی که از راه انقلاب از سرمایه داری به
#کمونیسم می رسیم،مجددا زمام بعضی از جنبه های زندگی را در دس بگیریم که قبلا در نظا سرمایه داری تحت سلطه ی آن قانون بی چون و چرا وحتمی بوده است. پس فکر اساسی اینجا به این صورت در می آید که در یک برهه از تاریخ مهار بعضی چیزها به دست
#قوانین است و در برهه ای دیگر مجددا از قید آن آزاد می شود. خوب، این فکری نیست که با هیچ الگویی از علم نیوتن سازگار شود.
برگرفته از کتاب مردان اندیشه
نویسنده : براین مگی
فصل دوم، فلسفه مارکسیستی، مصاحبه با چالرز تیلر
#سه_شنبه_های_توسعه_و_علوم_انسانی _______________
✨ اندیشکده مهاجر :
✨ @mohajer_ThinkTank✨ mohaajer.ir