#جانی_که_در_معانی_تو_فکر_کرده_استباران به مهربانیِ تو فکر کرده است
دریا به بیکرانیِ تو فکر کرده است
این آسمان که چرخزنان دور میشود
یک دم به بیمکانیِ تو فکر کرده است
این کوه، این تمرکزِ سنگینِ سهمناک
قطعا به لنترانیِ تو فکر کرده است
این برگ
در طراوتِ تو غوطه میخورَد
این گُل به ارغوانیِ تو فکر کرده است
پیداست این شب، این شبِ گسترده تا به غیب
یک روز
در نهانیِ تو فکر کرده است
خوانی گشوده خاک و یقین دارم این زمین
چندی به میزبانیِ تو فکر کرده است
میجوشد از زمین و زمان شورِ زیستن
هستی به زندگانیِ تو فکر کرده است
پویای ساکنا همه سو را گرفته است
روحم که
در روانیِ تو فکر کرده است
مجنونم این دقیقه و مجنونترین شود
جانی که
در معانیِ تو فکر کرده است
هم تو به بیکرانیِ من فکر کردهای
هم من به بیکرانیِ تو فکر کرده است
گمبودگی سرشتِ بهشتینِ آدمیست
انسان به بینشانیِ تو فکر کرده است
چوپانم و خرابِ مناجات و عفو کن
کاهی به کهکشانیِ تو فکر کرده است
#قربان_ولیئی#غزل_تازه#خوانده_شده_در_اردوی_اول_دوره_ششم#آفتابگردانها#غزل_معاصر@MobinArdestani