هفدهم بهمن ماه
زادروز استاد
#مهدی_اخوان_ثالث گـــرامی است
گزیده ای از سخنان استاد
#مهدی_اخوان_ثالث درباره چگونگی
و تاریخ تولد خود!
بعضی چیزها هست که آدم به آنها یقین دارد
و بعضی از چیزها هم هست که آدم بدانها شاید چندان یقینی ندارد
و همین طور از محیط
و اطراف خاطر نشین او شده است. من در این یقین دارم
و از پدر
و مادر خود شنیدم که در یکی از سالها در یکی از اوقات شب یا روز در توس (مشهد) به معروف متولد شدم؛ در واقع یک چشمم را به دنیا گشودم.
توضیح آنکه چشم دیگرم چندی بعد به دنیا گشوده شد. می دانید نمی توانم بگویم که درست چه سالی به دنیا آمدم، بین سالهای هزار
و سیصد
و شش
و یا هفت بود. آن وقتها هنوز اوایل شناسنامه دادن
و گرفتن بود. آدم یک وقت به دنیا می آمد
و یک وقت هم شناسنامه اش را می گرفت، ولی بالاخره همان وقتها متولد شدم. پدر من عطار -طبیب بود
و مادرم هم کارش خانه داری
و بعد هم دعاگویی
و نماز
و طاعت
و زیارت امام رضا (ع)
و از این قبیل. بعد از مدتی با درمانهای پدر
و دعاگویی مادر
و نذر
و نیازهایش آن چشم دیگر را هم به دنیا گشودم. خدا به من رحم کرد
و الّا حالا دنیا را با یک چشم می دیدم، اما حالا با دو چشم میبینم. بدین معنی که بعضی ها را خوب می بینم
و بعضی ها را هم بد می بینم. در کار شعر هم در اصل
و بنیاد وضعیت به همین ترتیب است، آدم بعضی ها را خوب می بیند
و بعضی ها را هم بد، خوب را ستایش می کند
و بد را نکوهش
و شعر در کنه حقیقت، چیزی جز همین نیست: ستایش یا نکوهش، بدآمد یا خوش آمد...
#مهدی_اخوان_ثالث #صدای_حیرت_بیدار (گفت
و گوهای مهدی اخوان ثالث)
چاپ سوم، ۱۳۹۰
#انتشارات_زمستان صفحه ۳۸۳-۳۸۲؛
نقل از:
کتاب
#درباره_هنر_و_ادبیاتبه کوشش ناصر حریری
کتابسرای بابل، ۱۳۶۸
t.center/Mehdi_Akhavansales